جملۀ «خدای یکشنبه‌های کلیسایی» در شأن مدیر یک دانشگاه نیست!/ آداب و رسوم ادیان قابل احترامند

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر محمد مهدی طهرانچی در یادداشتی در خبرگزاری تسنیم با عنوان “پیام کرونا برای انسان مدرن” مطالبی منتشر نمودند (اینجا) که انتقادات جدی در حوزه نظری و ایدئولوژیک به آن وارد است.

جناب اقای دکتر طهرانچی

اخیرا یادداشتی به قلم یا به نام حضرتعالی در رسانه ها در خصوص “کرونا و انسان مدرن” منتشر شده است که انتقاداتی به آن وارد است

اول: اینکه آنهایی که به حضور فیزیکی در مراسم درگذشت یک فرد معتقدند، و آنهایی فقط باشنیدن خبر فوت،درگذشت انسان ها را حس میکنند، باورپذیریشان نسبت به مرگ آور بودن پدیده های موجود در عالم واحد است و هیچ تفاوتی در منشا آن وجود ندارد. اگر در مورد ادیان توحیدی تحقیق کرده باشید یقینا خواهید دید در پذیرش پایان حیات انسانی به عنوان علت اتمام عمر فیزیکی،نتیجه همه نظریه ها مشترک است اما نوع رفتارها ،آداب و رسوم در فقدان افراد است که صرفا برگزاری مدل مراسمات را متفاوت کرده است.البته در این مجال اصلا بنایی به ورود به ابدیت،رجعت و تناسخ که قابل بحث است نداریم.

برای مثال همه نظریه پردازان نظامی و اجتماعی معتقدند جنگ باعث خرابی،ویرانی و کشته شدن و از بین رفتن آدم ها میشود و این مهم در هیچ دین، مذهب و حتی جامعه بشری قابل رد نیست منتها اگر این پدیده از دیده ارزش های دینی نگریسته شود آن وقت است که به فرموده حضرت امام ره جنگ می شود نعمت و به جای شیون و زاری برای از دست دادن یک شهید شربت و شرینی پخش میکنند و تبریک میگویند.

دوم: اینکه بهتر است در جایگاه یک نظریه پرداز یا حداقل در جایگاه ریاست یک محیط علمی در نگارش هر متن و یاداشت به جای دیگران قضاوت و اظهار نظر نکنیم. و صذالبته از حضرتعالی که استاد دانشگاه هستید بعید است که در حوزه غیر تخصصی به بیان نظریه وجوبی یا سلبی بپردازید چرا که حتی سکولارها، لاییک ها و افرادی که به دین،مذهب،مسلک و طریقت هم هیچ اعتقادی ندارند، بر مبنای قانون انرژی ها و قاعده”کارما” معتقد به یک منبع انرژی مشترک و عالم گیر در عالم هستند پس کلیسا، مسجد، دیر، کعبه و کنیسه محلی برای تمرکز بیشتر و نزدیکی به معبود تلقی میشود نه مکانی برای جستجوی وجود فیزیکی خداوند،الله یا منبع انرژی حقیقت!

برای اینکه ملموس تر شود مثلا اینکه در محل کار شما نمازخانه، غداخوری، دفتر کار و حتی سالن جلسات متفاوت است، اما لزومش این نیست که شما غذا را نتوانید در دفتر کارتان میل کنید اما خواندن نماز در نمازخانه و خوردن غذا در غذاخوری یک رفتار عقلایی تر به نظر میرسد و مفهوم مخالفش این نیست که اگر غذا در غذاخوری هست پس در دفتر کار نخواهد بود!

در ضمن شما به عنوان ریس بزرگترین دانشگاه اسلامی دنیا باید مروج اتحاد و دوستی باشید و نباید در بیان مثال از مسیحیت و کلیسا از واژه هایی همچون خدای ساعت ساز و خدای یکشنبه ها تعبیر کنید.

وقتی در یاداشتتان مینویسید:”نسلی مقهور توسعه علم و فناورانه مغرب زمین و خدای تقلیل یافته” به نظر میرسد یا نسل جدید را یا باور ندارید،یا حکم پدرخواندگی و قیم برای آنها ایفا میکنید که البته باید به عرضتان برسانم بر مبنای مکتب خمینی و خامنه ای کبیر نسل امروز اگر مقهور توسعه علم و فناوری بود دیگر برای جنگ با داعش، نبرد با امریکا، دستگیری ملوانان امریکایی و انگلیسی، موشک باران پایگاه های امریکایی،شکار علمی ترین پهبادهای دنیا و محو اسرائیل اراده ای برایش باقی نمیماند، پیشنهاد میشود در فرصتی مناسب کتاب “توقف ممنوع” که مربوط به انتظارات رهبری از جوانان هست و همچنین باب جهاد را در حوزه فقهی مطالعه بفرمایید و باور کنید نسل امروز در رفتار و گفتارشان توحیدی تر و با تقوا تر از نسل های قبل عمل کرده اند که نمونه بارز آن میشود شهید حججی ها.

سوم: کاملا غلط برداشت کردید که نسل امروز خدا را در رفتار اجتماعی شاهد وناظر نمیبیند و علم و فناوری رفتار اجتماعی را میسازد، اگر اینگونه که شما می اندیشید پس حالا که درمان ویروس منحوس کرونا کشف نشده است پزشکان؛ پرستاران و کادردرمانی بیمارستان برای چه در حال خدمت رسانیند؟

جوابش برخلاف نظر شما این است که نتنها مقهور فناوری غربی نیستند بلکه با بومی سازی و مهندسی معکوس و دستیابی به علم نوین خدا را ناظر رفتارهای اجتماعی و فردی خود میدانند

البته این جملات شبیه به برخی اظهار نظرهای تکنوکرات هاست که میگفتند ما توان ساخت قرمه سبزی و آبگوشت رو هم نداریم برخلاف گفتمان انقلابی که “مامیتوانیم” سرلوحه آن است.

البته اینکه در حوزه علوم انسانی هنوز به نقطه مورد نظر رهبری معظم برای علوم انسانی اسلامی نرسیدیم این است که مدیران دانشگاه ما تصویر درستی از علم و دین ندارند

چهارم: این نظریه “کمال انگاری علم قرن مدرن” و حاکم دانستن آن بر همه چیز را میشود مرجع علمیش را ارائه بدهید؟ یا اینکه برداشت شخصی شما از علم است؟

که در هر در دو صورت قابل نقد است چرا که اساس طریقیت علم بشری بر مبنای نظریه همه عقلای عالم بر “نسبیت” استوار است و هیچ کس علم را حاکم مطلق نمیداند اگر اینطور بود که باید همه مراکز علمی و پژوهشی تعطیل میشد.شاید در فیلم ها بارها این دیالوگ را شنیده باشید که دکتر میگوید هر کاری از دست ما بر آمد انجام دادیم،باید به خدا توکل کرد،مفهوم این دیالوگ یعنی علم و توکل در کنار هم کمال را به وجود می آورد

در انتها با استناد به جمله حضرت امیر علیه السلام در غررالحکمکه می فرمایند:بزرگترین نشانه توفیق فرا گرفتن نصیحت است، محضرتان معروض میدارم در دوره مدیریتتان به جای پرداخت به رفتارهای نمادین و نظریه پردازی های تئوریک به آیه ۸ سوره مائده که میفرماید :عدالت بورزید که آن به تقوی نزدیکتر است،بیشتر عمل کنید چرا که “اذا قلتم فاعدلوا” توحید و عدالت با هم سفارش شده است.