جهانبینی سیاسی حاکم بر کشورهای اسلامی و تاثیر آن بر همگرایی اسلامی
ادیان نیوز – ردنا : شناخت جهانبینی سیاسی از این جهت مهم است که تعامل یا تقابل میان دولت های اسلامی ارتباط مستقیمی به آن دارد. در این مبحث مهمترین عوامل این تعامل و تقابل را بررسی می کنیم.
هر بازیگر تصویری از نوع مناسبات قدرت در سطح بینالمللی نزد خود دارد که از آن به «جهانبینی سیاسی» آن بازیگر تعبیر میشود. این جهانبینی شامل پاسخهایی است که بازیگر برای سؤالهای خود دارد ازجمله: بازیگران حاضر در معادلات قدرت کداماند؟ سهم هر یک از بازیگران در بازی قدرت و نظام جهانی به چه میزان است؟ عوامل مؤثر در تصمیمگیری آنان کدام است؟ (بیلیس و دیگران؛ ۱۳۸۲؛ ۷۰-۴۴)
بر اساس تحلیل صاحبنظران و سیاستمداران، جهانبینی سیاسی حاکم بر کشورهای اسلامی از نوع آنارشیک است. در این نوع جهانبینی سیاسی، تعارض درونی با بازیگران داخلی نسبت به تعامل با آنها بیشتر است و بازیگران داخلی بیشتر بهعنوان معارض و مخالف عمل میکنند و برعکس بازیگران بیرونی نقش متحد و مؤتلف دارند. ظرفیتهای کشورهای اسلامی در تبدیل بازیگران منتقد و بیطرف داخلی به متحدان بسیار پایین است، برعکس این ظرفیت در بازیگران بیرونی بالا است. در پرتو چنین دیدگاهی همکاری و همراهی با بازیگران داخلی به دلیل اتحاد با بازیگران خارجی بسیار شکننده و متزلزل خواهد بود. (هالیستی؛ ۱۳۸۳؛ ۲۰۰-۹۳؛ مورگنتا؛ ۱۳۷۹؛ ۶۵-۳۳) بر همین اساس رشد سیاسی در اکثر کشورهای عربی و اسلامی در مرحله تکوین بوده و تا مرحله توسعه و رشد فاصله بسیاری دارد و دستیابی به زمینههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و کاربرد آن در روابط متقابل کشورهای اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
از این رو، ضرورت این نوع از جهان بینی سیاسی برای جهان اسلام برای این است که برآیند واگرایی در میان این کشورها نسبت به همگرایی از ضریب بالایی برخوردار است. همچنین در فرایند تحولات سیاسی و اجتماعی نبود بلوغ سیاسی در کشورهای اسلامی و عربی و ساختار ناهمگون حکومتهای جهان اسلام و ظهور پیدرپی دولتهای انقلابی موجب تشدید این نوع از واگرایی ها در کشورهای اسلامی شده است.
در حال حاضر تشکیل نشدن حکومتهای مردمی در بخش وسیعی از کشورهای اسلامی موجب شده تا مردمسالاری در هالهای از ابهام قرار گیرد و شیوههای انتقال قدرت شکل بیرونی و نهادینه به خود نگیرد. همچنین در بسیاری از کشورهای مسلمان جدایی میان دولت و جامعه مدنی موجب جلوگیری از ایجاد واحدهای پایدار کشور- ملت شده است و مشروعیت دولتها را به بحرانی فراگیر تبدیل کرده است. این نوع از ناهمگونی در حکومت های اسلامی دامنه همگرایی و وحدت را در کشورهای منطقه تضعیف کرده و روند همگرایی و وحدت در جهان اسلام را به تعویق انداخته است.