پاسخ دکتر حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به پرسشهای کرونایی
۳. اثرگذاری خدا و نیز عوامل غیبی یا غیرمادی در هستی و در پدیده هایی چون کرونا و در مقابله با آنها چگونه است؟
باتوجه به آنچه در یادداشت قبلی(کرونانامه۱) گفته آمد،روشن شد که فرق مؤمن با دیگران در رویارویی با پدیده هایی چون کرونا یا کووید۱۹، در جهت گیری، عمق و معنابخشی، عبرت آموزی و رعایت چارچوب های اخلاقی(و گاه فقهی) و از این قبیل است و او هرگز قواعد علمی را نقض نمی کند و از توصیه های بهداشتی و درمانی تخطی نمی کند. او علاوه بر این قواعد و توصیه ها،از لحاظ کمّی و کیفی، می تواند از افزوده هایی برخوردار شود.
حال، جای طرح و پاسخ این پرسش هست که مؤمن چگونه و با چه سازوکار نظری ای، دست خدا را در همه حوادث خوشایند و بدآیند، می بیند، تحلیل و تبیین می کند و پیش بینی می کند و به انتظار می نشیند؟
پاسخ تفصیلی این پرسش را باید در کتاب های مفصل کلامی و فلسفی و با تکیه بر آیات و روایات و براهین عقلی جست و یافت، اما به اجمال، می توان دخالت خدا را در هستی، چنین بیان کرد:
۱. از نگاه مؤمن، خلق و تدبیر عالَم آفرینش و آغاز و پایانش در دست خداست. نظام آفرینش و عملکرد تمام اجزای آن، از عقول تا موجودات آسمانی و زمینی و از جمله انسان ها مطابق است با طراحی خدا و در چارچوب نظم تعریف شده و قوانین تعیین شده الهی. اگر ویروسی شکل می گیرد، شیوع می یابد و آسیب می زند، انگاه مهار می شود، آسیب هایش ترمیم می گردد و همه نقش هایی که در طبیعت یا در فعل انسانی رقم می خورد، همگی در همین چارچوب و با بهره گیری از همان توانایی ها، ظرفیت ها و قدرت مانورهایی است که خدا در اختیار کائنات قرار داده است.
آنچه علم از کارکردها و مناسبات پدیده ها درک می کند، به واقع، در حکم کشف بخشی از نظام الهی است و حتما، چنانکه علم هم اذعان دارد، هم مؤلفه های اثرگذار دیگری وجود دارد و هم مناسبات میان پدیده ها محدود به آنچه تاکنون شناخته ایم نیست.
۲. خداوند متعال در طراحی نظام هستی، علاوه بر عوامل و مناسبات مادی، مجموعه ای از عوامل و مناسبات غیر مادی و فرامادی را نیز طراحی کرده است. ایمان به غیب به مؤمن می آموزد و یادآور می شود که تمام آنچه در زندگی برایش رخ می دهد، محصول فقط تدابیر مادیِ وی نیست، بلکه مؤثرهای دیگری هم در زندگی هستند که در دسترس درک مادی وی نیستند و او اگر تأمل کند فقط نشانه ها و تأثیرات آنها را در می یابد.
او باور دارد که همانطور که برنامه ریزی های مادی و کوشش های علمی او به حالش سود یا زیان دارند، دعای خیر پدر ومادرش، دعای خیر نیازمندی که از او دستگیری می کند، صله ی رحم، صدقه دادن و هر کار خیری که به قصد خیر انجام می دهد، در زندگی وی اثرگذار خواهند بود؛
۳. دخالت خداوند در هستی فقط محدود به ایجاد این نظم و سامانه ای که مؤمن آن را برترین نظم ممکن می داند، نمی شود، بلکه مؤمن با صرافت ایمانی اش در می یابد که خدا آن به آن و لحظه به لحظه با اوست. و اوست که اگر آدمی به برنامه ی الهی تن بدهد، شرایط انجام کار خوب و زمینه های نیل به موفقیت را برایش جفت وجور می کند (توفیق الهی) و اگر آدمی به جای برنامه الهی به برنامه نفسانی اش دل بدهد، او را به حال خود رها می کند (خِذلان: وانهادن) و حتی ممکن است ناهمراهیِ انسان با برنامه الهی آنقدر زیاد شود که خدا زمینه های کار بد را برایش جفت وجور کند(سوء القضاء) و به او عمر و برخورداری بیش تری بدهد تا بیش تر گناه کند(املاء، امهال و استدراج: مهلت دادن و به تدریج، گرفتارشدن) و او به جایی برسد که گمان کند در مسیر درست قدم بر می دارد(یحسبون أنهم یحسنون صنعاً: و بر این پندارند که کار نیک انجام می دهند) و شاید حتی خودش را تأییدشده ی الهی بداند(فیقول ربی أکرمنِ: می گوید پروردگارم مرا گرامی داشته!)و…
مؤمن در پیوند با خدا و در چارچوب برنامه الهی، درمی یابد که تحت تربیت الهی قرار دارد و همه کارهایش علاوه بر تقدیرات کلی الهی، در چارچوب مدیریت مستقیم الهی است(و جئت على قدرٍ یا موسى: ای موسی، بنابه تقدیر، تا بدینجا آمدی)و گاه به جایی می رسد که دست پرورده و ساخته و پرداخته ی خاص الهی می شود(و إصطنعتک لنفسی: تو را برای خودم ساختم و پرداختم)و چون بنده یک گام به جلو برمی دارد، خدا گام های چندی به سوی او برخواهد داشت. اولین گام ها را خدا برمی دارد و هیچ گاه راه را بر بنده اش نمی بندد و راه بازگشت را تا واپسین لحظات حیاتش به روی او گشوده می گذارد و بدترین گناه که به کفر می انجامد را ناامیدی از رحمت خدا می شمرد و همواره و گاه با تکانه هایی در زندگی اش به او نهیب می زند، هشدار می دهد و او را هوشیار می سازد.
ادامه دارد…