بیتوجهی به معرفت عقلی، روحی و معنوی باعث ایجاد بیماریهای روحی در جامعه شده است. همانطور که جامعه امروز ما گرفتار بیماریهای جسمی مانند چاقی، بیماری قلبی، عروقی و … است دچار «چه کنم! چه کنم!»، حیران و دستپاچگی هستیم و قرار و آرامش نداریم.
به گزارش ردنا (ادیاننیوز)؛ حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید حسن اسلامی اردکانی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، سحرگاه شنبه، ۲۷ اردیبهشتماه، در نشست «به طعام خود بنگریم» در مؤسسه مفتاح کرامت گفت: قرآن کریم در آیه ۲۴ سوره عبس فرمود: «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ»؛ انسان باید به غذایی که میخورد بنگرد؛ به صورت طبیعی یکی از دغدغههای زندگی همه ما چه چیزی خوردن، نوشیدن و پوشیدن است و به تعبیر سعدی، «عمر گرانمایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا».
وی افزود: در جهانی زندگی میکنیم که خوردن به یک معضل تبدیل شده است؛ در بخشی از جهان مردم با کمبود تغذیه روبهرو هستند و در بخش دیگر مشکل زیادهروی در تغذیه و مشکلات ناشی از آن را دارند. غذا را فراتر از خوردنیها تعریف میکنم. آنچه ما روزانه میبینیم، میخوریم، میپوشیم و میشنویم غذای ماست.
اسلامی اردکانی با بیان اینکه اولین توجه را در این زمینه عارفان داشتهاند، گفت: اولین کسی که این بحث را پیش کشید، ابنخفیف شیرازی از عارفان قرن چهارم است؛ او غذا را غذای تن و جان میداند و بیان میکند که حظ نفس انسان سه چیز است؛ خوردن، خفتن و آمیزش و روح ما هم از سه چیز لذت میبرد؛ بوی خوش، آواز و دیدن مناظر زیبا.
غذا از نگاه عارفان
وی تصریح کرد: پس از او ابونصر خانقاهی از عارفان قرن ششم هم گفته است که ما چهار نوع غذا داریم؛ یکی غذای تن، غذای دل، غذای عقل و غذای جان؛ غذای تن، طعام و اشربه و خواب و لذات بدنی است؛ غذای دل، عبادت و ذکر خداست؛ غذای عقل آموختن و دانش و غذای جان، دیداری بیمنت است. اگر این طور به خوردن نگاه کنیم میبینیم که دچار کمبود و سوءتغذیه و سوءهاضمه در شنیدن، دیدن، خوردن، علم و … هستیم.
اسلامی اردکانی بیان کرد: یکی از انواع غذاها، غذای عقل است که به تعبیر برخی روایات، پیامبر باطنی است و برای زنده ماند، محتاج بازپروری و تقویت و غذای مناسب است؛ بخشی از زیست و حیات ما عقلانی است؛ همواره در حال تصمیمگیری هستیم و برای این کار دائماً باید اطلاعات و خبر داشته باشیم که همیشه قابل اعتماد نیستند. لذا معیاری میخواهیم که صدق و کذب را از هم جدا کند. این قدرت، وجه ممیزه انسان بر موجودات است و سبب چیرگی او بر طبیعت میشود، ولی متأسفانه ما با بیخردی در حال تخریب طبیعت هستیم.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه عمدتاً دچار کمبود عقلی هستیم و خواه ناخواه به سمت اطلاعاتی میرویم که خاصیت چندانی ندارند و مانند فستفود آسیب میزنند، اظهار کرد: در جهانی هستیم که دچار سرریز اطلاعات هستیم که قدرت و توان تحلیل را از ما سلب میکند؛ زیرا در هر لحظه اطلاعات متفرق و متفاوت به ما میرسد. لازمه پرورش حکمت آن است که از غذاهای بیهوده بپرهیزیم؛ از بسیاری از گفتوگوها و شنیدنیها و دیدنیهایی که سودی برای عقل ما ندارد، اجتناب ورزیم و غذای واقعی عقل را به او برسانیم؛ روزه سکوت و امساک بگیریم.
سکوت و مطالعه درست غذای عقل است
وی اضافه کرد: دائماً میخواهیم حرف بزنیم؛ اهل سکوت نیستیم و دوست داریم، دائماً در فضای اجتماعی باشیم و اظهارنظر کنیم؛ این مسئله ما را از خود و خردمان جدا میکند؛ خیلی از اخبار به جای اینکه مایه تمرکز باشد، تمرکززداست در حالی که لازمه خردمندی تمرکز است و فلسفه بخشی از سنت اعتکاف همین مسئله است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه باید از اطلاعات غیرمفید پرهیز کنیم، تصریح کرد: اینکه فلان هنرپیشه ازدواج کرده یا طلاق گرفته است؛ درآمد بازیکن فوتبال این قدر و آن قدر است و … باعث رشد عقلی ما نمیشود؛ زمانی به رشد عقلی میرسیم که بدانیم ذهن ما سطل آشغال نیست که هرکسی هرچه بخواهد در آن بریزد. اینها جنبه سلبی کار است و از سوی دیگر باید خرد را با خواندن آثار بزرگ فلسفی، دینی و … تقویت کنیم.
این پژوهشگر اظهار کرد: برای پرورش عقل باید مراقب خواندنیها، گوشکردنیها، دیدنیها و … باشیم؛ گاهی چندین سریال پشت سریال میبینیم که عقل ما را زایل میکند؛ اگر کتابی را شش ماه قبل خانه باشیم یادمان میماند، ولی سریالی را که یک ماه قبل دیدهایم، فراموش میکنیم. معمولاً گوشمان را با آوازهای ناخوش و موسیقیهای باطل و چشممان را با دیدنیهای حرام و نامناسب پر میکنیم و یک لحظه قرار و آرامش نداریم؛ اینها سبب سوءهاضمه برای عقل است و باعث بیثباتی در فکر و اندیشه میشود.
نقص در تغذیه معرفتی
وی با بیان اینکه غذای روحی و عقلی نامناسب تبدیل به هویت ما میشود، افزود: همان طور که جامعه امروز ما گرفتار بیماریهای جسمی مانند چاقی، بیماری قلبی، عروقی و … است، دچار «چه کنم! چه کنم!»، حیران و دستپاچگی هستیم و قرار و آرامش نداریم؛ نقص توجه و تمرکز داریم، سرشار از نگرانی و چشم هم چشمی هستیم، به کتاب خواندن و تغذیه معرفتی خود بیتوجهیم.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: همان کسانی که میگویند کتاب گران است، بیشترین پولها را در راههای دیگر از جمله فستفود خرج میکنند. مشکل ما بیپولی نیست بلکه گرفتاری در فرهنگ ماست. در شعار میگوییم موسی به دین خود عیسی به دین خود و کسی را در قبر دیگری نمیخوابانند، ولی در مقام عمل وقتی همسایه ما اتومبیل و امکانات بهتری تهیه میکند باعث به همریختگی روح و روان ما میشود. همواره در حال رقابت و تکاثر هستیم و روحمان در جهت معیوبی بیتاب است. مؤمن کسی است که دچار گسیختگی روحی در تلاطمهای زندگی نمیشود، ولی ما چون عقل و حکمت خود را پرورش ندادهایم به این مشکلات مبتلاییم.