حجتالاسلام رفیعی با اشاره به منبرهای یک طرفه گفت: یکی از خلأهای موجود که سبب دین گریزی جوانان می شود، گفتوگوهای دو طرفه است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام ناصر رفیعی محمدی، عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی(ص) العالمیه، در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» که ۲۹ تیرماه به روی آنتن شبکه سه سیما رفت با اشاره به اینکه دین همانند یک پازل است و باید همه چیزش با هم اتفاق بیفتد و کنار هم قرار بگیرد، گفت: وقتی این اتفاقات درست نمیافتد جوان از دین زده میشود، دنبال مقصر نمیگردیم اما یکی از خلأهایی که وجود دارد، برگزاری همین گفتوگوهای دو طرفه است، منبرها یک طرفه بوده، ننشستیم با جوان حرف بزنیم.
وی ادامه داد: حالا وقتی دین و حکومت با هم قاطی میشود وضعیت کمی سخت میشود، چون خود به خود افراد، اینها را با هم قاطی میکنند که فلان رئیس که معمم است، فلان خطا را هم کرده، فلان دروغ را هم گفته و همه را به دین ربط میدهند، اگر مثلا اطباء یا نظامیان هم سر کار بودند باز هم این اتفاق میافتاد و مثلا گرانی میشود زود گره میزنند به دین.
حجتالاسلام رفیعی در پاسخ به این سؤال که چرا دین از حکومت جدا نمیشود، یادآور شد: اعتقاد امام(ره) این بود که فقه ثمرهاش حکومت است و باید در حکومت پیاده شود، اینکه درست پیاده نشده بحث دیگر است. تئوری امام درست بود، اگر درست اجرا نشده تقصیر من و شما بوده، اما من میگویم نقاط مثبت را هم نادیده نگیریم یعنی خود من صدها نمونه سراغ دارم از پای منبرها که افراد توبه کردند و عوض شدند، اصل دینداری در درون مردم است اما ملاکهای دینداری را همه ندارند، ما میلیونها دیندار داریم اما همه کامل نیستند، به خاطر همین خدا هم آن قدر جای شفاعت و توبه گذاشته است، اما اگر میخواهید بدانید مجموعه کشور صد در صد منطبق با اسلام است؟ نه.
عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی(ص) تصریح کرد: دینداری زحمت دارد، بهطور کلی دیندار به معنای واقعی کم است، منذر بن جارود یکی از استانداران در زمان حضرت علی(ع) است که ۴۰۰ هزار درهم اختلاس کرد که خود امام عزلش کرد، زیاد که پدر همین ابن زیاد است جزء فرمانداران حضرت است که انحراف پیدا کرد.
رفیعی خاطرنشان کرد: ابن هرمه مسؤل اقتصادی بازار اهواز است که اختلاس کرد و امام عزلش کرد، چندین مورد است، اگر کتاب کارگزاران حضرت امیر(ع) را بخوانید میبینید که چندین مورد است، بخش عمدهای از وقت حضرت علی(ع) صرف همین تذکرات به مسئولانش میشد، پس این طبیعی است که در طول تاریخ این اتفاق بوده؛ قرآن میگوید میل انسان به گناه بیشتر از ثواب است. در جامعه کم است یک مؤمنی که همه چیزش درست باشد. مثل آقای بهجت چند تا داریم، اما اگر به یک هزار نفر گزینشی بگویید خدا را قبول دارید یا به قیامت اعتقاد دارید همه میگویند بله.
وی افزود: پس باور و اعتقاد وجود دارد اما آن دو بخش دیگر که میشود رعایت اخلاق و مناسک کم است، میگویند چرا فلان فرد در اربعین کربلا میرود یا دعای عرفه میخواند اما دروغ هم میگوید یا نماز نمیخواند؟ من میگویم آن که خوب است بگذار باشد سعی کنیم بقیه اعمالش را هم درست کنیم، نه اینکه کلا همه را بزنیم. باور من این است که امروز در جامعه، دین به معنای باور به خدا، باور به معاد، قیامت و مرگ سطحش بالاست اما به معنای التزام عملی به حوزههای اخلاق اجتماعی و ادب و احترام نه. دین هست ولی کامل نیست.
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا دلیل این مشکلات کم کاری روحانیون است؟ گفت: مگر روحانیون جز تبیین کار دیگری دارند، اینکه شما نماز نمیخوانید گردن آنهاست، روحانیون فرقی با مردم ندارند فرقشان این است که در حوزه درسهای علوم دینی میخوانند، ممکن است آنها هم دچار انحراف شوند، طلبه از آسمان که نیامده، در حوزه علوم دینی عصمت نداریم اما الگو داریم، شخصیتهایی مثل آیتالله بهجت، امام(ره) یا شیخ انصاری، چرا از اینها الگو برنمیداریم، فقط آنها که مشکل دارند میبینیم. ما در کل ایران حدود ۱۰۰ هزار روحانی داریم یعنی همه رعایت نمیکنند. یک خصوصیتی در دینمان است و آن عقلانی بودن است. دین را با حرف افراد و خرافات نباید آمیخت، شما همه حرفها را گوش کنید و بهترین را انتخاب کنید.
حجتالاسلام رفیعی در پایان در پاسخ به این سؤال که چرا در زمان ما مرجعیت همچون گذشته عمل نکردند؟ اظهار کرد: من کاملا مخالفم، سالمترین نهاد از بعد از غیبت صغری تا امروز همین نهاد مرجعیت بوده از مرحوم کلینی تا شیخ صدوق، اصلا برخی از آنها صاحب کرامت بودند، تا امروز که مراجع بزرگوار کم نیستند، مثل همین آیتالله سیستانی که در عراق حرف اول و آخر را میزنند، در ایران هم یک بحث ولایت فقیه است که امام تئوریاش را آورد و فقیه یک نفر است که بر امور کلی کشور نظارت دارد مثلا در مورد قطعنامه نظر دهد یا مثلا برجام یا مسائل مهم کشور. اتفاقا امروز حوزه پیشگام در مناظرات و گفتوگوهاست که حتی برخی گفتوگوها در محضر مراجع به مشاجره میکشد و آن قدر بحث میشود که این حرام است یا حلال و بعد در رساله مراجع نوشته میشود.