استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه داعش محصول بیعقلی و بیتقوایی است، گفت: دینشناسی عاقلانه امری ممدوح در دستورات دینی است، ولی بدون دینداری عاقلانه، دین ثمره اجتماعی و کاربردی نخواهد داشت.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا شریعتمداری، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، در ادامه نشستهای علمی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر با بیان اینکه عقل، مجوز ورود به توحید و دینداری، ابزاری برای استنباط و دفاع از دین است، گفت: در آموزههای دینی تأکید زیادی بر عقل، تقوا و حلم شده است؛ در برابر این مفاهیم نیز مفهوم جهل به کار رفته است. در روایات آمده است که جهل، رفتار نابخردانه است و نه لزوما نادانستن چیزی؛ یعنی فرد ممکن است چیزی را بداند، ولی رفتاری از روی بیعقلی انجام دهد.
شریعتمداری با بیان اینکه انسان با عقل، حلم و تقوا، باوقار عمل کرده و تصمیم میگیرد، افزود: چنین انسانی بهراحتی در برابر برخی جاذبهها تسلیم نمیشود و اگر تعصب قومی و جناحی و خویشاوندی پیدا شد، سبب نخواهد شد، سریع تصمیم گرفته و بر طبق این امیال عمل کند.
وی با بیان اینکه امروز هم ممکن است کسی به لحاظ رفتاری در جاهلیت به سر ببرد، اظهار کرد: جاهل بودن به معنای نداشتن دانش و صناعت نبوده است، اعراب قبل از اسلام در شعر و شاعری برجسته و با مطلق دانشها و علوم آشنا بودند و معارف ادیان مختلف در میان آنان مطرح بود، بنابر این جاهلیت قبل از اسلام، تحت تاثیر تعصبات ناروا بوده و در حالی که توحید خالقیت را قبول داشتند، توحید ربوبی را باور نداشتند.
وی با بیان اینکه عقل قرینه معنایی با تقوا و حلم دارد، اضافه کرد: در ادوار مختلف و به خصوص در دهههای اخیر دعوت زیادی به دینشناسی عقلانی، میشود که قابل تحسین است، گرچه بنده بر دینداری عقلانی تاکید دارم، زیرا عقل، ابزاری برای فهم دین است؛ عقل میتواند به عنوان قرینه در ترجیح یک خبر بر خبر دیگر و استنباط و تأویل آیه به کار آید، (تأویل دست برداشتن از ظاهر و رفتن سراغ معنای باطنی آیه و روایت است).
شریعتمداری بیان کرد: بعد از اینکه دین را شناختیم و قرار است در رفتارهای فردی و اجتماعی و خانوادگی استفاده کنیم، میتوانیم از نوعی عقلانیت دیگری سخن بگوییم که غیر از عقلانیت در مقام نظر و شناخت است؛ ممکن است ما بخواهیم فهم دین را از قرآن، روایت و یا عقل بگیریم در مقام عمل، سخن از دینورزی و دینداری و رفتارهای دینی است، لذا بسیاری از کاربردها ما را به عقلانیت دینی و عقلانیت عام به خصوص در رفتار دعوت میکند.
وی افزود: وقتی در نزد امام صادق(ع) از شیعیانی که مؤمن هستند، ولی رفتار عقلانی ندارند، سخن گفته میشد امام فرمود که به کسی که عاقلانه رفتار نمیکند، اعتنا نشود ولو از شیعیان ما باشد؛ جالب اینکه این سخن ناظر به متشرعان و متدینین است.
عقل قرین حلم و تقواست
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: عقلی که روایات و آیات در مرحله تصمیمگیری و اراده انجام کاری بیان شده ناظر به این مرحله است؛ تعبیر حلم و تقوا و عقل در روایات عمدتاً ناظر به همین مرحله است یعنی ما باسواد یا کمسواد و بیسواد باشیم؛ فقیر و ثروتمند و یا عقلگرا و نصگرا باشیم در مرحله تصمیم و اراده و عمل نیازمند ترمز و توقف و درنگی هستم که در ادبیات دینی از آن تعبیر به تقوا میشود.
وی تاکید کرد: در قرآن بارها بیان شده قرآن، هدایتگر متقین و محسنین است یعنی قبل از آنکه دین و قرآن بر افراد عرضه شده باشد فرد باید براساس فطرت خود، متقی و خویشتندار باشد، یعنی تقوا و خویشتنداری عقلی پیشادینی است. از این رو هر حرف تازهای را نمیتوان به صرف تازه بودن رد کرد و یا پذیرفت.
شریعتمداری تصریح کرد: در مسائل دینی وجهی ندارد ما سراغ آنچه علم میگوید برویم؛ مثلا اگر روانشناسی به جایی رسید که حجاب و نماز فلان تبعات را دارد، نباید به اعتبار علم از این باورها دست بکشیم؛ بنابر این قبل از آن که تصمیم بگیریم و عمل کنیم باید در تمامی رفتارها چنین ترمزی را داشته باشیم.
وی افزود: داعش به نتایج انحرافی عجیبی رسیده است و این مسئله ماحصل برداشت نادرست از قرآن و روایات و بیتقوایی است، از این رو داعیههایی برای خود دارند و دینشناسی انحرافی پیش گرفتهاند.
داعش؛ محصول بیتقوایی و بیعقلی
وی با بیان اینکه داعش برخورد غیر عقلانی با دین دارند، اظهار کرد: این چه تحلیلی است که به بهانه آن که عدهای شیعه رافضی در یک بازار هستند، بمب در این بازار منفجر کنیم؟ چون آنان را بدعتگذار میدانیم؛ فرض بر اینکه شیعیان رافضی هستند و مهدورالدم آیا این احتمال وجود ندارد که افرادی در این بازار رفت و آمد دارند که منتسب به شیعه نیستند؟ این چه توجیه عقلانی و دینی دارد؟.
شریعتمداری در پایان تصریح کرد: در روایت داریم که زینت علم به حلم و وقار است، یعنی وقتی فرد به معرفتی رسید باید در کنار آن به خویشتنداری و تانی برسد. در روایت داریم که «رُبَ عالمِِ قَتَله جَهلهُ» معنای دقیق این تعبیر آن است که عالم بودن مقوله و عاقل بودن مقولهای دیگر است؛ کسانی هستند که در یک یا چند رشته علمی مسلط هستند ولی عاقل نیستند، زیرا عقل به عمل و علم به معرفت و شناخت مربوط است.