احمد بصری معتقد است، می توان از طریق استخاره با قرآن به امامت یک امام پی برد و حقانیت او را ثابت کرد. درحالی که در سیره عملی رسول خدا(ص)، ائمه و یارانشان دلیل اثبات امامت با استخاره جایگاهی ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام محمد شهبازیان، پژوهشگر مهدوی در گفت و گویی با اشاره به جایگاه استخاره در ادعای کذب احمد الیمانی گفت: احمد بصری معتقد است که می توان از طریق استخاره با قرآن به امامت یک امام پی برد و حقانیت او را ثابت کرد.
وی افزود: برای اثبات این مدعا در کتاب های چاپ شده آنان چنین آمده است: استخاره به قرآن از روش های امداد غیب خداوند نسبت به بندگان است که خداوند متعال هر بنده ای را که بخواهد با آن تایید می کند و ماورای قدرت بشر است و شما ای بنده های مسلمان به قرآن پناه ببرید و از خداوند نصیحت بخواهید زیرا قرآن ناصح امین است. عجیب است که انسان از خداوند خواستار نصیحت باشد و سپس به خداوند تهمت بزند سبحان الله سبحان الله سبحان الله.
حجت الاسلام شهبازیان گفت: در ادامه این بحث آمده است؛ بنابراین این روش اثبات از ساده ترین و محکم ترین دلایل تایید حقانیت سید احمد الحسن است… اما آیا با استخاره به قرآن می توان حجت الهی را شناخت و آیا این موضوع در روایات اهل بیت(ع) سابقه ای دارد؟ علی بن معاذ گفت: من به صفوان بن یحیی گفتم چگونه بر امامت علی یعنی امام رضا(ع) مطمئن شدی؟ گفت: نماز خواندم و دعا کردم و استخاره نمودم و بر ایشان اطمینان یافتم و در مورد یمانی در روایتی از مولا علی استخاره نیز وارد شده است که اگر درباره وی استخاره کردید و خدا برای شما نسبت به حقانیت ایشان خیر خواست، هرگز او را راها نکنید.
وی تصریح کرد: همچنین در ادامه آمده؛ سلیمان بن بلال گوید: امام صادق(ع) از پدر خود و او از پدر خویش و او از حسین بن علی(ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: مردی نزد امیرالمومنین آمد و به او عرض کرد ای امیرمومنان ما را از مهدی خود (یمانی) آگاه کنید… سپس آن حضرت به توصیف مهدی(ع) بازگشت و فرمود: ساحت و درگاهش از همه شما گشاده تر و دانش او از همه شما فزون تر است و خویشان و نزدیکان را بیش از همه شما برکشی می کند و حفظ و پیوستگی می نماید. پروردگارا برانگیخته شدن او را مایه به درآمدن و سررسیدن دلتنگی و اندوه قرار ده و به واسطه او پراکندگی امت را جمع ساز. پس اگر خداوند (پس از استخاره) برای تو خیر خواست عزم خو استوار گردان. و اگر در راه رسیدن به خدمت او توفیق یافتی از او به دیگری باز مگرد و هرگاه به سویش راه یافتی از او در مگذر. پس از این سخن ها آه برآورد و در این حال با دست خویش به سینه خود اشاره کرد و فرمود: چه بسیار به دیدن او مشتاقم.
حجت الاسلام شهبازیان با بیان اینکه روایاتی که این افراد برای اثبات ادعای خود استفاده می کنند، در دو بخش قابل تحلیل است، اظهار کرد: روایاتی که به صورت عمومی بحث حجیت استخاره را مطرح می کنند. و روایاتی که به استخاره در یافتن امام معصوم اختصاص دارند.
وی بیان کرد: در جواز شرعی استخاره در برخی امور و با شرایط تردیدی نداریم و محل بحث ما با احمد بصری در اعتبار یا عدم اعتبار یافتن امام و اثبات حقانیت یک فرد با استخاره است.
این پژوهشگر مهدوی با اشاره به جایگاه و قلمرو استخاره در منابع اسلامی، اظهارکرد: استخاره عنوانی عام برای آن گونه از آداب دینی است که با انجام آن ها شخص انتخاب احسن را از خداوند می طلبد. استخاره در لغت طلب و خواستن بهترین در امری است اما در اصطلاح دینی واگذاردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام آن درنگ و تامل دارد. استخاره کردن در امری که شرع حکمی روشن دارد، روا نیست و تنها در کارهای مباح یا در انتخاب میان دو مستحب پسندیده است.
وی با بیان اینکه لذا در انجام دادن واجبات و ترک محرمات و در مواردی که عقل حکم قاطع و روشنی در مورد خیر و شر فعلی داشته باشد یا جایی که بتوان با مشورت دیگران خیر را از شر بازشناخت جای استخاره نیست، افزود: آنچه مسلم است از هیچ یک از فقهای شیعه حتی بزرگانی مانند سید بن طاووس که عنایت ویژه ای به استخاره داشته خلاف آن دیده نشده اعتقاد به عدم دستور قران و یا معصومان در تمسک به استخاره با قرآن برای تشخیص حق از باطل با تایید ادعاهای مدعیان رسالت و نبوت است به تعبیر دیگر در تمام اموری که راه از سوی قرآن عقل و روایات اهل بیت به صورت روشن بیان شده جای استخاره نیست و نمی توان بدان تمسک جست.
حجت الاسلام شهبازیان خاطرنشان کرد: احمد بصری با سو استفاده از عدم آگاهی حدیثی مریدانش تمام روایاتی را که به صورت الفاظ مذکور مانند استخر، استخرت، خار الله لک و … در روایات آمده است به استخاره عرفی و با استفاده از قرآن معنا می کند.
این پژوهشگر مهدوی تأکید کرد: در سیره عملی رسول خدا(ص) و ائمه و حتی یاران این بزرگواران دلیل اثبات امامت با استخاره جایگاهی نداشته و در هیچ یک از منابع روایی شیعه، حدیث یا گزارش تاریخی در این باب وجود ندارد. آنچه را که طرفداران احمد به کتب شیعه نسبت می دهند، توهم و دروغی از جانب آنان بوده است.