امامان شیعه با شدیدترین وجه غلو را مردود دانسته و غالیان را نکوهش و تکفیر کرده اند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در دنیاى اسلام فرقه هایى پدید آمده اند که درباره پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله یا ائمه اهل بیت علیهم السلام راه غلو را پیموده و علماى اسلامى- اعم از شیعه و اهل سنت- آنان را مرتد و کافر دانسته اند. مؤلف کتاب «الفرق بین الفرق» باب جداگانهاى از کتاب خود را به غالیان اختصاص داده و گفته است: «باب چهارم از ابواب این کتاب در بیان فرقه هایى است که به اسلام نسبت داده شدهاند، ولى در واقع از امت اسلامى نیستند»، آنگاه بیست فرقه از آنان را نام برده است. (۱) اسفرایینى نیز باب سیزدهم از کتاب خود را به ذکر فرقه هاى غلات اختصاص داده است. (۲)
فرقه هایى که در این دو کتاب، و نظایر آن آمده، منقرض شده اند، و بیان تاریخ و سرگذشت آنان فایده چندانى نخواهد داشت، ولى لازم است ویژگى هاى کلى غلو و غالیان و موضع ائمه اهل بیت علیهم السلام و علماى شیعه را درباره آنها یادآور شویم، آنگاه به معرفى برخى از فرقه هایى که هم اکنون در جهان اسلام یا ممالک دیگر وجود دارند و از غلات به شمار مى روند بپردازیم.
غلو چیست؟
شیخ مفید در تعریف غلو چنین گفته است:
«غلو در لغت گذشتن از حد و خارج شدن از اعتدال است. خداوند متعال نصارى را از غلو درباره حضرت مسیح نهى کرده و مىفرماید:
«یا اهل الکتاب لا تغلوا فى دینکم و لا تقولوا على الله الا الحق» . (۳)
آنگاه درباره غلات و مفوضه چنین گفته است:
«غلات گروهى از متظاهرین به اسلامند که امیر المؤمنین و امامان و فرزندان او را به الوهیت و نبوت توصیف کردند، و در حق آنان از حد اعتدال تجاوز کردند، و مفوضه عدهاى از غلاتاند، و تفاوت آنها با غلات در این است که ائمه را حادث و مخلوق دانسته و گفتهاند خداوند آنان را آفریده و امر خلق را به آنها تفویض کرده است» . (۴)
علامه مجلسى مظاهر غلو را در اعتقاد به امور زیر برشمرده است:
۱- الوهیت پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام.
۲- در معبودیتیا خالقیت و رازقیتشریک خدایند.
۳- حلول خداوند در آنها یا اتحاد خداوند با آنان.
۴- آنان بدون وحى و الهام الهى، از غیب آگاهند.
۵- نبوت درباره ائمه طاهرین علیهم السلام.
۶- تناسخ ارواح ائمه در بدنهاى یکدیگر.
۷- با معرفت آنان، اطاعتخداوند و ترک معصیت الهى لازم نیست. (۵)
موضع ائمه اهل بیت درباره غالیان
امامان شیعه با شدیدترین وجه غلو را مردود دانسته و غالیان را نکوهش و تکفیر کرده اند. علامه مجلسى حدود صد روایت از آنان را در این باره در کتاب بحار الانوار نقل کرده است که سه نمونه را یادآور مىشویم:
الف: امام على علیهالسلام فرموده است:
«اللهم انى برىء من الغلاه کبراءه عیسى بن مریم من النصارى، اللهم اخذلهم ابدا و لا تنصر منهم احدا» . (۶)
خداوندا: من از غلات بیزارى مىجویم، همان گونه که عیسى بن مریم از نصارى بیزارى جست. خدایا آنان را خوار گردان، واحدى از آنها را یارى مکن.
ب: امام صادق علیهالسلام فرموده است:
«احذروا على شبابکم الغلاه لا یفسدوهم فان الغلاه شر خلق الله، یصغرون عظمه الله و یدعون الربوبیه لعباد الله» . (۷)
بر جوانان خود از خطر غلات بر حذر باشید، مبادا عقیده آنان را تباه سازند، زیرا غلات بدترین خلق خدایند، عظمتخدا را کوچک نشان داده و براى بندگان خدا دعوى ربوبیت مىکنند.
ج: در جاى دیگر از معاشرت با غلات نهى کرده و فرموده است:
«لا تقاعدوهم و لا تؤاکلوهم و لا تشاربوهم و لا تصافحوهم و لا تؤارثوهم» (۸)
علماى امامیه و تکفیر غلات
علماى امامیه نیز با شدت غلات را نکوهش و تکفیر کرده اند. شیخ صدوق در این باره مى گوید:
«اعتقاد ما درباره غلات و مفوضه این است که آنها کافرند، و بدتر از یهود و نصارى و مجوس و قدریه و حروریه و دیگر فرقه هاى گمراهند» . (۹)
شیخ مفید نیز آنان را گمراه و کافر دانسته و تاکید کرده است که ائمه اهل بیت علیهم السلام به کفر و خروج آنها از اسلام حکم کردهاند. (۱۰)
علامه مجلسى پس از ذکر اقسام و مظاهر غلو، گفته است:
«اعتقاد به هر یک از آنها سبب الحاد و کفر و خروج از دین است، چنانکه ادله عقلیه و آیات و اخبار بر آن دلالت مىکند، و اگر احیانا در روایات، حدیثى یافتشود که موهم یکى از اقسام غلو باشد، باید تاویل شود، و اگر قابل تاویل نباشد، از افترائات غالیان است. (۱۱)
اصل اعتدال را رعایت کنیم
همان گونه که غلو در حق پیامبران، امامان و اولیاى الهى نادرست و مایه کفر و الحاد است، زیاده روى در نسبت غلو و غالى دانستن افراد نیز نادرست و بهتان خواهد بود، چنانکه برخى اعتقاد به علم غیب درباره اولیاى خاص خداوند، و یا عصمت درباره غیر پیامبران و قدرت آنان بر انجام معجزات و کرامات را از مصادیق غلو در دین انگاشتهاند، و گاهى شیعه را که مقامات مزبور را در حق ائمه اهل بیت قائل است، متهم به غلو کرده اند.
این عقیده هیچ گونه دلیل عقلى و نقلى ندارد، بلکه اصول عقلى و نصوص دینى بر خلاف آن دلالت مى کند. و لذا علماى اسلامى- اعم از شیعى و سنى- براى اولیاى الهى به کرامت و علم غیب و مانند آن عقیده داشته اند. در صحیح بخارى و مسلم از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایتشده که بر محدث بودن عده اى از انسانها که پیامبر نبودهاند تصریح کرده است. (۱۲)
سعد الدین تفتازانى پس از بیان اینکه ظهور کارهاى خارق العاده از اولیاى خداوند از نظر عقلى ممکن است، به آنچه در قرآن کریم درباره حضرت مریم و آصف بن برخیا وارد شده و نیز آنچه درباره کرامات صحابه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خصوصا على علیهالسلام نقل شده، بر وقوع آن استدلال کرده و گفته است:
«ظهور کرامات اولیا از نظر وضوح، به سان ظهور معجزات پیامبران است». (۱۳)
بدین جهت شیخ مفید، کسانى را که علم غیب را درباره ائمه اهل بیت علیهم السلام انکار کرده و گمان کرده اند که آنان در احکام دینى به راى و ظن خویش عمل مى کرده اند، مورد انتقاد قرار داده و این عقیده را تقصیرى آشکار در حق آنان دانسته است. (۱۴)
بنابر این مقتضاى ایمان و انصاف این است که آنچه را از فضایل و کمالات و معجزات درباره ائمه طاهرین علیهم السلام نقل شده است- جز آنچه با ضروریات دین و براهین قطعى و محکمات قرآن و احادیث مسلم اسلامى منافات دارد- پذیرا شویم. (۱۵)
نویسنده: على ربانى گلپایگانى
پى نوشت ها:
۱- الفرق بین الفرق، ص ۲۳۰- ۲۳۳.
۲- التبصیر فى الدین، ص ۱۲۳.
۳- نساء / ۱۷۱.
۴- تصحیح الاعتقاد، ص ۱۰۹.
۵- بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۶.
۶- همان، ص ۳۶۵.
۷- همان. ص ۲۹۶.
۸- همان، ص ۲۹۶.
۹- الاعتقادات فى دین الامامیه، ص ۷۱.
۱۰- تصحیح الاعتقاد، ص ۱۰۹.
۱۱- بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۶.
۱۲- صحیح بخارى، ج ۳، ص ۲۹۵، صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۶۴، کتاب فضائل الصحابه.
۱۳- شرح المقاصد، ج ۵، ص ۷۴- ۷۵.
۱۴- تصحیح الاعتقاد، ص ۱۰۹.
۱۵- بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۷.