استاد دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه بقای خانواده به وجود مرزهای حقوقی و اخلاقی است، گفت: به تعبیر علامه طباطبایی، مسلمانان هر وقت رشدی داشتند یا دچار انحراف شدند، به خاطر اخلاق بوده است؛ یعنی زمانی جامعه دینی سقوط میکند که به ظاهر و جسم خشک شریعت تمسک و از روح آن غفلت کند. در زندگی خانوادگی، زن و مرد باید تکثر را باور کنند و بدانند دو نفر هستند.
به گزارش ردنا (ادیاننیوز)؛ حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث، شامگاه یکشنبه، ۲۱ اردیبهشتماه، در جلسه «اخلاق در خانواده» مؤسسه مفتاح کرامت گفت: در آیات و روایات تأکید زیادی بر خانواده وجود دارد، از جمله اینکه فرمودهاند فردی که ازدواج میکند نیمی از دینش را حفظ کرده است یا خانهای مهمتر از خانواده نیست و فروریختن آن بدترین و مبغوضترین چیز در نزد خداست.
وی افزود: خانواده در تعبیرات دینی گسترده است؛ خانواده در علوم اجتماعی به تکهستهای و گسترده تقسیم میشود، ولی در منابع اسلامی خانواده گسترده است؛ یعنی دایره آن از زن و شوهر و فرزندان فراتر است. در دنیای جدید خانواده محدود به زن و شوهر و فرزندان تا یک سنی میشود و بعد آنان به خودشان سپرده میشوند، ولی در منابع دینی فامیلها مانند عمو، خاله هم جزء خانواده محسوب میشوند. میتوانیم سه شاهد بیاوریم؛ بحث محرمیت اولین شاهد است، زیرا یک فرد به خیلی از اقوامش محرم است. شاهد دوم ارث است که محدود به زن و شوهر و فرزند نیست، بلکه مراتب بعدی هم وجود دارد؛ سومین شاهد هم آیات قرآن است که بعد از والدین، اقربون را مطرح میکند و تأکید بر خویشاوندان خیلی پررنگ است.
چهار کارکرد خانواده
استاد دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: از نظر معارف دینی خانواده ۴ کارکرد دارد؛ ازدواج، ارضای غریزه جنسی، بقای نسل، آرامش و مشارکت در زندگی مادی و معنوی که هر کدام هم آیات مخصوص خود را مانند «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ»(بقره/۱۸۷) و «لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا»(روم/۲۱) و … دارد؛ به تعبیر علامه طباطبایی، زن و مرد در کنار هم تکمیل میشوند و اگر این کارکردها نباشد، خانواده دچار مشکل میشود.
وی با ذکر اینکه خانواده نه بدون مقررات حقوقی و فقهی و نه بدون اخلاق امکان تداوم دارد و هر دو باید باشد، اظهار کرد: عنصر اخلاق در این میان مهمتر است، قواعد حقوقی خطوط قرمز را تعریف میکند تا از آن تجاوز نکنند، ولی قرآن حتی وقتی قواعد حقوقی و فقهی را تبیین فرموده آن را با اخلاق توأم کرده است؛ بحث احسان و معروف هم در شروع زندگی و هم در طلاق پررنگ است. گمان نکنیم زندگی فقط با فقه سامان پیدا میکند، بلکه باید اخلاق باشد، زیرا گاهی میان این دو خلط کردهایم.
زندگی غیرقابل تحمل؛ نتیجه تکیه صرف بر فقه
مهریزی تصریح کرد: نمیتوان میان قواعد فقهی و اصول اخلاقی تفکیک ایجاد کرد و تنها به مسائل فقهی تکیه کنیم، تکیه بر فقه تنها یک زندگی خشک و غیرقابل تحمل ایجاد میکند؛ الان زندگیهای شیرین و روان بر اساس اصول خاص فقهی حرکت نکردهاند، بلکه اخلاق بر آن حاکم بوده است؛ تن دادن به مشاوره، صله رحم، ایثار، گذشت، بیش از وظیفه کار کردن و …در آن وجود دارد.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث تأکید کرد: به تعبیر علامه طباطبایی، مسلمانان هر وقت رشدی کرده و یا دچار انحراف شدند به خاطر اخلاق بوده است؛ یعنی زمانی جامعه دینی سقوط میکند که به ظاهر و جسم خشک شریعت تمسک کرده و از روح آن غفلت کند. در زندگی خانوادگی، زن و مرد باید تکثر را باور کنند و بدانند دو نفر با سلایق و خصال مختلف هستند؛ اینکه هر یکی بخواهد خواست و سلیقه دیگری را محو کند، نقطه تصادم و برخورد است؛ بقا و زیبایی این عالم در تفاوتهاست؛ اگر همه یک غذا، رنگ و بو و یک مدل لباس و گل و خانه و … را دوست داشتند جهان باقی و زیبا نبود.
مدیریت تضادها
وی افزود: حتی دو مرد در خواستن، تواناییها، آرزوها، فکر کردن و … با هم اختلاف زیادی دارند و زن و مرد باید این را درک کنند؛ لذا باید تضادها را مدیریت کنیم. جهان دار تفاوت است و اگر مدیریت نشود، تضاد رخ خواهد داد. شب و روز، سردی و گرمی، بهار و تابستان و … باعث زیبایی و بقای عالم است، چون به خوبی مدیریت میشود؛ باید تفاوتها را بپذیریم و مدیریت کنیم. قرآن تفاوت و تکثر را حفظ کرده و جهان را با اختلاف السن و الوان مختلف بیان فرموده است؛ حتی پیامبران با هم تفاوتهای زیادی دارند؛ یکی یعقوب است که ۴۰ سال با آنکه میدانست فرزندش زنده است، بیتابی کرد و یکی ابراهیم است که در پیری صاحب فرزند شد و او را به تیغ چاقو سپرد.
مهریزی با بیان اینکه مناجات خمسه عشر برای حالات مختلف انسان است، تصریح کرد: یک لحظه حال شاکی، یک لحظه حال راجی است؛ بنیاد عالم، زیبایی و بقای عالم با همین تفاوتهاست. عنصر دیگر بعد از تفاوتها، بحث گفتوگوست؛ فرموده بچه باید دو سال تمام شیر بخورد، ولی اگر زن و مرد گفتوگو کنند میتوانند آن را کمتر کنند.
گفتوگو؛ راه حل مشکلات
وی اضافه کرد: متأسفانه ۲۴ ساعت حرف میزنیم، ولی ۵ دقیقه گفتوگو نداریم، زیرا دو طرف مدعی و پیروز و شکستخورده دارد. هر جا تکثر هست، باید گفتوگو باشد. در ادیان و مذاهب و علوم هم چون متکثر است باید گفتوگو باشد. همه دعواها برای این است که تکثر را نپذیرفتهایم، دعوای سرمایهداری و نقطه مقابل آن، فقه و عرفان، نژادها، ادیان و … همه به علت نبود گفتوگوست؛ چون باور ندارند و اگر باور دارند به مرحله گفتوگو نرساندهاند.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: افرادی که ظرفیت گفتوگو ندارند به توهین، افتراء، بدگویی و تمسخر، افشاگری، دعوا و مشاجره و … روی میآورند. در تعالیم دینی، فحش دادن، دشنام، متلک، تمسخر، مذمت و سرزنش، نفرین، افشای اسرار، مشاجره و … مذمت شده و گفتوگو پذیرفته شده است؛ هر جا تکثر است، گفتوگو نقطه عقلانی حل آن است و نقطه شروع هم خانواده است. والدین هر چیزی را با توافق عمل کنند دقیقاً با بهترین وجه در فرزندان منعکس میشوند.