آقای گیلکی مدعی کنترل بیماری ام اس و شفای بیماریهایی همچون سردرد، قطع نخاع، سرطان، گرفتگی عروق و نازایی از طریق سبک اشا است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، بازار سوء استفاده از عناوین دینی و مذهبی هر روز رنگ و شکل تازهای به خود میگیرد و مدعیان جدیدی ظهور و بروز پیدا میکنند.
در این آشفتهبازار فردی مدعی کنترل بیماری ام اس و شفای بیماریهایی همچون سردرد، سنگ کلیه، میگرن، دیابت نوع ۱و ۲، قطع نخاع، سرطان، گرفتگی عروق و نازایی با سبکی به عنوان «اشا» شده است.
ارتعاش شفای اسلامی «اشا» چیست ؟
بر اساس ادعای بنیانگذار این طرح، اشا علم تصحیح نقص شعوری ارتعاش انرژی در شفاپذیر و ایجاد نظم در چاکراها، نادیها و هاله با استفاده از ارتعاش معنوی اسلامی است.
این سبک توسط ابوالفضل گیلکی کناری ارائه شده و بدون روششناسی تعریف شده و چارچوب نظری مشخص از علوم اسلامی، علوم غریبه، عرفان عملی، انرژیدرمانی و علوم فیزیک و متافیزیکی استفاده کرده است. به این ترتیب با یک التقاط بینظم میان نظریات و علوم مختلف روبرو هستیم، که بجای یک نظریۀ علم ما را با یک ادعای شبهعلمی روبرو میسازد.
گیلکی کناری بکار گیری روش اشا را مؤثر در رشد شخصی و معنوی شفادهنده و شفاپذیر در تمام سطوح ذهنی،جسمی و عاطفی میداند و مدعی است که این روش را با استفاده از منابع غنی دین اسلام و قران به دست آورده است.
اساس اشا بر تنظیم مراکز انرژی یا چاکراها و ایجاد هارمونی درونی استوار است، که به سلامت جسم و روان میانجامد. مزیت این روش بر روشهای دیگر این است که موجب خستگی درمان گر و کوتاه شدن عمر او نمیشود. زیرا از مخزن انرژی بیرونی استفاده میکند. البته این ادعایی است که تقریباً تمام سبکهای انرژیدرمانی علیه یکدیگر مطرح میکنند و خودشان را از این جهت برتر میدانند که از انرژیهای شخصی درمان گر استفاده نمیکنند. و با استفاده از منابع نیروی بیرونی قابلیت نامحدودی برای درمان بیماریها دارد.
گیلکی تأکید دارد که برای شفاگران هالۀ حفاظتی قرار میدهد و از این جهت مانع از انتقال خلقیات و بیماریهای شفاپذیر به شفاگر میشوند. این کار موجب حفظ و حتی افزایش انرژی حیاتی شفاگر در جریان درمانگری می شود.
تمام ادعاهای گیلکی که به عنوان امتیاز روش اشا مطرحشده از سوی سایر مدعیان درمانگری معنوی نیز بیان شده است. نظیر تخلیه انرژیهای سطح پایین و تخریبگر در بدن و هالههای شفاپذیر، اسکن و تشخیص انواع مشکلات انرژِیکی با روشهای مختلف متافیزیکی، انتقال ارتعاش شفای اشا توسط حاملان خوراکی جهت شفا در آب ،نمک یا نبات و…
حال این سؤال مطرح است که در کدامیک از مبانی اسلامی به بحث چاکراها، نادیها اشاره شده است؟ آیا این مباحث ریشه در تفکر تنترئیسم در هند ندارد؟
آقای گیلکی که مدعی است با استفاده از مبانی اسلامی این سبک و روش را ابداع کرده است، در کدام مرکز مطالعات اسلامی در جهان این مبانی و روش را ارائه داده و اسلامی بودن آن را اثبات کرده است؟ کدام دپارتمان علوم اسلامی، اسلامی بودن این روش را تأیید کرده است؟