پرسشی از آیتالله علوی گرگانی و نقدی بر عدم رضایت امام زمان(عج) درباره دوچرخهسواری زنان
اجازه دهید با احترام نسبت به این استاد بزرگوار، نکاتی راتقدیم دارم:
در مورد دوچرخه سواری بانوان ؛ صاحب این نوشتار بنا به بررسی و ارائه نظری نداشته واجمالابرحفظ حریم و حقوق بانوان ارزشمندمان تاکیدداریم.
اما نکته دیگری مد نظر است. اما قبل ازطرح آن مطلب مهم ، چیزی که در آن نیز دخالت دارد ؛آگاهی از حکم شرعی وقانونی دوچرخه سواری بانوان است:
ازجایگاه فقه؛
از پاسخ اکثر مراجع معاصردرموضوع دوچرخه سواری بانوان استفاده میشود که دوچرخه سواری بانوان فی نفسه اشکال ندارد؛ اما در یک فتوای فقهی : چون توام میشودبافتنه وفساد ،ونیز با عفت بانوان منافات دارد ،پس ترک آن لازم دانسته شده(آیت الله خامنه ای). ودرفتوای مرجع دیگری: فتوا به حرمت قطعی داده نشده ولی منافی با شخصیت زن دانسته شده است(آیت الله صافی). ویامرجع دیگری فرموده: عادتا تحریک آمیزنباشد(آیت الله سیستانی). و در فتوای دیگر: ارجاع به قوانین کشور داده اند(آیت الله نوری).
ازجایگاه قانون؛
درنظریه ۷/۵۱۵۲ مورخ ۷۹/۶/۵ اداره حقوقی قوه قضاییه آمده است باتوجه به اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها،چون جهت استفاده ازکراوات، دوچرخه سواری دختران درخیابانهای اصلی ونحوه اصلاح موی سر پسران در قوانین موضوعه مجازاتی در نظر گرفته نشده است لذا اعمال مذکور قانوناًجرم تلقی نمیشوند.
و اما نکته مورد نظر :
این عالم بزرگوار حوزوی از آنجاکه خود مجتهد است، میتواند برای مقلدین خویش نظرفقهی خود را در مورد دوچرخه سواری بانوان ارائه بفرماید و هیچ نقدی بر اظهار فتوا نیست. اما ادعای “عدم رضایت امام زمان” از کجا و بر اساس چه پایه فقهی و یا اصل دینی است؟
از ارکان فقاهت در حوزه قم آموخته ایم ؛ هر عملی که فی نفسه حرام باشد بطوریکه قرآن و سنت بصورت مشخص بر حرمت آن بصورت مطلق، صحه گذاشته باشند ، نشان از عدم رضایت خدا و ولی خدا دارد.
اما اگرحرمت یک عملی ، بر اساس اجتهاد یک فقیه از ادله شرعیه ظنیه ای که البته برای خود آن شخص ، حجت است ثابت شود ، ولی در انظار دیگر فقهاء حرمت قطعی آن عمل ثابت نشود ، آیا میتوان ادعا کرد حرمتی که یک فقیه به آن رسیده ، نشان از عدم رضایت امام زمان است ؟!
یعنی اگر دیگری بر اساس فتوای مرجع خود همان عمل را مرتکب شد،باعث عدم رضایت امام زمان شده؟!
از آقایان و اساتید بزرگ فقه در حوزه علمیه قم ، آموخته ام که اگر بر جواز یک عمل ، یک فقیه صحه بگذارد ، گرچه نظر دیگر فقیهان بر حرمت آن عمل باشد ، اگر چه آن عمل مورد نظر ؛ “خلاف فتوا” میتواند باشد ولی “خلاف دین” تلقی نمیشود.
مثلا اگر مجتهدی کشیدن سیگار را بجهت ضرر “حرام” بداند ودرمقابل مجتهد دیگری حرام نداند ، آیا میتوان در اینجا عدم رضایت امام زمان را مطرح نمود؟
بله برای کشف “عدم رضایت امام زمان” یک راه متصور است و آن ملاقات با حضرت و اطلاع از عدم رضایت حضرتش می باشد !
ولی این راه مسدود است و طبق دستور خود اهلبیت (ع) هر ادعایی از این سنخ که کلامی در عصر غیبت به حضرت (عج) نسبت داده شود ، ماموریت به تکذیب آن را داریم
تا اینجا خاستگاه این بحث ، جنبه فقهی و کلامی این موضوع بود . و امید واثق در این است که بیانات اساتید گرانقدر حوزه ؛ هیچ خاستگاه سیاسی ندارد .
واقعش؛ ما روزگار تلخی در استناد ونسبت دادن امور اجرایی و یا فرهنگی و یا اقتصادی کشور به حضرت ولی عصر (عج) را پشت سر گذاشته ایم ! روزهائی که برخی آمدند و “مقدسات” را از خاستگاه “سیاسی” شان ارائه کردند !
یادمان نرفته؛
استاد مشهور فلسفه در حوزه قم ؛ انتخاب یک فرد برای ریاست جمهوری را از دعای امام زمان و نتیجه زیارت عاشورا دانست !
تلخی ایام همان رئیس جمهور در کام باقی است که چه ادعاهائی داشت :
زمانی که یارانهها را پول امام زمان نامید!
دفعات بیشماری که امام زمان را در حال اداره کشور معرفی کرد!
حتی رئیسجمهور سابق ونزوئلا، هوگو چاوز را از یاران صدیق امام عصر معرفی کرد !
در دهم ذیحجه،شبانگاه درچادر بعثه در منا سخنرانی کرد و خلاصه صحبتش آن بود که درحال حاضر، امام زمان (عج) جهان را اداره میکند و هدایت شخص ایشان هم با خودامام زمان است!
و یابنقل مرحوم دکتراحمدی،در شورای عالی انقلاب فرهنگی:« ایشان در آخرین جلسههای دوره دوم ریاست جمهوریاش درجلسه شورای انقلاب فرهنگی، میگفت برویددراین کوچهها بگردیدتاامام زمان(عج)راپیداکنید».
سخن آخر:
امروزکه روزهای حساس دینداری ودین گریزی است ازبزرگان مان انتظار داریم؛نظراتشان رامستدل ومعقول ارائه بفرمایندتا درعصرکنونی که “عصر آگاهی” است، مورد توجه قرارگیرد.