به گزارش ردنا (ادیاننیوز)، گاردین نوشت: شاید شما با تماشای نمونه های قرن بیستمی همچون کاریکاتورهای مضحک درباره بانکداران یهودی چاق و ثروتمند که جهان را کنترل می کنند و به صورت هیولاهایی تنفرآور، چلاق و شبیه حشره دیده میشوند شگفت زده نمیشوید.
دوهزار سال است که ما بین یهودیان و پول ارتباط برقرار میکنیم و این خود دلیلی است برای اینکه چرا یهودی ستیزی به این حد ریشه دوانیده است. از یهودا گرفته تا شایلاک، یهودیان بابت شرارت هایی همچون منفعت طلبی و سرمایه داری مورد سرزنش بوده اند. برای برخی از چپ گرایان این داستان همچنان جذابیت خودش را دارا است.
من برای بیشتر کردن حجم کاری کمیسیون برابری و حقوق بشر مبنی بر برداشتن گام اول در جهت تحقیقات قانونی پیرامون حزب کارگر و یهودیستیزی چندان راضی نیستم. اگر این کار صورت بگیرد در تاریخ این کمیسیون برای بار دوم است که یک حزب سیاسی بریتانیا مورد تحقیقات قرار میگیرد؛ مورد اول مربوط به BNP (حزب ملی بریتانیا/ یک حزب راست افراطی) است. در دفاع از حزب کارگر این گفته بارها تکرار میشود که این حزب با این حجم در حال گسترش (از طرفدارانش) متعهد به نشان دادن آرای هوادارانش است. حالا که برخی از آنها ضد یهودند تاسف برانگیز است اما این قضیه، اجتناب ناپذیر است.
اما باید گفت آنچه در اینجا منحرف کننده است این احتمال ناراحت کننده است که این یهودی ستیزی در میان برخی چپ ها هم هواخواهانی داشته باشد. جان هریس با مهارت تمام در این هفته نوشته بود که حزب کارگر آغوش خود را به پوپولیسم چپ گرایانه ای باز کرده است که «به دنبال نشان دادن نقایص واقعی سرمایه داری مدرن نه تنها بهعنوان یک امر سیستماتیک، بلکه بهعنوان حاصل کار گروه کوچکی است که به دنبال نابود کردن امور دیگران است».
چنین طرز تفکری یک پرسش را به دنبال دارد. دقیقا این افراد خرابکار چه کسانی هستند؟ در اینجا سامی ستیزی در کنار یک پاسخ دیگر که مدت های مدیدی چنین جایگاهی را داشته است وجود دارد: یهودیان. از این رو پیشنهادم یک سفر پژوهشی است.
نوزدهم مارس، موزه یهودیان لندن نمایشگاهی جذاب و کاملا ناراحت کننده برپا خواهد کرد. نام این نمایشگاه، “یهودیان، پول، اسطوره” است و به دنبال آشکار ساختن انگیزه برای ارتباط برقرار کردن میان یهودیان و پول بهعنوان یک عادت در طول قرون و فی الواقع در هزاره کهن است. احتمالا شما بابت نمونه های قرن بیستمی همچون کاریکاتورهای مضحک درباره بانکداران یهودی چاق و ثروتمند که جهان را کنترل می کنند و به صورت هیولاهایی تنفرآور، چلاق و شبیه حشره دیده می شوند شگفت زده نمی شوید.
در عصر ویکتوریایی با جیب بر خسیس یهودی به نام فیگین در آثار چارلز دیکنز روبرو می شویم. در آنجا یهودیان بابت فقیری و پولداری بیش از حدشان مورد استهزا قرار می گرفتند. آنها هم بهعنوان گدایان و بانکداران، دست فروشان دوره گرد و اشراف زاده به تصویر کشیده شده اند و این خود مقدمه ای است برای سرنوشت آنها که هم از سوی کمونیسم و هم سرمایه داری مورد سرزنش قرار بگیرند.
این کاریکاتورها در زشت نشان دادن یهودیان بهعنوان موشها یا حشرات همچنان ناراحت کننده است. به ۴۰۰ سال قبل برگردیم به شایلاک یهودی شکسپیر می رسیم که می گوید: “امشب من خواب کیسه های پول را دیدم”.
شما می توانید همچنان به سفرتان ادامه داده تا اینکه خودتان را در شمایل یهودا بیابید که در ازای “۳۰ سکه” نقره آماده خیانت به پسر خدای خود می شود. این عبارت در پست های شبکه های اجتماعی همچنان برای طعنه زدن به یهودیان و هواداران شان استفاده می گردد.
این در حالی است که همه ۱۲ حواری همچون خود مسیح، یهودی بودند ولی این هنر غرب است که یهودا را بهعنوان یهودی انتخاب کرده و او را با موی قرمز در کنار حواریونی با موهای بور و صورت های لطیف عارفانه، بهعنوان یک خائن به تصویر می کشد.
قدرت داستان یهودا همچنان برقرار است: یهودا تبدیل به ضرب المثلی برای شخص خائن گشته، واژگان یهود و یهودا نیز در زبانهای متعددی از جمله آلمانی قابل تشخیص از هم نیستند. ریشه این قضیه هر چه باشد، کلیشه یهودی بد ذات جایگاه خود را در فرهنگ پیدا کرده است.
گاهی در سطح عموم به عنوان یک فحش برای خست بکار می رود و گاهی در سطح تئوری توطئه جهانی از یهودیان یا “روچیلدها” بهعنوان دستان مخفی ای نام برده می شود که نخ های سرمایه داری جهانی را در دست دارند.
با توجه به قدمت دوهزار ساله معادله بین یهودیان و شرارت پول، مضحک است که بگوییم ما از آن مصون هستیم. به صورت اجتناب ناپذیری برای تعداد زیادی از یهودیان این مسئله پذیرفته شده است از جمله مارکس که در نوشته های همراه با گرایش یهودی ستیزانه ای پول را “خدای حسود اسرائیل” دانسته و در پی “رهایی بشر از دست یهودیسم” است. در حالی که شما به صورت خود بخود آغشته به این تاریخ گشته اید ادعای صرف اینکه خود را ضد نژادپرستی بدانید کاملا بیهوده است. در عوض این مسئله را باید بشکافیم و در معرض دید خودمان قرار بدهیم. اما در ابتدا باید بپذیریم که چنین چیزی وجود دارد.
انتهای پیام / ص