ادیان نیوز(ردنا): هر انسانی در این دنیا، نسبت به اطرافیان مسئول است؛ چرا که یا خانواده دارد که در قبال اعضای خانواده مسئول باشد، و یا خانواده ای ندارد، که در این صورت نسبت به جامعه وظایفی بر عهده دارد و نسبت به آن باید مسئولیت پذیر باشد؛
انسان بی تفاوت و بی مسئولیت!
می توان گفت: هیچ انسانی در این دنیا بدون مسئولیت نیست؛ در حقیقت هیچ فردی نباید بی مسئولیت و بی تفاوت باشد؛ چرا که او با هدفی متعالی به این دنیا آمده است؛ که بندگی خداست؛ و بندگی خدا، بدون انجام وظایف و مسئولیت پذیری نمی تواند باشد؛ پس انسان بی تفاوت و بی مسئولیت نداریم؛ حتی انبیاء بزرگ الهی در قبال دیگران مسئولند و دستور الهی برای این مسئولیت آن است که باید بدان پایبند باشند.
مسئولیت پذیری، جزای ورود به بهشت
مسئولیت پذیری و تربیت دینی خانواده بقدری اهمیت دارد که اولین عامل برای ورود به بهشت به قول قرآن کریم، آن همین امر است؛ زمانی که بهشتیان علت رسیدن و داخل شدن به بهشت را از یکدیگر سوال می کنند، آنها می گویند: «وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ»[۱] یعنی: «در این هنگام رو به یکدیگر کرده (از گذشته) سؤال مینمایند؛ گویند: ما پیش از این (در دنیا) نسبت به خانواده خویش خیرخواه بودیم (و آنان را از عذاب الهى هشدار مىدادیم).»
از این آیه چنین بر می آید که بهشتیان چون نسبت به خانواده ی خویش، خیرخواه بودند، در آنجا، از نعمتهای خاص استفاده می کنند؛ و این پاداشی است که خداوند منان بر آنها تفضل نموده و منت نهاده است.
مسئولیت پیامبر در برابر نزدیکان خود
مسئله ی مسئولیت پذیری چنان از اهمیتی برخوردار است که خداوند، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور می دهد و می فرماید: «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»[۲] یعنی: «و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن!»
پس از نزول این آیه، پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) بستگانش را به مهمانى فراخواند و بعد از پذیرایى، سخن خود را آغاز و آنان را از شرک و بتپرستى نهى فرمود.[۳]
علی رغم آنکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسئولیت پذیرترین فرد عالم است؛ اما با این وجود، خداوند نسبت به اِنذار بستگان و نزدیکان، دستور جداگانه صادر می کند؛ و ایشان انذار را باید از نزدیکان شروع نماید.
دستور قرآن بر مسئولیت پذیری والدین
قرآن کریم، گاهی به والدین هشدار می دهد که نسبت به تربیت فرزندان و خانواده اهتمام ویژه نشان دهند؛ چون در صورتی که مسئولیت پذیر نباشند، و خانواده را تربیت نکنند، آتش جهنم نصیبشان خواهد شد، آتشی که هیزم آن خود انسانها و سنگها خواهند بود. آنجایی که فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ…»[۴]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید…»
با توجه به این آیه، معلوم می شود که خطاب به مومنین است که باید نسبت به خانواده شان احساس مسئولیت کنند و آنها را از آتش جهنم نجات دهند؛ یعنی در صورتی که مسئولیت خود را درست انجام ندهند، هیزم آتش جهنم همین افرادی خواهند شد که نه مسئولیت پذیر بودند و یا درست تربیت نپذیرفته اند.
مجازات عدم مسئولیت پذیری
در آیه دیگری از قرآن کریم، خداوند کسانی را در امر تربیت زیردستان خود، کوتاهی و سهل انگاری نموده اند، وعده ی خسران داده است؛ و می فرماید: «قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ.»[۵]
«… بگو: «زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست دادهاند! آگاه باشید زیان آشکار همین است!»
زیانکار واقعی
در این آیه زیانکار واقعی کسی است که سرمایه ی خانوادگی خویش که تربیت درست آنان بوده، را از دست داده است. زیانکاری آنقدر مهم است که خداوند آنرا سه بار در همین یک آیه بیان می دارد؛ خسران به معنای از دست دادن اصل سرمایه است که بالاترین سرمایه آدمی نفس خود، و خانواده اش است؛ که همه را در قیامت می بازد و از دست می دهد؛ بدین جهت خسرانی که برایش بر جای می گذارد، خسران آشکار است؛ یعنی چیزی که خود آدمی برای خودش مهم است، نفس خود و خانواده اش است، که همان را هم نتوانسته برای خود نگه دارد.
خودفروشی، آشکارترین خسارت
به سراغ غیر خدا رفتن، هرچه باشد و هرکه باشد خودفروشى وخسارت است. انسان باید در معامله یا سود کند یا ضرر نکند و یا لااقل ضرر کمى بدهد ولى مشرکان، آخرت را مىبازند و لذا خسران آنان مبین وآشکار است، به علاوه خسارتِ نفس، در آخرت قابل جبران نیست.[۶]
پس اگر انسان می خواهد از خسران آشکار، و آتش جهنم، جان سالم به در برد، باید، نسبت به خانواده خود، مسئولیت پذیر، باشد.
راهکار نجات دادن خانواده از آتش و خسران
اما اینکه چگونه می توان خانواده را از این آتش و خسران آشکار نجات داد، به برخی از آن راهکارها اشاره می کنیم.
۱. دستور به نماز
یکی از راهکارهای نجات از آن دو عذاب بزرگ، آن است که انسان به خانوده اش دستور دهد تا به نماز پایبند باشند. این مطلب بقدری مهم است که خداوند منان، به پیامبرش دستور می دهد که ایشان خانواده اش را به نماز خواندن دستور دهد؛ چنانچه در سوره مبارکه طه می فرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاهِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا…»یعنی: «خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش!»
نکته مهم در این آیه، آن است که رهبر جامعه باید تبلیغ را از خانه خویش، شروع کند؛ چنانچه در آیه ۲۱۴ سوره مبارکه شعرا دستور داد. «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»[۷]
و دوم آنکه نماز، بیمه کننده ی خانواده است؛ و لذا بین تمام دستورات دینی، به انجام آن دستور داده شده است؛ یعنی اگر انسان خانواده ی خویش را بتواند پایبند به انجام آن کند، تاحدودی آینده آنان تضمین شده است. چون نماز، زمینه ساز پرهیز از گناهان و آلودگی هاست.
۲. وصیت و سفارش اهل خانه به نماز و امربه معروف
در سوره مبارکه لقمان، یکی از سفارش های اکید لقمان به فرزندش، اقامه نماز و امر به معروف است؛ و نکته ی بسیار جالب و کلیدی و تربیتی مهمی که در آن بیان شده آن است که لقمان با عطوفت و مهربانی به فرزندش سفارش می کند؛ چنانچه فرمود: «یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ…»[۸] یعنی: «پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو میرسد شکیبا باش…»
جنبه های مختلف تربیتی در بیان لقمان حکیم
از این آیه چنین برداشت می شود که پدر خانواده باید به فرزندانش در مورد آموزه های دین، سفارشات اکید داشته باشد؛ و همچنین باید این سفارشات را از اساسی ترین مورد که نماز است؛ شروع کند؛ امر به معروف و نهی از منکر که مربوط به اجتماع است؛ یعنی انسان فرزندش طوری تربیت کند که در صلاح و اصلاح جامعه قدم بردارد؛ اما گاهی این امر به معروف و نهی از منکر، هزینه بردار است که آنجا باید بر مصیبتها صبر نمود.
پس سفارش های لقمان، به فرزندش از یک لحاظ، هم فردی است؛ (نماز)، هم اجتماعی است (امر به معروف و نهی از منکر) و هم استقامت در راه دین (صبر بر مصیبت ها در راه امر به معروف و نهی از منکر).
پی نوشت:
[۱] سوره طور، آیات ۲۵-۲۶
[۲] سوره شعراء، آیه ۲۱۴
[۳] تفسیر مجمعالبیان
[۴] سوره تحریم، آیه ۶
[۵] سوره زمر، آیه ۱۵
[۶] تفسیر نور، محسن قرائتی، ج۸، ص۱۵۴
[۷] سوره شعراء، آیه ۲۱۴
[۸] سوره لقمان، آیه ۱۷