تجربههای عمومی ما از جامعهای که در آن زندگی میکنیم از رشد این ادبیات در گروههای مختلف اجتماعی حکایت دارد. همان گویهها، همان رفتارها، همان بدگمانیها به اخلاق و قانون، و همان پوشش در حال بازسازی و فراگیری است. در میان آنچه جای درنگ بیشتر دارد رواج این ادبیات در میان گروههای مذهبی و بویژه برخی هیأتیهاست.
ردنا (ادیاننیوز)/ مارکس نخستین کسی بود که مفهوم “لمپن پرولتاریا” (Lumpenproletariat) را بهکار بست. البته این مفهوم بعدها کوتاه شده و به صورت “لمپن” بهکار رفت.
مارکس این واژه را برای اشاره به طبقات فرودستی بهکار برد که از راه دزدی، زورگیری، و کلاهبرداری روزگار میگذراندند و برای دستیابی به خواستههای خود به رفتار هنجارشکنانه و ناقانونی دست میزدند؛ به همین دلیل به این افراد گروههای “ضداجتماعی” و یا “مرزی” لقب میداد. این گروهها به قانون و اخلاق جامعه بدگمان بودند و آن را ابزار مناسبی برای دستیابی به آنچه حق خود میدانستند نمیدیدند.
جامعهی ما،بویژه در زمان پهلوی، از راه فیلمفارسیها با این ادبیات آشنا شد. پاشنه خوابیدهی کفش بهروز وثوق در فیلم قیصر و یا شیوهی حرف زدن او در این فیلمها تا مدّتها الگو و مدل رفتاری جوانان بود و البته امروزه، دوباره در حال بازسازی است.
فیلمفارسیها «خویشقانونانگاری» و یا «خودفراتر از قانونپنداری» را نمادی از مردی و مردانگی و مرام معرفی میکردند. برای نمونه در همان فیلم هنگامی که قیصر (بهروز وثوقی) با دایی خودش (جمشید مشایخی) در مورد انتقام گرفتن از قاتلان برادرش (برادران آق منگل) خارج از چارچوب قوانین مدنی و حکومتی بحث و گفتوگو میکنند، قیصر میگوید: «کی برای من یه جو مردونگی رو کرد که من براش یه خروار رو کنم؟»
فیلم آژانس شیشهای تا اندازهای همان ادبیات را در شکلی ارزشی دوباره به یاد مردم آورد. حاتمیکیا حاجکاظم را در همان نقش قیصر و فردین به تماشاچیان خود معرفی میکند.(البته با تکیه بر ارزشهای دینی و ملی). البته گویا او خود تمایلی به این کار ندارد و به همین دلیل حاج کاظم ماجرا در جایی به موتورسواران که نمادی از گروههای خویشقانونانگار بودند میگوید “دود موتورهای شما خفهام میکند.”
تجربههای عمومی ما از جامعهای که در آن زندگی میکنیم از رشد این ادبیات در گروههای مختلف اجتماعی حکایت دارد. همان گویهها، همان رفتارها، همان بدگمانیها به اخلاق و قانون، و همان پوشش در حال بازسازی و فراگیری است.
در میان آنچه جای درنگ بیشتر دارد رواج این ادبیات در میان گروههای مذهبی و بویژه برخی هیأتیهاست.
✍مهراب صادقنیا
۹۸/۱۲/۲۸