به گزارش ادیان نیوز (ردنا)؛ منجی و موعودی که در قرآن خداوند از آن یاد کرده است؛ اختصاص به مسلمانان ندارد بلکه تمام ادیان الهی و آسمانی از منجی آخرالزمان یاد کردهاند. فوتوریسم (fotorism) به معنای اعتقاد به ظهور یک نجاتدهنده است که میآید و جهان را پر از عدل و داد میکند. هر مذهبی معتقد است که منجی و موعود از دین و مذهب وی است. مذهب بودا در انتظار «بودای پنجم» است و زرتشت او را «سوشیانت یا سوشانس» میداند.
هندوها، یهودیان، ارامنه و سایر ادیان انتظار ظهور منجی و موعودی را میکشند. «نوید امن و امان صافی گلپایگانی، ص۳۴؛ سیمای آفتاب، طاهری،، ۱۳۸۰۱۳؛ دفتر اول آفتاب مهر، ۱۳۹۳،۲۱؛ قاضی زاهدی گلپایگانی،۱۳۷۶،۳۰).
ظهور در اسلام
اسلام دین جامع و کاملی است که برای زندگی فردی و اجتماعی بشر برنامه داشته و با مشخص کردن خط مشی هدایت و صراط مستقیم، او را به سر منزل مقصود رهنمون میسازد. یکی از مباحث مهم که در زندگی، سعادت و هدایت انسانها نقش دارد و اسلام نیز بر آن تاکید فراوان کرده؛ موضوع مهدویت و موعود آخرالزمان است. مهدی موعود تحقق بخش ایدهآل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه حق است. احادیث و روایات گوناگون از محقق شدن ظهور حضرت مهدی موعود(عج) صحبت کرده و همه ائمه اطهار(ع) از آمدن ایشان سخن گفتهاند. مسئله ظهور آخرین حجت خدا تا آنجا مسلم است که حتی در احادیث از ویژگی یاران حضرت، نحوه ظهور، اتفاقات قبل و بعد از ظهور و اقدامات آن حضرت بعد از ظهور ویژگیهای آن دوران صحبت شده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز درباره ظهور حضرت مهدی(عج) فرمودند: دنیا به پایان نمیرسد تا اینکه مردی از اهل بیت من که هم نام من است سلطنت نماید. (سید بن طاووس).
ظهور در نظر اهل سنت
عقیده ظهور حضرت حجت(ع) نیز در بین اهل سنت پذیرفته شده است و بسیاری از بزرگان اهل سنت از جمله؛ ابن ماجه، ترمذی، تفتازانی، سیوطی، احمد بن حنبل، ابن جوزی، قندورزی و… در کتب خویش از نام، کنیه، اجداد، ظهور، علائم ظهور، ویژگیهای ظهور، یاران و اقدامات حضرت سخن به میان آوردهاند.
ابن خلدون یکی از بزرگان و محققان اهل سنت در کتاب تاریخ خود درباره عقیده به امام مهدی(ع) مینویسد: مشهور بین همه اهل اسلام، این است که حتما در آخر الزمان، مردی از اهل بیت (ع) ظهور میکند که دین را حمایت، عدل را آشکار و مسلمانان از او پیروی میکنند و او بر ممالک اسلامی استیلا مییابد. آن شخص، مهدی نامیده میشود.(تاریخ ابن خلدون،ج ۱ ص ۳۱۱ فصل ۵۲).