سادگی و مردمداری او نه یک ترفند و ابزار برای کسب پرستیژ اجتماعی، بلکه از عمق پرهیزکاری و اعتقاد او به این موضوع بود. در مدتی نیز که در مسجد اعظم نماز جماعت اقامه میکرد، بعد از نماز منتظر نمیماند تا مراجعان نزد او آمده و سوالاتشان را مطرح کنند، بلکه او بود که در محراب رو به مردم مینشست و ضمن احوال پرسی به سوالات و مطالب آنان گوش میداد.
بهروز حدادی – ردنا (ادیان نیوز)/ روز گذشته آیتالله ابراهیم امینی (۱۳۰۴-۱۳۹۹) روحش به آسمان پر کشید و از میان ما رفت، اما پروندهای برجای گذاشت که پرافتخار و ستودنی و درسآموز است.
او که دانشآموخته دو مکتب فکری فلسفی و فقهی آیتالله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود، در طول زندگی طولانی و با داشتن وجاهت سیاسی و علمی و تصدی مناصب مهم و دسترسی به منابع مالی و امکان داشتن زندگی اشرافی، بسیار به سادگی و سادهزیستی علاقهمند بود و تا روز آخر مردمی و دوست داشتنی زیست و بیشک از معدود افراد در نوع خود بود.
راقم سطور و بسیاری دیگر او را در کوچه پسکوچههای قم، تنها و تنها، وگاه در حال تهیه مایحتاج خانه مشاهده کرده بود. او همانگونه که در زندگی به سادگی و بیشیله پیله بودن علاقه داشت، در مسائل علمی نیز اینگونه بود و لذا در نوشتهها و آثارش در دهههای پنجاه که بعضی بارها تجدید چاپ شد، کوشید راهنمای جوانان در مسائل علمی و تربیتی باشد و علاوه بر نوشتههایی در معرفی اسلام، نوشتههای مهمی در حوزه تربیت و اخلاق و نیز ازدواج و همسرداری نوشت.
وی در این آثار کوشید که در چارچوب گفتمان فقهی رایج و نظرات فقها، شالوده یک زندگی سالم و بدون تنش و همراه با محبت و مهرورزی را معرفی کند و از این جهت کارش در نوع خود کاری کم نظیر بود.
سادگی و مردمداری او نه یک ترفند و ابزار برای کسب پرستیژ اجتماعی، بلکه از عمق پرهیزکاری و اعتقاد او به این موضوع بود. در مدتی نیز که در مسجد اعظم نماز جماعت اقامه میکرد، بعد از نماز منتظر نمیماند تا مراجعان نزد او آمده و سوالاتشان را مطرح کنند، بلکه او بود که در محراب رو به مردم مینشست و ضمن احوال پرسی به سوالات و مطالب آنان گوش میداد.
بدون شک او به نسلی از مردمیترین و پاکدستترین چهرههای علمی سیاسی پس از انقلاب تعلق داشت که به آنجه میگفت اعتقاد داشت و پایبند بود و در یک کلام از سر ایمان و خلوص و بیپیرایگی زیست.
روحش شاد.