اگر کسی به دنبال زمانی میگردد که خواستهاش را به خدا بگوید؛ اگر کسی بخشش خدا را میخواهد؛ اگر کسی در پی ثوابهای شگفتآور است؛ شبهای قدر را غنیمت بشمارد
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، امید پیشگر در یادداشتی مطرح کرد؛
اینکه در شبهای قدر، چه میشود و چه فرایندی در جهان، رخ میدهد از دسترس عقل و فهم ما بیرون است. تلاش علمی برای رسیدن به واقعیت آن هم جز چند گزارۀ کلی، راه به جای مطمئنی ندارد. برای همین فرمود: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ»
بر این پایه، بنده از آنانی که موشکافانه پرده از رازهای شب قدر برمیدارند و با آب و تاب فراوان از چیستی و چگونگی و چرایی شب قدر سخن میگویند سخت در شگفتم.
در این میان البته توجه به برخی روایات از سوی برخی بیتأثیر نیست، مانند این روایت: «فمن عرف فاطمه … فقد ادرک لیله القدر» که محور سخنهای بسیار در شبهای قدر است. دربارۀ این نمونه میگویم:
در تفسیر فرات کوفی به نقل از امام صادق(ع) در شرح آیۀ «إنا أنزلناه فی لیله القدر» آمده است: «اللیله فاطمه و القدر الله فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد أدرک لیله القدر»؛ منظور از شب، فاطمه(س) و مراد از قدر، خداست؛ پس هر کس فاطمه(س) را آن گونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است (ص۵۸۱).
در بین تمام منابع اولیه و ثانویه، این روایت، فقط و فقط در «تفسیر فرات کوفی» آمده و از آنجا به «بحارالأنوار» راه پیدا کرده است.
ارسال در سند، ناشناختهبودن هویت خود «فراتبنابراهیم الکوفی» برای دانشیان رجال، نیامدن این روایت و حتی مضمون آن در هیچیک از منابع روایی (منفردبودن) و بیتوجهی دانشمندان بزرگ حدیث چون کلینی، صدوق، طوسی رحمهمالله نسبت به این روایت؛ دستبهدست هم داده ما را به بیاعتباری این روایت رهنمون میسازند؛ به این معنا که هیچ دلیل اطمینانبخشی بر صدور این روایت از معصوم(ع) وجود ندارد؛ بنابراین نمیتوان آن را پذیرفت.
در نظر بنده تنها یک ویژگیِ این شبها برای ما قابل درک است و روی همین هم باید سرمایهگذاری کنیم و آن «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» است.
یعنی شب قدر برای هر کار خیری: دعا، درخواستِ بخشش، تصمیم به تغییر سازنده در خویش، آشتی با خویشان و نزدیکان، دستگیری از دیگران و …؛ بهترین زمان است.
حُمران از امام باقر(ع) پرسید: مقصود از: «شب قدر، بهتر از هزار ماه است» چیست؟
امام پاسخ داد:
«العملُ الصالحُ فیها مِن الصلاهِ و الزکاهِ و أنواعِ الخیرِ، خیرٌ مِن العملِ فی ألفِ شَهرٍ لیس فیها لیلهُ القدرِ …» (کافی، ۴/۱۵۸)
در آن شب، کارهای شایسته، مانند: نماز، زکات و خوبیهاى گوناگون؛ بهتر از کار در هزار ماهى است که شب قدر در آنها نباشد.
به سخن دیگر: اگر کسی به دنبال زمانی میگردد که خواستهاش را به خدا بگوید؛ اگر کسی بخشش خدا را میخواهد؛ اگر کسی در پی ثوابهای شگفتآور است؛ این شبها را غنیمت بشمارد؛ دستی به دعا بردارد، اشکی بریزد، غمی را از دلی بزداید و با گشودن گره از کار گرفتاری، لبخندی بر لبان او بنشاند.
اهمیت قابل فهم این شبها برای ما اینهاست که باید قدر دانست و برای بهرهمندی از این لطف ویژه، تا جایی که میتوانیم کار خیر انجام دهیم؛ از دعا و استغفار گرفته تا دستگیری از درماندگان که اهمیتی بالا و ثوابی بس شگفت دارد.
به نظر میرسد این فرصتی است ویژه، برای جبران کاستیهای ما در طول سالی که گذشت و سکوی پرشی است برای نزدیکشدن به قلۀ خوبیها یا همان قرب إلی الله.