به گزارش ادیان نیوز(ردنا)؛ کتاب مسیحیت به قلم سید محمد ادیب آل علی با هدف آشنایی علاقمندان با تاریخ و کلام مسیحیت در قالب پرسش و پاسخ به رشته تحریر درآمده است که مطالب این کتاب را در شماره های گوناگون منتشر خواهیم کرد.
* باور به معاد در مسیحیت و اسلام
پرسش: اعتقاد به معاد در مسیحیت چگونه است؟ معادشناسی اسلامی و مسیحی چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند؟
پاسخ: صدها آیه در قرآن مجید به گونه ای به مسئله ی حیات پس از مرگ و حساب و کتاب و میزان و بهشت و جهنم و… اشاره دارند؛ اما در کتاب مقدس این گونه نیست و آیات معاد بسیار کم اند؛ در تورات ذکر صریحی از معاد نیامده و در اناجیل نیز چند آیه بیشتر در این زمینه وجود ندارد. با این حال، هم یهودیان و هم مسیحیان به معاد عقیده دارند و برای اثبات آن به آیاتی از تورات که بالملازمه به حیات پس از مرگ دلالت دارد، یا آیاتی از اناجیل که به مسئله ی معاد و حیات پس از مرگ اشاره دارد، استناد می کنند. [۱]
ماهیت مرگ
در مسیحیت واژه ی «مرگ» یا «موت» در سه معنا به کار می رود:
یکی مرگ جسمانی و یا انفصال نفس از بدن؛ در این حال روح فانی نمی گردد، ولی چون رابطه اش با بدن قطع شده، وضع آن تغییر می کند. [۲] دیگری مرگ روحانی، که وضع روح انسان قبل از نجات و مردن در خطا و گناه است [۳] و سوم مرگ دوباره است که نفس ابدی از حضور خدا منع گردیده به محکومیت و مجازات ابدی محکوم و به جهنم برده می شود. [۴]
به گفته ی عهد قدیم، انسان ها اعم از نیک و بد، پس از مرگ به «هاویه» منتقل می شوند:
یعقوب منتظر بود که در «هاویه» نزد فرزند خود یوسف برود. [۵]
ولی در عهد جدید آمده است:
انسان ها پس از مرگ به «عالم اموات» می روند. [۶] که هر دو یک معنا را می رسانند. [۷]
از مطالعه ی کتاب مقدس چنین نتیجه می گیریم که مرگ نابودی نیست، بلکه انتقال است و پس از مرگ، زندگی روح و حیات همراه با شعور و آگاهی ادامه خواهد یافت. [۸]
تعبیر قرآن مجید درباره ی مرگ که بسیار تکرار شده، واژه ی «توفّی»[۹]است که به معنای «چیزی را به طور کامل دریافت کردن» است. فرستاده ی خدا انسان را دریافت می کند و نزد خدا می برد و یا خدا خود، انسان را دریافت می کند.
از آیات قرآن نیز استفاده می شود که ماهیت و حقیقت انسان غیر از این بدن مادی است و آن حقیقت پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد. [۱۰]
عالم برزخ
فقرات متعددی از کتاب مقدس گویای آن است که انسان پس از مرگ و قبل از رستاخیز عظیم به حیات خود ادامه می دهد و صالحان در لذت و نعمت، و بدکاران در عذاب و آتش اند. [۱۱]
در مورد عذاب مؤمنان به مسیح در عالم برزخ، بین کاتولیک ها و پروتستان ها اختلاف است. کاتولیک ها معتقدند که مؤمنان گناهکار پس از مرگ، در عذاب و آتش تطهیر می شوند، سپس به آسمان می روند [۱۲] و آیاتی از کتاب مقدس را شاهد مدعای خود ذکر می کنند. [۱۳] اما پروتستان ها می گویند: در فاصله ی بین مرگ و رستاخیز، انسان در حالتی برهنه، یعنی بدون بدن، زندگی می کند و مؤمنان در نعمت و نزد مسیح، و کافران در عذاب هستند. مؤمنان در این حالت در حضور خداوند هستند و هر چند ترجیح می دهند لباس رستاخیز عظیم و بدن روحانی داشته باشند، اما از وضع دنیوی و بودن در لباس جسمانی، بهتر است. [۱۴]
به نظر می رسد اندیشه ی «نجات مؤمنانِ به مسیح» پروتستان ها، با اندیشه ی آنان در باب نجات مرتبط است که معتقدند «نجات تنها با ایمان حاصل می شود، نه با عمل» و آیاتی را از کتاب مقدس برای اثبات ادعای خود ذکر می کنند. [۱۵]
مسلمانان بر اساس تعالیم قرآن مجید معتقدند که انسان پس از مرگ تا قیامت دارای زندگی خاصی است و در عالمی به سر می برد که «برزخ» نام دارد. [۱۶] در این عالم بدکاران در عالم قبر معذّب، و نیکوکاران متنعّم اند. [۱۷] در روایتی معروف از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) آمده است:
قبر، باغی از باغ های بهشت یا حفره ای از گودال های جهنم است. [۱۸]
بنابراین در اصلِ حیات برزخی بین اسلام و مسیحیت اختلاف چندانی نیست، ولی در باب عذاب مؤمنان گنهکار، نظر اکثر مسلمانان با کاتولیک های مسیحی شباهت دارد.
رستاخیز عمومی
اعتقاد به رستاخیز عام از مسلّمات هر دو دین است و پیروان هر دو آیین معتقدند که روزی، همه ی انسان ها برای داوری برانگیخته خواهند شد:
قانون ایمان مسیحی با اعلام رستاخیز مردگان در پایان جهان و حیات ابدی به اوج خود می رسد … اعتقاد به رستاخیز مردگان از ابتدا از عناصر اساسی ایمان مسیحی بوده است. ترتولیان می گوید: اعتقاد مسیحیان به رستاخیز مردگان است، و ما با این اعتقاد زنده ایم. [۱۹]
در اندیشه ی مسیحیت رجعت و بازگشت مسیح به رستاخیز و قیامت گره خورده است. عبارات مسیحیان در مورد این که رجعت مسیح در دنیاست یا در آخرت، بعضاً ابهام دارد، چنان که کلماتشان در مورد رستاخیز گاهی ناظر به رجعت مسیح و گاهی مربوط به قیامت است.
کلیسای کاتولیک در کتاب اعتقادنامه ی رسمی خود، اخروی بودن بازگشت مسیح را تأیید می کند:
قبل از داوری نهایی، همه ی مردگان بر خواهند خاست، و این فرمانی است که همه ی اهل قبور صدای پسر انسان (مسیح) را می شنوند و از قبور خارج می شوند؛ پس کسانی که اعمال صالح انجام داده اند، برای حیات، و کسانی که اعمال ناپسند انجام داده اند برای داوری برخواهند خاست. در این هنگام مسیح در جلال خود با جمیع ملائکه ی مقدس خویش می آید، آن گاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست، و جمیع امت ها در حضور او جمع می شوند. او آنها را از هم جدا می کند، به قسمی که شبان میش ها را از بزها جدا می کند و میش ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار می دهد… و ایشان در عذاب جاودانی خواهند رفت، اما عادلان در حیات جاودانی. (متی، ۲۵: ۱۳ ـ ۳۳، ۴۶).[۲۰]
در فرهنگ قرآن واژه ی «حساب»، «جزا»، «میزان» و امثال آنها درباره ی قیامت بیش از سایر واژه ها به کار رفته است [۲۱] و برپایی قیامت و حساب رسی را به خاطر عدل و حکمت خداوند و عادلانه بودن آفرینش او می داند:
آیا آنان که مرتکب کارهای بد شدند گمان کرده اند که آنان را مانند مردمی که ایمان آورده اند و اعمال نیک انجام می دهند، قرار می دهیم، به گونه ای که زندگی و مرگشان یکسان باشد؟ آنان بد حکمی رانده اند. خداوند آسمان ها و زمین را بر حق آفریده است. برای این که هر کس به جزای آن چه کسب کرده برسد، و آنان هرگز مورد ظلم قرار نخواهند گرفت. [۲۲]
پس در هر دو دین، هدف از قیامت تحقق عدالت خداوند و داوری و حساب رسی اعمال است، با این تفاوت که عهد جدید این وظیفه را برعهده ی عیسی(علیه السلام) قرار می دهد.
بهشت و جهنم
بنابر کتاب عهد جدید و اعتقاد مسیحیان، پس از داوری نهایی، ابرار از اشرار جدا شده، ابرار در بهشت (آسمان) برای همیشه سعادتمند خواهند گشت و اشرار در دوزخ یا آتش برای همیشه معذب خواهند بود. [۲۳]
عالمان الهیات مسیحی درباره ی جزئیات ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ بحث هایی کرده و به تفصیل درباره ی آنها سخن گفته اند. [۲۴]
در قرآن مجید، پس از حساب رسی، انسان ها به دو دسته، اصحاب جنت (بهشت) و اصحاب نار (آتش) تقسیم می شوند:
اصحاب نار و اصحاب جنت مساوی و یکسان نیستند، بهشتیان اند که کامیاب اند. [۲۵]
هم چنین طبق آیات قرآن، گروهی برای همیشه در بهشت و گروهی دیگر برای همیشه در دوزخ هستند. کسانی که ایمان آورده و در حد توان کارهای نیک انجام داده باشند، برای همیشه در بهشت خواهند بود:
و کسانی که ایمان آورده و اعمال شایسته کرده اند ـ هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمی کنیم ـ آنان اهل بهشت و در آن جاودان اند. [۲۶]
ولی کسانی که کفر ورزند [۲۷] یا برای خدا شریک قایل شوند [۲۸] یا گناه همه ی وجودشان را فرا گیرد [۲۹] یا نسبت به خدا استکبار ورزند [۳۰] و… در آتش مخلّد و جاودان خواهند بود. آیات پرشماری از قرآن به ذکر جزئیات وضعیت قیامت و بهشت و جهنم و اهل آنها و حالت و شکل و خصوصیاتشان پرداخته است.
معاد جسمانی یا روحانی
بنابر هر دو سنّت مسیحیت و اسلام، در روز قیامت همه ی انسان ها برانگیخته و دوباره زنده می شوند، اما آیا این معاد روحانی است یا جسمانی؟
برخی از ظاهر کتاب مقدس چنین برداشت کرده اند که معاد، جسمانی نیز هست، ولی به آیاتی تمسک جسته اند که دلالتشان بر جسمانی بودن معاد قطعی نیست:[۳۱]
ما به قیامت مردگان ایمان داریم. مردگان به زودی حقیقتاً برخواهند خاست. آری به زودی برخواهند خاست! و مقصود ما از قیامت، قیامت اجساد است؛ چون قیامت، برخاستن دوباره ی همان چیزی است که ساقط شده است. [۳۲]
در اعتقادنامه ی رسمی کلیسای کاتولیک بر جسمانی بودن معاد تأکید شده است، [۳۳] لکن نویسنده ای پروتستان می نویسد:
به طور کلی می توان گفت که بدنِ قیام کرده، خلقت کاملا جدیدی نخواهد بود؛ زیرا در آن صورت بدن فعلی نمی بود، بلکه بدنی دیگر، بدنی که کاشته می شود بر خواهد خاست (نامه ی اول قرنتیان، ۱۵: ۴۳، ۴۴، ۵۳ و ۵۴). ولی از طرف دیگر، بدن قیام کرده لزوماً شامل تمام اجزای بدن فعلی نخواهد بود (نامه ی اول قرنتیان، ۱۵: ۳۷ و ۳۸). آن چه طبق کتاب مقدس قطعی به نظر می رسد این است که بدنِ زنده شده با بدن فعلی رابطه ای خواهد داشت، همان طوری که گندمی که بر ساقه قرار دارد با گندمی که از آن به وجود آمده است شباهت دارد. یک شخص بالغ همان بدنی را دارد که در موقع تولد داشت، هر چند تغییرات زیادی در آن ایجاد شده و دارای آن سلول هایی نیست که در موقع تولد داشت؛ به همین طریق بدن قیام کرده، همان بدن اوّلیه خواهد بود که به شکل دیگری درآمده است. [۳۴]
همان طور که از عبارات فوق برمی آید، نویسنده تلاش می کند برخی از شبهات معاد جسمانی را پاسخ دهد. با این حال از برخی عبارات اناجیل برمی آید که زندگی آن دنیا به گونه ی دیگری است:
عیسی در جواب ایشان گفت: … در قیامت نه نکاح می کنند و نه نکاح کرده می شود، بلکه مثل ملائکه ی خدا در آسمان هستند. [۳۵]
در قرآن مجید آیات بسیاری صراحت در معاد جسمانی دارند. [۳۶] با این حال در میان عالمان مسلمان درباره ی کیفیت معاد نظریات مختلفی مطرح بوده است: به حکما نسبت داده شده که قایل به معاد روحانی اند، برخی نیز معاد جسمانی را پذیرفته و عده ای به روحانی ـ جسمانی بودن معاد تأکید کرده اند. [۳۷]
هر گروه از عالمان مسلمان برای اثبات معاد و جسمانی یا روحانی یا جسمانی ـ روحانی بودن آن، ادله ای ذکر کرده و شبهات را پاسخ داده اند. [۳۸]
بسیاری از مباحث معاد و کیفیت آن در اسلام و مسیحیت مشابه یکدیگرند. [۳۹]
———-
پاورقی:
[۱]. ر. ک: راب اُ. کهن، گنجینه ای از تلمود، ص ۳۶۳، انجیل متی، ۲۲: ۲۳ ـ ۳۲، ۲۵: ۴۱ ـ ۴۶ و ا ئ ۸: ۱۲؛ انجیل لوقا، ۱۶: ۲۱ ـ ۳۱
[۲]. سفر پیدایش، ۳: ۱۱
[۳]. دوم تیموتاوس، ۱: ۱۰ ـ ۱۱
[۴]. مکاشفه، ۲۰: ۱۰، انجیل یوحنّا، ۳: ۲۶، ر. ک: جیمس انس الامیرکانی، نظام التعلیم فی علم اللاهوت القویم، ج ۲، ص ۴۸۷
[۵]. پیدایش، ۳۷: ۳۵ و نیز آیات: مزامیر، ۶: ۵ و ۹: ۱۷، ایوب، ۴: ۱۳ و ۱۷ و…
[۶]. انجیل لوقا، ۱۶: ۲۳، اعمال رسولان، ۲: ۲۷ و ۱۳، مکاشفه، ۱: ۱۸ و ۶: ۸ و…
[۷]. هنری تیسن، الهیات مسیحی، ص ۳۶۳
[۸]. اشعیاء، ۱۴: ۹ ـ ۱۱ و ۱۵ ـ ۱۷؛ انجیل متی، ۲۲: ۳۱ ـ ۳۲، و انجیل لوقا ۱۶: ۱۹ ـ ۳۱
[۹]. ر. ک: سوره ی انعام، آیه ی ۶۱، سوره ی نساء، آیه ی ۹۷، سوره ی نحل، آیه ی ۲۸ و ۳۲، سوره ی انفال، آیه ی ۵۰ و…
[۱۰]. آیات اشاره شده؛ و ر. ک: سوره ی محمد، آیه ی ۲۷ و سوره ی سجده، آیه ی ۱۱
[۱۱]. انجیل لوقا، ۱۶: ۹ ـ ۳۱ و ۲۳: ۴۳؛ دوم قرنتیان، ۵: ۸؛ مکاشفه، ۱۴: ۱۳ و…
[۱۲]. الهیات مسیحی، ص ۳۲۵
[۱۳]. انجیل متی، ۱۲: ۳۲؛ اول قرنتیان، ۳: ۱۳ ـ ۱۵ و…
[۱۴]. نظام التعلیم فی علم اللاهوت القویم، ج ۲، ص ۴۸۸ ـ ۴۸۹
[۱۵]. انجیل لوقا، ۲۳؛ ۴۳ و ۱۶: ۱۹ ـ ۳؛ دوم قرنتیان، ۵: ۸؛ یلپیان، ۱: ۲۳ و…
[۱۶]. این نام از قرآن اخذ شده است. سوره ی مؤمنون، آیه ی ۱۰۰
[۱۷]. ر. ک: سوره ی مؤمن، آیه ی ۴۵ ـ ۴۶، سوره ی نحل، آیه ی ۳۲
[۱۸]. بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۱۴.
[۱۹]. Catechism of the chatholic church. P. ۲۳۷ – ۲۳۸
به نقل از: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۲۰۵
[۲۰]. Ibid, P ۳۲۰
به نقل از همان، ص ۲۰۸
[۲۱]. ر. ک: سوره ی ص، آیه ی ۱۶، ۲۶ و ۵۳، سوره ی مؤمن، آیه ی ۴۰، سوره ی ابراهیم، آیه ی ۱۲
[۲۲]. سوره ی جاثیه، آیه ی ۲۱ ـ ۲۲
[۲۳]. نظام التعلیم فی علم اللاهوت القویم، ج ۲، ص ۵۱۹ ـ ۵۲۱؛ انجیل یوحنّا دمشقی، المئه مقاله فی الایمان الارثو ذکسی، ص ۲۷۸
[۲۴]. همان
[۲۵]. سوره ی حشر، آیه ی ۲۰
[۲۶]. سوره ی اعراف، آیه ی ۴۲
[۲۷]. سوره ی بقره، آیه ی ۳۹
[۲۸]. سوره ی مائده، آیه ی ۷۲
[۲۹]. سوره ی بقره، آیه ی ۸۱
[۳۰]. سوره ی اعراف، آیه ی ۳۶
[۳۱]. مانند دانیال، ۱۲: ۲، مزامیر، ۱۶: ۱ ـ ۱۰، انجیل یوحنّا، ۵: ۲۷ ـ ۲۸ و…
[۳۲]. المئه مقاله فی الادیان الارثوذکسی، ص ۲۷۵
[۳۳]. CCC, P. ۲۲۵
[۳۴]. الهیات مسیحی، ص ۳۶۵ ـ ۳۶۶
[۳۵]. انجیل متی، ۲۲: ۳۰
[۳۶]. ر. ک: سوره ی عادیات، آیه ی ۹، سوره ی قیامت، آیه ی ۳ ـ ۴ و…
[۳۷]. مؤلف شرح المقاصد قول روحانی بودن معاد را به حکما، جسمانی بودن را به جمهور مسلمانان و جسمانی ـ روحانی بودن را به غزالی نسبت داده، و خودش قول اخیر را تأیید می کند. (ر. ک: سعد الدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص ۸۸)
[۳۸]. همان؛ ر. ک: عبدالله شبّر، حق الیقین فی معرفه اصول الدین، ج ۲، ص ۳۶ – ۳۸؛ و عبدالرحمن بن احمد ایجی، المواقف فی علم الکلام، ص ۳۷۲
[۳۹]. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۲۱۴