به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حمیده امیریزدانی؛ دکترای مطالعات تطبیقی ادیان و کارشناس مدیریت جهانگردی، در چهل و پنجمین شماره از سلسله یادداشتهایش با نام «یادداشت چمدانی» چنین نوشت:
گردشگری به ظاهر پدیدهای مادی و معنویت امری غیرمادی است. ولی گردشگری هم در مکانهای مذهبی، که محلى براى دریافت تجربه هاى معنوى است و هم در مکانهای عرفى، حضورى فراگیر دارد. پرسش این است که آیا گردشگری میتواند فرصتی برای تجربه معنوى به دست دهد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش از نظرات چند محقق برجسته در این حوزه بهره میگیرم.
شالینی سینگ و تجویر سینگ(٢٠٠۶) با مطرح کردن تعبیر «آستانه» برای اشاره به جایی در جهان مقدّس و یا عرفی که امکان تجربه دگرگونکننده و روشنگر برای افراد فراهم میآورد، در تلاشند بگویند در جهان کنونی امکان تجربه معنوی داشتن صرفاً در مکان مقدس -به معنای کلاسیک آن- خلاصه نمیشود و در دیگر مکانهای نامقدس و عرفی هم میشود تجربهای معنوی کسب کرد. از نظر آنان برای این که انسان بتواند خود را در معرض این آستانه قرار بدهد، باید جستجوگر باشد و این قدرت را داشته باشد که فرامادی بیندیشد و به پیرامون خود موشکافانه بنگرد. در واقع لازمه داشتن تجربه ای معنوی نه حضور در مکان مقدّس، بلکه داشتن خصلت «پویش» و «جستجو» است. همچنین به نظر مککانل(١٩٧٣) جستجو هسته اصلى سفر حقیقی است.
جانترایب(٢٠٠٩)نیز باور دارد «بیشتر رویکردهای معنوی کنونی، وجود انرژی و نیروی معنوی در عناصر مادی جهان را تأیید میکنند و تجربه معنویت را از طریق تجارب مادی ممکن میدانند». از اینرو فضاهای گردشگری هم به عنوان بستری برای انتقال تجارب مادی و ارتقاء آن به یک تجربه معنوی نقش داشته باشد. آنچه در اینجا رخ میدهد چنین است که عدم آشنایی با مکانها و فرهنگهای دیگر، تمامی حسهای ما را از طریق احساسات معنوی برمیانگیزد. بمباران محرکهای خارجی متعدد و جدید، موجب میشود تا حسهای ذهنی ما برای پردازش اطلاعات و تجارب جدید و تبدیل آنها به بینشهای معنویِ معنادار تحریک شود.
تعریفهاى بالا گرچه نقاط ضعفی از جمله تقلیل کارکرد مکان مقدّس و یا دامن زدن به عرفیشدن دین را به دنبال دارند، با این حال به گمانم فضا را برای فعالیتهای گردشگریِ معناگرا باز میکنند و از این نظر قابل دفاع هستند. از اینرو با توجه به این تعاریفِ پستمدرن میتوان گفت گردشگری فرصتی برای تجربه معنوى به دست میدهد، البته به این شرط که یک سیاح جستجوگر باشیم و نه یک گردشگر معمولى .
پایان پیام/ی