قانونی کردن حجاب به تعبیری حجاب اجباری، مربوط به یک گروهی بود که تندروی میکردند و الآن هم نتیجهاش این است که اگر نیروی انتظامی هم بخواهد وارد این قضیه بشود و با بیحجابی برخورد کند، عملاً هیچ تأثیری ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، الزامی کردن حجاب و یا عدم الزامی کردن آن از مباحثی است که از ابتدای انقلاب مطرح بوده و همواره مخالفان و موافقانی داشته است. امام خمینی به شهید مطهری گفتند من هم موافق حجاب اجباری نیستم، ولی آنقدر بر من فشار آوردند که گفتم باید در «ادارات» حجاب رعایت شود.
هر یک از مخالفان و موافقان نیز ادله خاص خود را دارند و در پی ابطال استدلال گروه مقابل خود هستند. این بحث در چند روز اخیر و با وجود رسانههای اجتماعی، دوباره به یک بحث جنجالبرانگیز تبدیل شده است به گونهای که حتی برخی از نمایندگان مجلس نیز دراینباره اظهارنظر کردهاند.
در این خصوص نظر آیت الله دکتر سیدمحمدعلی ایازی را جویا شدیم. این پژوهشگر و استاد قدیمی حوزه و دانشگاه، در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری رضوی، اصل حجاب را امری مسلم دانست؛ اما با الزامی و قانونی کردن حجاب، مخالف بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید البته پیش از این بارها در گفتهها و نوشتههایش، اجباری بودنِ حجاب را به چالش کشیده است.
آیا قانونی کردن حجاب (حجاب اجباری) باعث خدشه به تصویر دینی حجاب و همچنین خدشه در کارکردهای آن نخواهد داشت؟
در اینجا دو مسأله وجود دارد. یکی بحث شرعی بودن حجاب است و یکی بحث الزام قانونی حجاب است. در بحث شرعی، کسی مخالف آن نیست و همه وجوب شرعی حجاب را قبول دارند و در آن تردیدی نیست؛ اما بحث در این است که آیا حکومت میتواند و حق دارد دخالت در این مسئله کند و افراد را مجبور به حجاب بکند. بهگونهای که اگر کسی این مسئله را رعایت نکرد، او را بهعنوان جرم، تلقی بکند و مجازات بکند یا خیر؟
بر این اساس، به نظر من اگر حجاب از حیث قانونی الزامی نداشته باشد، هیچ خدشهای به تصویر دینی آن وارد نمیشود. مگر در باب نماز یا واجبات دیگر هیچکس نمیگوید که این واجبات را از حیث قانونی، الزامی کنیم با اینکه در وجوب این مسائل، تردیدی نیست.
صحبت اصلی عدهای از شخصیتهای فرهنگی مثل مرحوم شهید مطهری، شهید بهشتی آیتالله طالقانی و شخصیتهای دیگری که هست این است که این الزام حکومتی حجاب، یک امر شرعی و دینی نیست و ما دلیلی از ناحیه شرع نداریم که چنین قانونی را بخواهیم بر اساس آن دلیل تصویب کنیم و سپس گشت ارشاد را راه بیندازیم تا ببینیم چه کسی این قانون را رعایت میکند و چه کسی رعایت نمیکند.
البته این صحبت مربوط به امروز نیست بلکه از اول انقلاب مطرح بوده و میگفتند اینکه بخواهیم حجاب اجباری شود، کار درستی نیست.
اوایل انقلاب، عدهای میآمدند و در خیابان، با کسانی که حجاب را رعایت نمیکردند برخورد میکردند و آنها را دستگیر و مجازات میکردند، ولی عملاً کار به جایی رسیده که حتی اگر بخواهند بازهم اشخاصی را بر اثر بیحجابی، دستگیر و مجازات کنند، هیچ اثری که ندارد بماند، چه بسا اثر معکوس داشته باشد؛ لذا میبینید که اینهمه هزینهها و دستگاههای اجرایی را که برای این کار گذاشتند، عملاً نهتنها وضع را بهتر نکرده بلکه روزبهروز وضعیت بدتر شده است.
آیا نظر همه بزرگان دینی در امر قانونی کردن حجاب در ابتدای انقلاب یکسان بود؟
خیر. استاد محمدرضا حکیمی میگوید: به آقای مطهری گفتم این چه قانونی است؟ ایشان گفت: اتفاقاً من برنامه دارم فردا دراینباره با مرحوم امام صحبت کنم. سپس وقتی مرحوم شهید مطهری نظر امام رحمتالله علیه را جویا شده بود، ایشان هم فرموده بودند من هم با این کار موافق نیستم، ولی اینقدر بر من فشار آوردند که من گفتم باید در ادارات، حجاب رعایت شود؛ لذا کلام مرحوم امام مربوط به رعایت حجاب در ادارات بود نه در خیابانها.
قانونی کردن حجاب، مربوط به یک گروهی بود که تندروی میکردند و الآن هم نتیجهاش این است که اگر نیروی انتظامی هم بخواهد وارد این قضیه بشود و با بیحجابی برخورد کند، عملاً هیچ تأثیری ندارد.
ادله حجاب اجباری از منظر موافقان با آنچه بود؟
– آنها استدلال شان از باب امربهمعروف و نهی از منکر بود و میگفتند یکی از مصادیق نهی از منکر، این است که جلوی کسانی که حجاب را رعایت نمیکنند باید گرفته شود.
دلیل دیگری که داشتند این بود که بیحجابی ایجاد مفسده میکند؛ اما در مقابل این استدلال، عدهای میگفتند که موضوع امربهمعروف و نهی از منکر، در مورد حجاب صدق نمیکند. چون آنچه در قرآن آمده است، معروف و منکر است. به این معنا که آنچه در قرآن و روایت در مورد امربهمعروف و نهی از منکر داریم این است که معروف، آن چیزی است که مردم آن را به خوبی بشناسند ولو آن خوبی واجب هم نباشد.
حرام هم همینطور است. خیلی چیزها هست که حرام است، اما زشتی آن را همه جامعه میداند. مثلاً ظلم کردن، به ناموس دیگران تجاوز کردن و اموری از این قبیل، همه عقلا و مردم زشتی این اعمال را میشناسند. حتی اگر این زشتی حرام هم نباشد. مثلاً کسی در یک جایی سیگار میکشد و ته سیگار خود را بر روی زمین بیندازد و یا پوست میوه و اموری از این قبیل را بر روی زمین بریزد. ممکن است بگوییم این کارها حرام نیست، اما در نظر مردم، این کار، کار زشتی است.
در هر صورت، معیار منکر، چیزی است که عرف، آن زشتی را بشناسد. حال در بحث حجاب میگوییم، آیا همه مردم، وجوب حجاب را باور دارند و بیحجابی را بهعنوان یک ناهنجاری میشناسند؟
به نظر من، خیلی از مردم، بیحجابی را به عنوان یک ناهنجاری نمیشناسند. اتفاقاً بعضی از این رسانههای ما، گاهی خودشان برای اینکه مقاصد خودشان را پیش ببرند از همین خانمها برای مقاصد سیاسی مثل انتخابات و شرکت در راهپیماییها و … استفاده میکنند؛ لذا معلوم میشود که خود صداوسیما هم بیحجابی را ناهنجاری نمیداند. پس مسئله بدحجابی جزء ناهنجاری نیست؛ لذا اگر در جامعهای، هنوز مردم به زشتی و منکر بودن بیحجابی، نرسیدهاند، امربهمعروف و نهی از منکر، مصداق ندارد و شامل این موضوع نمیشود. مثلاً مسئله تعدد زوجات، اگرچه ازنظر شرعی، جایز است، اما عرف آن را امری قبیح میداند و لذا در قانون پیشبینی شده که اگر کسی بخواهد ازدواج دوم داشته باشد، باید از زن اول خود اجازه داشته باشد و این مسئله در قباله نامههای ازدواج، شرط شده است.
اما اینکه اجبار حجاب از باب دفع مفسده باشد، در پاسخ میگوییم، آیا این مفسده، تابع یک مطالعه کارشناسی هست یا خیر؟ آیا جوامعی که حجاب را رعایت نمیکنند و یا الزام بر حجاب یا عدم آن نمیکنند، آیا در آن جوامع، مفسده به وجود آمده است یا خیر؟ این پرسشها نیاز به کارشناسی دارد. خیلی از افراد معتقدند که الزامی نبودن حجاب، هیچ مفسدهای به دنبال ندارد. چون الآن مفاسد اخلاقی در جوامع مثل ما، بیشتر از مفاسد جوامعی است که در آنجا، حجاب الزام قانونی ندارد.
خلاصه ما چنین دلیلی نداریم که اگر کسی حجابش را رعایت نکرد، میتوانیم از طریق مجازات کردن، او را مجبور به رعایت حجاب کنیم. ما چنین چیزی را در سیره پیغمبر صلیالله علیه و آله و ائمه معصومین علیهمالسلام نداریم. بله در جانب مخالف این مسئله سیره وجود دارد، ولی در جانب الزامی کردن حجاب، سیرهای نداریم.