رمان خواب خاکستری روایت زندگی انسانهایی از جامعه را به تصویر میکشد که تشنه کام حقیقتند و برای سیراب شدن، به دنبال سرچشمههای حقیقت، معرفت، کمال، معنویت می گردند و برای رسیدن به آرامشی درونی یا درمان بیماریهای روحی، روانی و جسمی خود وارد گروههای به ظاهر عرفانی میشوند؛ ولی …
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رمان «خواب خاکستری»، ماجرای چند روز سخت و پرالتهاب را به تصویر میکشد که در آن زنی جوان (مریم) به دنبال سعید، همسر گمشدهاش به هر دری میزند و در این مسیر شاهد حوادثی شگفتانگیز و تلخ است؛ حوادثی که مخاطب را به اندیشه وامیدارد و ذهن او را درگیر مسائلی میکند که میتواند دغدغه هر انسانی در تقابل با این مباحث باشد.
نویسنده رمان در خلال داستانهای موازی و شرح و پیشبردن آنها همگام و همراه با شخصیت اصلی داستان که یک زن جوان است، به روشنگری علیه عرفان نوظهور حلقه میپردازد. راوی زن جوان (اولشخص) است و در اثنای داستان شخصیتهای دیگر (زیبا، ، شیرین و…) نیز از زبان خود ماجراهایشان را شرح میدهند؛ ماجراهایی عجیب و باورنکردنی و گاه وحشتآور که با ورود به جمع عرفانی برایشان اتفاق افتاده یا شاهد آن بودهاند.
نویسنده با ظرافت تمام در محاورههای میان شخصیتهای رمان و بگومگوهای آنها، مخاطب را با کلیدواژهها و اصطلاحات این عرفان آشنا میکند و ضمن شرح این اصطلاحات با زبانی ساده و بهصورتی کاربردی آنها را به چالش میکشد…
سیر زمان در این رمان خطی نیست و نویسنده با استفاده از زمانپریشی آن هم از نوع گذشتهنگری به شخصیتپردازی و معرفی شخصیتها و شرح زندگی آنها میپردازد. تکگوییهای منحصربهفرد و زیبا و مناجات مریم در جایجای رمان بیانکننده عواطف و احساسات و رنجهای اوست که مخاطب را متأثر کرده و موجب همذات پنداری و همدلی با او میشود.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
ـ تا وقتى ازدواج نکردى هر چقدر هم سن و سالت بالا برود باز هم دخترى، حیا میکنى از گفتن بعضى کلمهها، گونههایت گل میاندازند و ضربان قلبت سر به فلک میگذارد، مِنمِنکنان گفتم: میخوام… هیچ… هیچوقت… هیچوقت تنهام نذارین، همیشه کنارم باشین…
ـ میان حرفش دویدم و گفتم: صبر کن! حرف من هنوز تموم نشده، خوب دقت کن و جوابمو بده! شما که همش میگید راه کمال اینه و غیر این نیست، پس تکلیف کسایی که تو گذشته بودن چی میشه؟ اونا نمیتونن روز قیامت طلبکار باشن از این بیعدالتیئى که شده در موردشون؟! نمیگن چرا اینارو زمون ما نگفتن تا به کمال برسیم؟!
ـ زیبا جون الان چند وقته که به این روز افتادی؟ کی میخواد این بیرون ریزی تموم بشه؟ تا کی میخوای اتصال بگیری؛ حالت بد بشه و بیچاره خانجون و بقیه ناراحتی بکشن؟…
ـ میگن همه چی نرماله! «ام آر ای» هم گرفتم. همه چى عادیه؛ گفتم بهت که… دیگه باورش با حرفایی که تو این چندوقته زدیم، خیلی سخت نیست، یه بار تو کلاس، مستر بهم دفاعی داد و کالبد ذهنی مامانو فرستاد به تونل نور که بره و به آرامش برسه؛ ولی فکر کنم، آقا جون هنوز اینجاست. آخه اونم گاهی از سردردهای اینجوری شکایت میکرد، بعد از رفتن مامان گاهی دستاشو میگرفت به سرش و میگفت؛ رگهام داره منفجر میشه!
ـ باز که حرف خودتو میزنى زیبا! چرا انقد اصرار دارى خودتو اذیت کنی؟ چندبار گفتم؛ امکان نداره روح یه مرده بتونه تو بدن یه زنده وارد بشه و اذیتش کنه، از قرآن بالاتر که نداریم؛ خدا، قرآن، پیغمبر، اماما… همه تناسخو رد کردن…
شایان ذکر است، رمان «خواب خاکستری» به قلم «لیلا حسنزاده» با روایتی شیرین به نقد عرفان حلقه و آموزههای میپردازد. این کتاب در بهار ۹۶ توسط انتشارات سرگیس در ۲۷۲ صفحه به چاپ رسید و با قیمت ۱۶۰۰۰۰ ریال روانه بازار کتاب شد.