خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

اینک نوبت مرگ است

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر مهراب صادق‌نیا، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در آخرین پست تلگرامی‌اش درباره «پدیدۀ مرگ» چنین نوشت:

تا یک قرن پیش شاید هیچ پدیده‌ای  به اندازه مرگ دینی‌ نبود. ادیان و مرگ بیش‌ترین داد و ستد را با هم داشتند. از یک سو مرگ بر چگالی دین‌داری آدم‌ها می‌افزود و آنها را به کنش‌های دینی وا می‌داشت. و از دیگر سوی، دین مرگ را معنا می‌کرد و از ویرانگری و بی‌معنایی‌اش می‌کاست. پیش‌تر هرچه که مواجهه با مرگ تمام‌عیّارتر می‌شد، و آدم‌ها خود را مخاطبان صندلی‌های نخست اندرزهای مرگ می‌پنداشتند، نرخ دینداری و التزام دینی در رفتار آنان بیشتر می‌شد. در آیین‌های خاک‌سپاری و سوگواری نهاد دین بیش‌ترین نقش را بازی می‌کرد و روحانی به نمایندگی از این نهاد حضور پررنگی داشت.

البته آدمها وقتی در رویارویی با مرگ معنای زندگی خود را از دست رفته می‌دیدند به سراغ دین و تفاسیر دینی می‌رفتند تا مرگ را به گونه‌ای دریابند که کم‌تر به معناداری زندگی‌شان لطمه بزند. اما در این قرن و به‌ویژه در این دهه‌ها اوضاع قدری متفاوت شده است.

جامعه مدرن مرده‌بازتر شده است و ترس کم‌تری از مرگ دارد؛ به همین دلیل بیش‌تر از آن سخن می‌راند و درباره‌ی آن اندیشه می‌کند و پی‌آمدهایش را می‌سنجد. نهاد‌های مختلفی برای مدریریت این پدیده‌ی اجتماعی شکل گرفته‌اند و روحانیان بیش ار انتساب‌های دینی‌شان، در نقش همکاران بنگاه‌های کفن و دفن ظاهر می‌شوند.

اقتصاد مرگ پیوند کم‌تری با دین دارد. آدمهای زیادی از این راه درآمد دارند. حمل کننده جنازه، گورکن، گریه کن، سنگ‌تراش، گل‌فروش، غسّال، آریش‌گر مخصوص سوگواری، و … سازمان بهشت زهرا، سازمان بهشت معصومه، سازمان آرامستان‌ها یا همان گورستان‌ها مؤسسه‌هایی هستند که فراخور روزگار مدرن شکل گرفته‌اند و مرگ را به یک صنعت تبدیل کرده‌اند. این بی‌پروایی در رویارویی با مرگ سبب شده است آدم‌ها دریافت غیر دینی‌تری از آن داشته باشند. و بر خلاف پیش‌تر، پیچیدگی‌ها و ابهام‌های آن کم‌تر به توضیحات یک مرجعیت دینی واگذار می‌شوند.

در قلمرو علم نیز این جریان را می‌توان دید. بر خلاف روزگار پیشین، در این دوران مرگ موضوع درخوری برای مطالعه و پژوهش‌های علمی است. البته در این مطالعات بیش از آنکه به عادت پژوهش‌های سنتی به حس دینی و اخلاقی‌ موجود در مرگ پرداخته شود، بیشتر به ابعاد این‌جهانی، فرهنگی و اجتماعی مرگ توجه می‌شود. در اروپا و ایالات متحده و برخی دیگر از کشورها، توجه به مرگ و مردن و مباحث علمی و نظری در این زمینه بسیار گسترش یافته است.

صدها کالج و مؤسسه دوره‌های مرگ شناسی تدریس می‌کنند. شماری قابل توجه از این دوره‌ها به صدور مدرک معتبر کارشناسی ارشد و یا دکتری منتهی می‌شود. مؤسسه‌های کاملا علمی‌ای وجود دارد که در آنها آموزش‌های لازم در خصوص روبه‌رو شدن با مرگ به افراد و خانواده‌ها داده می‌شود.

در ایران نیز ادبیات لاغرِ مرگ‌پژوهی در حال فربه شدن است. شمار زیادی از پژوهش‌گران را می‌توان دل‌مشغول مرگ‌ دید؛ آن هم نه با یک رویکرد الاهیاتی که با رویکردی غیردینی و مدرن. این نشانه‌ها در مجموع می‌تواند تأییداتی باشد بر شتاب در فرآیند سکولاریزاسیون نهاد مرگ.

پیش از مرگ، نهادهایی چون بهداشت، آموزش، اقتصاد و … که روزگاری نهادهای دین بودند امروزه نهادهایی مدنی به‌شمار می‌روند و سازمان‌های اجتماعی مسئولیت آنها را بر عهده دارند. این مشاهده‌ها ممکن است به این معنا باشد که اینک نوبت مرگ است که سکولار شود!

پایان پیام/م

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.