بررسی مراتب پیوند سالک با اسمای الهی در فصلنامه «ادیان و عرفان» انجام گرفت.
به گزارش سرویس نشریات ردنا (ادیان نیوز)؛ عناوین مقالات پنجاه و دومین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «ادیان و عرفان» بدین قرار است: «دوگانه معنویت هیجانی ـ غیرهیجانی، بر اساس مقایسه یوگای پتنجلی با عرفان اسلامی»، «مطالعه تطبیقی تکرار و توالی هفت گناه کبیره اخلاقی در آثار سنایی با هفت دیو بزرگ در مزداپرستی»، «همانندی تأویلهای منشوری عطار از هبوط آدم و سقوط ابلیس»، «بررسی عوامل زمینهساز معنا در نگرش ابوالحسین نوری و ویکتور فرانکل»، «حیات عرفانی در اندیشه پولس»، «عبدالسلام کامویی؛ شیخالمشایخ سهروردیه در عراق عجم، یزد و کرمان»، «بررسی تاریخی مراتب پیوند سالک با اسمای الهی در مکتب ابنعربی»، «رویکرد و روش ابن برّجان در شرح اسماء الهی».
مقایسه یوگای پتنجلی با عرفان اسلامی
در چکیده مقاله «دوگانه معنویت هیجانی ـ غیرهیجانی، بر اساس مقایسه یوگای پتنجلی با عرفان اسلامی» میخوانیم: «در مقالۀ حاضر از طریق مطالعۀ موردی یوگا و مقایسۀ آن با معنویت اسلامی، به مستندسازی تقسیم «معنویت» به «هیجانی ـ غیرهیجانی» پرداخته شده است. «معنویت» تحولی عمیق در وجود انسان است که وجهۀ فکری، احساسی و رفتاری انسان را به تعالییافتن از زندگی خاکی و حیوانی منعطف میکند. سلوکهای معنوی، آنچنانکه در ادیان و فرهنگهای جهان دیده میشود، متنوع است و میتوان این تنوع را بر محور یک تحلیل سهبخشی مقایسه کرد: غایت سلوک معنوی، مسیر سلوک معنوی و فنون تحول معنوی.
در مقالۀ حاضر، یوگای پتنجلی بر اساس این شیوۀ تحلیل، با عرفان اسلامی مقایسه میشود و نشان میدهد که یوگا برحسبِ هر سه مؤلفۀ مزبور، نسبت به عرفان اسلامی آنچنان است که میتوان آن را خالی از هیجانات عاطفی و درنتیجه، «معنویت غیرهیجانی» دانست. اگر غایت یوگا دستیابی به آگاهی برتر و حذف هرگونه تعلق و بیم و رنج است، عرفان اسلامی رو بهسویِ تعلق عاشقانه به حقتعالی دارد و به استقبال رنجها میرود. مسیر سلوک اسلامی و فنون تحول در عرفان اسلامی نیز به خلاف یوگا، سراسر آکنده از واردات قلبیه و دگرگونیهای عاطفی ناب است.
با این مقایسه، میتوان دو گونه معنویت را بازشناسی کرد (معنویت هیجانی و معنویت غیرهیجانی) و آن را در تحلیل معنویتهای دیگر به کار برد. هر معنویتی میتواند در نقطهای از یک طیف قرار گیرد، طیفی که یک سر آن، معنویت کاملاً هیجانی و یکسوی دیگرش، معنویت خالی از هیجانات روحی است.»
مراتب پیوند سالک با اسمای الهی
در طلیعه مقاله «بررسی تاریخی مراتب پیوند سالک با اسمای الهی در مکتب ابنعربی» آمده است: «هتمام فراوان آموزههای دینی بر اسمای حسنای الهی موجب شد تا عارفان مسلمان از نخستین دوران، سخن از بهرههای سلوکی سالکان از اسمای الهی به میان آورند. این اندیشه کمکم تکامل و انسجام بیشتری یافت و خود را در لسان عارفان، در قالب پیوندهای سهگانه «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله نشان داد. «تعلق» معمولاً نخستین مرتبه از مراتب پیوند با اسماء الله شمرده شده و «تخلق» مرتبه میانی و «تحقق» مرتبه فنا در اسماء و نهاییترین مرتبه به حساب میآید. ابنعربی در آثار خود به تبیین جوانب گوناگون این مسئله همت داشت و پیروان وی نیز به این مقوله، توجه ویژه نشان داده و مروج این اندیشه بودهاند.
این پژوهش با بررسی دیدگاه عارفان دربارۀ مثلث «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله، به ریشههای تاریخی این مبحث میپردازد و سیر تکاملی آن را در مکتب ابنعربی دنبال میکند تا ضمن برداشتن پرده از ابهامات مسئله، پنجرهای بهسویِ مبحث مهم اسماء الله در حوزۀ عرفان اسلامی باز کرده باشد.»
روش ابن برّجان در شرح اسماء الهی
در آغاز مقاله «رویکرد و روش ابن برّجان در شرح اسماء الهی» میخوانیم: «یکی از متفکران مسلمان که به شرح اسمای الهی پرداخته، ابنبرجان، عارف و مفسر اندلسی است. هدف این مقاله بررسی رویکرد و روش ابنبرجان در کتاب شرح اسماء الله الحسنی، به روش اسنادی و توصیفی ـ تحلیلی است. یافتهها نشان میدهد رویکرد ابنبرجان در شرح اسمای الهی، عرفانی است. از دیدگاه او، احصای اسمای الهی شامل هفت مرحله است که عبارتاند از: بررسی لغوی، توضیح مفهوم، شناخت ارتباط هر اسم با صفات برتر، گردآوری آثار اسمای الهی، شناخت تعبد نسبت به هر اسم، عمل به معارف اسماء و درنهایت، رسیدن به معرفت شهودی اسمای الهی. او معتقد است راه رسیدن به این مرحله، کسب معرفت نقلی و عقلی دربارۀ اسمای الهی، عمل به دستورات خداوند و تأمل در آثار اسماء خداوند در جهان است. او یافتههای خود درباره هر اسم را ذیل سه بخش تحلیل لغوی، اعتبار و تعبد ارائه میدهد. او به مباحث کلامی و اخلاقی نیز توجه دارد.»
انتهای پیام / ص