ادیان نیوز (ردنا): نگاهی به سلسله مراتب ارزشهای اجتماعی در تاریخ جوامع مختلف نشان میدهد، که زیبایی اندام و ظاهر هر فرد، همواره یکی از ارزشهای مهم اجتماعی، با مصادیق و جلوههای بسیار متنوع بوده؛ به گونهای که محرومیت از آن موجب محرومیت از برخی فرصتهای اجتماعی شده و کاهش نفوذ فرد در جامعه را در پی داشته است. این امر، به خصوص در دنیای امروز که مناسبات اجتماعی و فرهنگی آن بر جهان بینی کمیت گرا و بیگانه با امر غیبی و قدسی ابتنا دارد، صورت تازهای به خود میگیرد؛ تا جایی که میتوان گفت اهمیت بدن و ظاهر، در هیچ دورهای تا بدین پایه مورد تأکید قرار نگرفته است.
واقعیت آن است که آراستگی اندام و ظاهر در دنیای امروز، تنها به کارکرد زیباییشناسانه آن محدود نمیشود و در ارائه شخصیت روانی فرد و هویت اجتماعی او نیز نقشی محوری ایفا میکند. بدن در جریان فردی شدن دنیای مدرن، اختصاصیتر شده و هر کس سعی در مدیریت ظاهر و بدن خویش دارد تا مفهوم جدیدی از هویت فردی خود را ارائه دهد و تصویری دلخواه از خویشتن را به نمایش بگذارد؛ به عبارت دیگر، فرد در فرآیند دخل و تصرف در بدن و ظاهر خویش، که اصطلاحا از آن با عنوان مدیریت بدن یا مدیریت ظاهر یاد میشود، میکوشد تا شخصیت خود را بازسازی کند و پدیدار بیرونی خویش را در اندام و چهره و حتی نوع آرایش و پوشش، به صورت پذیرفتهشده اجتماعی آن نزدیک کند. این امر، زمانی به صورت معضلی روانی، اجتماعی و حتی دینی رخ مینماید که نتیجه مطالعات آسیبشناسانه در این حوزه، ابعاد تخریبی آن را روشن میسازد.
مطابق آمار جهانی و داخلی، توجه افراطی به مدیریت ظاهر به صورتهای مختلف آن، اعم از اقدام به عملهای جراحی زیبایی، رواج لاغر اندامی، مصرفگراییِ ناشی از بهکارگیری لوازم آرایشی و بهداشتی و داشتن پوشش مطابق با جریانهای روز ـ که در بدترین شکل آن به برهنگی ختم میشود ـ به طور روزافزون در بین زنان و دختران و حتی مردان جوان رو به افزایش است.
طبق آمار سال ۲۰۰۷ که مطمئنا تاکنون افزایش چشمگیری نیز داشته، زنان و دختران ایرانی سالانه حدود ۱۶۳۰ میلیون یورو برای کالاهای آرایشی هزینه میکنند. آمارها در همین زمینه نشان میدهد کهایران از نظر مصرف لوازم آرایشی، دارای رتبه هفتم در دنیا و رتبه دوم بعد از عربستان در خاورمیانه است. همچنین در روزنامه ایندیپندنت، گزارشی درج شده است که در آن، سن مصرف لوازم آرایش در کشور ایران را پایینتر از مقدار معمولِ جهانی عنوان کردهاند. در این باره، معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان نیز در سال ۹۱ هشدار داد که سن آرایش در پنج سال اخیر از ۱۹ سال به ۱۳ سال کاهش یافته است.
درباره پوشاک نیز با وجود ممانعتهای قضایی و حقوقی در ایران، روند رو به رشد گرایش به لباسهای منافی عفت، سرعت بیشتری یافته است. مطالعات نشان میدهد پوشش فمنیستی، پوشش مد محور و پوشش بازاندیشانه، انواع پوششهایی هستند که در سالهای اخیر در جامعه ایران رواج یافته است و با پوشش سنتی و دینیِ مبتنی بر اصول اسلامی در بین زنان ایرانی، تفاوتهای بارزی دارند. الگوهای پوششی بیگانه با فرهنگ اسلامی تا حدی از افراط پیش رفته که در حال حاضر لباسهای تنگ و چسبان، کوتاه و پارچههای نازک، از بالاترین مقبولیت در میان بسیاری از جوانان ایرانی برخوردارند و دختران و پسران خانوادههای مذهبی هم از خطر گرایش به این نوع از فرمهای پوششی در امان نیستند. آسیبهای این مسأله، وقتی نگرانکننده میشود که مدیر کل دفتر بانوان و خانواده، درصد طلاقهای مرتبط با عدم رعایت عفاف و حجاب در خانوادهها را در مقایسه با کل طلاقها، برابر ۴۹ درصد بر میشمرد.
همچنین گرایش به انجام انواع جراحیهای زیبایی و دستکاریهای بدنی نیز در سالهای اخیر، سیری صعودی داشته است. آمار رسمی دقیقی در این باره وجود ندارد؛ با این حال رئیس انجمن جراحان پلاستیک ایران در سال ۹۲ از آمار سالانه حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار جراحی زیبایی در کشور خبر داد که در بسیاری موارد، ضرورتی برای انجام آنها وجود ندارد. قابل توجه است که از همین تعداد نیز بر اساس آمار سال ۸۵ (آخرین آمار رسمی موجود که قطعا تاکنون افزایش چشمگیری داشته است) روزانه یک تا دو نفر زیر تیغ جراحیهای زیبایی فوت میکنند؛ درحالیکه بخش بزرگی از جراحیهای زیبایی در ایران به عمل جراحی بینی اختصاص یافته است.
گرایش رو به افزایش افراد به داشتن اندامهای باربیگونه و رواج لاغر اندامی، که از آن به مانکنیسم یاد میشود، نرخ جراحیهای مربوط به حذف چربیهای بدن و رفع چاقیهای موضعی مانند جراحی «لایپو ساکشن» را نیز افزایش داده است؛ به گونهای که در کشور ما، «لایپو ساکشن» دومین جراحی زیبایی بعد از عمل زیبایی بینی است. این در حالی است که بر اساس اعلام پزشکی قانونی، «لایپو ساکشن» و کاهش حجم معده با جراحی، بیشترین عامل مرگ و میر در جراحیهای زیبایی به حساب میآید.
بدیهی است که با توجه به واقعیات موجود در این زمینه میتوان گفت: توجه بیش از اندازه و ناسازگار با الگوهای ملی و مذهبی به مقوله مدیریت بدن، در ایران امروز به معضلی دینی و فرهنگی بدل شده است که آسیبهای اجتماعی متعددی نظیر بالا رفتن نرخ طلاقهای رسمی و خاموش، افزایش روابط فرا زناشویی، افزایش فرزندان نامشروع، شیوع مشکلات بهداشتی اعم از بیماریهای مقاربتی و سقط جنین، تقویت بیهویتی، از خود باختگی و غربزدگی در ذهنیت نسل امروز و بسیاری امور دیگر را به دنبال دارد.
…………………………………
منابع:
۱٫ مرادی، گلمراد (۱۳۹۱)، استفاده دانشجویان دختر از لوازم آرایشی و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر آن، زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ش ۳۷، ص ۸۷-۱۰۶٫
۲٫ حمیدی، نفیسه و مهدی فرجی (۱۳۸۷)، سبک زندگی و پوشش زنان در تهران، تحقیقات فرهنگی ایران، ش ۱، ص ۶۵-۹۲٫
۳٫ سایت تبیان.
۴٫ سایت جهان نیوز.
۵٫ سایت تابناک.
۶٫ سایت اقتصاد آنلاین.
۷٫ سایت سینا نیوز.
انتهای پیام/