مهراب صادقنیا در یادداشتی بیان کرد: به رغم پیگیریهای گسترده انجمن اندیشه و قلم و زحمات حمیدرضا شریعتمداری، نشست گفتوگو میان ایشان و حجتالاسلام حامد کاشانی درباره «نسبت ولایت با توحید و عدالت» برگزار نشد.
ردنا (ادیان نیوز)/ حجتالاسلام حامد کاشانی را اگرچه اخیرا برخی اهالی فضای مجازی، به بحثهایش با جریان عدالتخواه میشناسند، اما از ماه رمضان سال ۹۹، افکارعمومی به واسطه یک کلیپ، با نام و چهره این روحانی جوان آشنا شد؛ کلیپی که برشی از برنامه سحرگاهی «ماه من» بود که در رمضان سال جاری از شبکه سه سیما پخش میشد. برنامه ماه من، همانند برنامه سمت خدا به واسطه تلاشهای آقای کاشانی و مجری مودب آن، مخاطبانی یافته بود و همین ویژگی ها، این برنامه را مورد توجه روزه داران قرار می داد.
او در قسمتی از این برنامه گفته بود: «محبت امیرالمؤمنین اصل دین است فرعیات نیست و توحید اصلا توهمی بیش نیست». همین چند کلمه از سخنان او در فضای مجازی، انتقادات بسیاری را متوجه کاشانی کرد. او که در برنامه بعدی، تلاش کرد اصل سخن خود را به گوش مخاطب برساند و کلیپ منتشر شده را تقطیعی غلط از سخنان خود خوانده بود، با توضیحات تکمیلی هم نتوانست نقدها را نسبت به خود از بین ببرد و همان انتقادها را پررنگتر کرد.
در این فضا و همچنین بعد از آنکه انتظارها از تلویزیون برای برگزاری یک برنامه دوسویه درباره این اظهارات مناقشهبرانگیز بینتیجه ماند، انجمن اندیشه و قلم تصمیم گرفت به عنوان یک تشکل مردمنهاد که تاکنون در حوزههای مختلف اندیشه و فرهنگ، برنامههای دوجانبه و چندجانبه بسیاری برگزار کرده، نشستی را با حضور آقای کاشانی و یکی از منتقدان ایشان برگزار کند تا مخاطب در برنامهای رودررو و زنده، با دیدگاههای مختلف در این حوزه مواجه شود.
به دنبال دعوت انجمن و طرح موضوع نشست با جناب آقای کاشانی، ایشان ضمن موافقت با اصل برگزاری چنین نشستی، پیششرطهایی را برای حضور عنوان کردند؛ از جمله اینکه: فرد مقابل، از میان افراد مورد تأیید ایشان باشد و ثانیا آن فرد یک یادداشت شامل دیدگاههای خود درخصوص نسبت توحید و ولایت و نقدهایش نسبت به آقای کاشانی را بنویسد تا با پاسخ مکتوب آقای کاشانی و انتشار رسانهای هر دو یادداشت، فضای ذهنی دو طرف بحث و همچنین مخاطبان، برای برگزاری گفتوگوی زنده آماده باشد. استدلال ایشان هم این بود که: «بدون یادداشت علمی، جلسه گفتگو صرفا به رفع ابهام و سوء تفاهمها و نزدیک کردن مباحث به محل نزاع خواهد گذشت.»
هرچند انجمن اندیشه و قلم میتوانست در همان بحبوحه مناقشات بر سر سخنان ایشان، نشستی را به سیاق مونولوگهای صداوسیما برگزار کند، اما در طول مدت نزدیک به دو ماه گذشته، تلاش کرد همه پیششرطهای غیرمرسوم آقای کاشانی را تأمین کند تا جلسهای دوطرفه با تأکید بر حضور شخصی که مناقشات بر سر بیان اوست، برگزار کند که البته همه این تلاشها با پاسخ شگفتیآور آقای کاشانی، بینتیجه ماند.
دکتر حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب که پس از هماهنگی انجمن با آقای کاشانی، حضور در این گفتوگو را پذیرفتند، با سعه صدر، در مقابل خواسته انجمن مبنی بر نگارش متن، دو یادداشت مرقوم کردند که نخست نوشته موجز و پیشدرآمدگونه ایشان، با مطالبه «متنی دیگر» از سوی آقای کاشانی مواجه شد و متن بعدی ایشان نیز (درحالی که آقای کاشانی در رویت اولیه آن، اعلام آمادگی کردند با وجود درگیریها و مشغلههای اخیر و جدید خود، به آن پاسخ مکتوب بدهند)، با پاسخهای اینچنینی مواجه شد که: «این متن فاقد شرط اولیه است» و آن را حاوی یک مقدمه ادعایی و تحلیل انواع نسب ممکنه بین توحید و ولایت دانستند که نه در آن اظهارنظر مشخصی صورت گرفته و نه بیان آقای کاشانی در آن نقد شده است.
البته آقای شریعتمداری که نوشته مفصلتر ایشان هم آماده بوده، همان متن را برای یک نشست علمی کافی میدانستند، چرا که معتقد بودند اگر همه مطالب قبلا ارائه شود، دیگر جایی برای گفت وگوی حضوری نمیماند و آقای کاشانی در این حد هم نوشتهای ارائه نکرده بودند.
در پایان، آقای کاشانی که متن آقای شریعتمداری را «شانه خالی کردن از نگارش متن»، و یک بیان کلی برای دادن نوبت به ایشان تلقی کردند، این متن را در قبال پرسش «گفتوگو در باب چه چیز؟» بیپاسخ خواندند و هرگونه ادامه این راه را مستلزم نوشتن متنی سهباره از سوی آقای شریعتمداری دانستند و به این ترتیب، گفتوگو برگزار نشد.