به گزارش ردنا (ادیاننیوز)؛ کشورهای اسلامی دارای امکانات و توانمندیهای زیادی در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، انسانی و جغرافیایی هستند و در صورت همکاری و همگرایی میتوانند نقش مؤثری را در تعیین سرنوشت خود و سیاست بینالمللی ایفا کنند. اما به دلیل ضعفهای داخلی و مداخله قدرتهای بزرگ نتوانستهاند در راستای منافع مشترک از امکانات خود بهرهبرداری کنند. تجربه انقلاب اسلامی نشان میدهد این انقلاب داری ظرفیتهای نظری و عملی گسترده برای همگرایی است و میتواند زمینههای تحقق آن را در این کشورها فراهم آورد. بنابراین باید در ابتدا آنها را شناخت و سپس گامهای مؤثری را جهت تحقق آن برداشت.
صاحبنظران معتقدند انقلاب ایران در سطح فرهنگی باعث ایجاد بیداری و احساس هویت و اعتمادبهنفس در میان ملت ایران شد و بخش قابلتوجهی از باورهای گذشته را که باعث سستی، خمودگی و انقیاد از نظام سلطه میشد، تغییر داد. در این سطح همفکری، همدلی، همرأیی و شناخت بین الاذهانی از هدف و مسیر انقلاب و آینده کشور ایجاد شد. برای بررسی همگرایی کشورهای اسلامی لازم است نخست، چارچوب نظری مناسب که بتواند این موضوع را پوشش دهد، انتخاب شود. ازاینرو توجه به نظریههای همگرایی و تطبیق آن بر موضوع مورد نظر یعنی همگرایی کشورهای اسلامی با توجه به ظرفیتهای انقلاب اسلامی از یکسو و بیان چگونگی انتقال این ظرفیتها از سوی دیگر، اهمیت زیادی دارد.
در همین راستا، یکی از پژوهشگران کشور از دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان در مطالعهای پژوهشی، به واکاوی و بررسی مؤلفههای تأثیرگذار بر همگرایی کشورهای اسلامی با تأکید بر ظرفیتهای انقلاب اسلامی ایران پرداخته است.
در این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، تلاش شده تا با بررسی منابع موجود و مطالعات کتابخانهای، ظرفیتهای انقلاب اسلامی بهمنظور همگرایی کشورهای اسلامی بیان شود.
حسین ابوالفضلی کریزی، محقق علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان و مجری این پژوهش در خصوص یافتهها میگوید: «در این تحقیق برای دستیابی به اهداف تعیینشده، بایستی ابتدا به بررسی امکانات کشورهای اسلامی و ظرفیتهای مختلف آنها اشاره کرد. مجموعه کشورهای اسلامی که از آن به جهان اسلام یاد میشود، دارای ۷۵ رأی در سازمان ملل متحد، حدود ۲۲ درصد جمعیت جهان و ۲۳ درصد مساحت جهان است و این کشورها ضمن قرار گرفتن درنقاط استراتژیک جهان، برخوردار از دریاها و آبراهههای بینالمللی و دسترسی به مسیرهای حملونقل جهان هستند».
این محقق میافزاید: «همچنین ازنظر اقتصادی، وضعیت این کشورها بهگونهای است که حدود ۶۵ درصد منابع انرژی جهان را ازنظر نفت و گاز در اختیار دارند. علاوه بر این ظرفیتها میتوان به ظرفیت فرهنگی هم اشاره کرد. برخورداری از دین و قبله مشترک و پیامبر واحد، برخی از وجوه مشترک و غیر قابل انکار مسلمانان برای بهرهمندی از مزایای همگرایی است تا بتوانند تواناییهای خود را به فعلیت برسانند».
اما در ادامه باید دید چه محدودیتهایی بر سر راه همگرایی کشورهای اسلامی وجود دارد که نزدیکی را تا به این حد مشکل کرده است.
دراینباره، ابوالفضلی کریزی اظهار میدارد: «مهمترین مشکل این کشورها در حقیقت، اختلاف درسطح نظام سیاسی و نوع نظام سیاسی است که بارزترین آن در اشکال غیردموکراتیک نظامهای سیاسی و وابستگی این کشورها بهنظام سلطه خود را نشان میدهد و همین مسئله زمینهساز وجود مشکل در تصمیمگیری برای این کشورها شده است. بهگونهای که در این کشورها چالشهای دولت ملت، زمینهساز عدم ترسیم منافع ملی مشخص برای این کشورها شده است».
وی در ادامه میگوید: «به همین دلیل، رژیمهای سیاسی در این کشورها به دلیل مشکلات یادشده، اعتمادبهنفس لازم برای حلوفصل مشکلات خود را ندارند و همواره تلاش میکنند از ارادههای معطوف به خارج برای حل مشکلات خود استفاده کنند. ازاینرو میتوان گفت پرداختن به مسئله مهم همگرایی که مبتنی بر تشریک مساعی کشورها با یکدیگر و اشتراک نظر در نیازها و اولویتهای تصمیمگیری در سطوح سیاست داخلی و خارجی است، در این وضعیت دور از انتظار شده است».
بنا بر یافتههای این پژوهش که در نشریه «نگرشهای نو در جغرافیای انسانی» منتشر شدهاند، برای حل این معضل گفته شده است که کشورهای اسلامی نیازمند درک حداقل دو موضوع، یعنی توجه به ملتهای خود در عرصه تصمیمگیری و بهکارگیری اراده آنها در این زمینه و استفاده از ظرفیتهای آنها برای ایجاد همگرایی از یکسو و همچنین دستیابی به استقلال ملی از سوی دیگر هستند. همچنین تفسیر واقعی از دین، متناسب با واقعیات جامعه و بهکارگیری آن در مناسبات سیاست و حکومت در این زمینه لازم است.
مجری این پژوهش اعتقاد دارد: «نکتهای که بایستی دراینباره مورد تأکید قرار گیرد، آن است که برای حلوفصل مشکلات جهان اسلام و ارائه راهکار، بهجای صرفاً توصیه به مشترکات مذهبی در قالب وحدت و تقریب که مورد مناقشه و اختلاف بین کشورها است، بایستی از تجربیات عملی که نیاز اصلی این کشورها است، استفاده کرد. در این خصوص، تأکید بر انتقال ظرفیتهای انقلاب اسلامی ایران به کشورهای اسلامی وجود دارد و در این راستا، بایستی بر رویکرد مردمی بودن و استقلال آن اشارهای ویژه داشت».
شایان ذکر است نشریه «نگرشهای نو در جغرافیای انسانی» که به انتشار نتایج این تحقیق پرداخته است، نشریهای علمی پژوهشی است که در قالب فصلنامه توسط دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار به چاپ میرسد.
پایان پیام / ص