نقش انسان در بینش اشو زرتشت
به مناسبت ششم فروردینماه جشن زایش پیامآور راستی
نخستین آموزشی که زرتشت به انسان میدهد باور داشتن به یکتایی خداوند است، او خدای یگانه را با ویژگی دانای بزرگ ِهستیبخش، وبه نام اهورامزدا بیان میکند، زرتشت باور دارد که پروردگار جهان سراسر نیکی و داد است زیرا خداوند از خردِ پاک ومقدس بهره دارد.
ردنا (ادیاننیوز)/ در بینش زرتشت، انسان موجودی بی اختیار نیست که سرنوشتش را از پیش برایش تعیین کرده باشند و خودش در آن نقشی نداشته باشد. اهورامزدا انسان را موجودی آزاد آفریده وبه او نیروی انتخاب داده تا بتواند راه زندگی خود را با ارادهً خویش برگزیند و به خواست خود، خوشبختی و یا برعکس رنج، سختی و بدبختی را در زندگی احساس کند. زرتشت آفریده شدن جهان هستی را بیهدف واتفاقی نمیداند بلکه والاترین هدف آن را گسترش راستی وهنجار درست در زندگی انسان میداند چنانکه ساختار هستی ازآغاز تا انجام بر راستی بنیان شده است.
اززمانی که انسان با پیام زرتشت آشنا شد وتلاش کرد تا آن را درزندگی به کارگیرد به هویت تازهای دست یافت وراه پیشرفت درکارها راهدفمند دنبال کرد. انسان دریافت که در آفرینش نقش ویژهای را برعهده دارد چنانچه بخواهد درجایگاه ارزشمند انسانی استوار باشد وبه آن افتخار کند بایستی این ویژگیها را در خود پویا و پایدار سازد. یادآوری برخی از نقشهای انسان در زندگی برپایهًی آموزشهای زرتشت، جوانههای پیشرفت وسازندگی اورا شکوفاتر، و انسان را از شادمانی وآرامش بیشتری بهرهمند خواهد ساخت.
نخستین آموزشی که زرتشت به انسان میدهد باور داشتن به یکتایی خداوند است، او خدای یگانه را با ویژگی دانای بزرگ ِهستیبخش، وبه نام اهورامزدا بیان میکند، زرتشت باور دارد که پروردگار جهان سراسر نیکی و داد است زیرا خداوند از خردِ پاک ومقدس بهره دارد. دراین دیدگاه انسان، دوست، یاور وهمراه خداوند است به همین روی ازآفریدگار خود ترس و وحشتی به دل ندارد ونیازی نیست که به انگیزهً فرارازمجازات ومکافات خداوندی برای او بندگی کرد و از او هراس و ترس داشت.
زرتشت باوردارد که سرشت انسان با نیکی و خوبی آمیخته شده است زیرا فروزهای از نیروی اهورایی به نام فروهر جان مایهی آن است بنابراین چنانچه انسان از خرد رسا و پاک اهورایی که در نهاد خود دارد بهره بگیرد هرگز به سوی ناراستی وکژی گرایش نخواهد داشت. خداوند، انسان را در گزینش راه نیک وبد آزاد گذاشته وبه او اختیار داده تا سرگذشت پیش روی خویش را به نیکی یا کژی فراهم آورد وهیچگاه به سرنوشت از پیش تعیین شده که خداوند برایش تعیین کرده باور نداشته باشد.
ارزشمندترین بخش زندگی انسان زمانی است که با کژاندیشی وبدیها ستیزه کرده و راه درست زندگی را برای خویش برگزیند، از دیدگاه زرتشت انسانهایی که دراین مبارزه، راه راست را گزینش میکنند هدفشان رسیدن به آرامش وشادمانی است زیرا وجدان انسان با گزینش هنجار راستی یا اشا، آرام وشاد خواهد شد. در بینش زرتشت خوشبختی انسان با فراهم کردن شادی وخوشبختی برای دیگران فراهم خواهد شد پس شاد کردن دیگران و خشنود ساختن آنان با راهنمایی به سوی خردمندی ودانایی از راهکارهای پسندیده زندگی انسان برای رستگاری او خواهد بود.
به باور زرتشت در جهانی که بر راستی استوار شده است انسانِ دانا با یاری از خردِ رسا وهنجار راستی (اشا) که نتیجهی آن پیروی از اندیشهی پاک ، گفتار نیک وکردار شایسته است به پیروزی خواهند رسید. انجام کارنیک وخشنودی روان هستی از سفارشهای ویژهی زرتشت به انسانِ خردمند است وپیوستن به گروه نیکان را تنها وظیفهً انسان نمیداند بلکه کار نیک انسان را شادیبخش یادآوری میکند. در سرود اشم وُهو از اوستا، انجام کار نیک انسان وپیوستن به هنجار راستی هنگامی برترین است که برای ارزش راستی باشد ونه برای دریافت پاداش مادی و یا تشویق وتشکر دیگران.
در دیدگاه زرتشت، آزادی در بسیاری از امور زندگی حق مُسَلَم انسان است، آزادی بیان، آزادی گزینش کار و مکان زندگی، آزادی انتخاب دوست، آزادی گزینش همسرو آزاد بودن انسان در گزینش دین ازجمله آزادیهای انسانی است. بیگمان چنانچه گزینش انسان از روی دانایی و رایزنی با خردمندانِ با تجربه باشد گزینش وی نیکتر خواهد بود ودر آن پشیمانی روی نخواهد داد. با نگرش به آزادی دینی، پیروان زرتشت هیچگاه دین خود را نیز به زور به دیگران تحمیل نکرده ودر پی کشتار دیگران برای گسترش دین راستی نبودهاند.
در بینش زرتشت ، انسان با سرشت آلوده با گناه به دنیا نیامده است که باید رنج وریاضت بکشد تا ذات خویش را پاک سازد بلکه با کژاندیشی، دروغ ، گفتارناسزا و کردار ناشایست در زندگی، روان خود را به گناه آلوده خواهد کرد بنابراین انسان با خودسازی وگزینش راه نیک در زندگی بایستی خود ودیگران را از پلیدی ، ناپاکی ودروغ درامان دارد واز انگره مینو (اهریمن) که همان کژاندیشی است دوری گزیند زیرا سرچشمهی گفتار آزاردهنده و رفتار آسیبرسان است.
از جلوههای ارزشمند بینش زرتشت برای انسان پاسداشت محیط زیست ، حفظ و نگهداری آن است. زرتشت آلوده کردن هوا، آب، خاک و آتش را از کارهای ناشایست میداند و انسان را سفارش میکند تا هوا را آلوده نسازد بلکه درخوشبو ساختن آن تلاش کند، آب را پاک نگهدارد وبیهوده از آن استفاده نکند ، خاک را خوراک دهد وبکوشد تا سبزی وخرمی در آن بیشتر گردد، به یاد نیاکان و به انگیزهی اینکه فروغ اهورایی در جان و روانش همچنان پایدار بماند، آتش را آلوده نسازد بلکه از آن پرستاری کند و به سوی روشنایی اهورامزدا را نیایش کند.
انسان در زندگی خود باید نوگرا باشد. فرَشَه که یک واژهی اوستایی است تازه شدن وپویایی رابه انسان یادآوری میکند، اندیشه وخرد، تن وروان انسان و به طور کلی فرهنگ واخلاق بشر باید به سوی تازگی وپیشرفت حرکت کند، اشوزرتشت درپیام خود به انسان سفارش میکند که پیوسته جهان را نو وزندگی را تازه گردانند. به باور زرتشت انسان باید گامهایی هرچند کوچک در راه رسیدن به زندگی بهتر، سازندهتر و کسب آسایش همراه با آرامش بردارد.
بینش زرتشت تفاوتی بین انسانها، به ویژه زن ومرد نمیداند. در سرود یِنگهه هاتام ازاوستا، زنان ومردان درصورتی نسبت به هم برتری دارند که در انجام کارنیک از یکدیگرسبقت بگیرند. زرتشت به جوانان سفارش میکند که اگر میخواهند زندگی سعادتمندی با همسران خود داشته باشند باید در مهرورزی ونیکمنشی از یکدیگر پیشی بگیرند و این کار را پشتوانهی ادامهی زندگی مشترک آنها میداند وبرعکس دروغ را سبب از هم پاشیدگی زندگی زناشویی انسان یادآوری میکند.
در پیام زرتشت انسان برای شاد بودن آفریده شده است بنابراین پیروان زرتشت غمگساری وسوگواربودن را نمیپسندند، زن ومرد باید پیوسته شاد وخشنود باشند زیرا در پرتواین فروزهها، تن انسان نیرومند وروان او شاد خواهد شد ودرنتیجه شوق به کار و کوشش در او فزونی میگیرد. در این بینش خوشبختی وآسایش واقعی انسان با تلاش و از راه راستی به دست میآید وهرگز انسانی که از راه ناشایست خود را خوشبخت میپندارد به خرسندی واقعی در زندگی دست نیافته است.
زرتشت تنها آرزوی انسان را نزدیک شدن به اهورامزدا میداند وآغازِ این حرکت را شناختِ راهِ رستگاری و عرفان میداند. پیامآورراستی باوردارد که شاد وخوشبخت ساختن دیگران و خدمت کردن به مردم، بهترین شیوهی نیایش خداوند است، انسان بایستی آنچه را که آرزو دارد تنها از خداوند خود درخواست کند، از استورهسازی و خرافه پنداری دوری گزیند و نیروهای مادی و ساختگی را نجات دهنده و یاریگر خود باورنداشته باشد زیرا انسان با داشتن اندیشه و خرد، وظیفه دارد دانشاندوزد وبا یاری از خرد رسای خویش با مشکل و نارساییهای زندگی مبارزه کند.