در این کتاب در تحلیل و نقد روایات خشونتگرایانه در بحث مهدویت شش اصل طراحی شده است؛ در مطالب گذشته ۴ اصل تبیین شد. در این نوشتار به تبیین اصل پنجم (رحمت) میپردازیم. اگر این اصل پذیرفته شود، آن دسته از گزارههای متضاد با آن به چالش کشیده میشود.
ردنا (ادیان نیوز) – در این کتاب در تحلیل و نقد روایات خشونتگرایانه در بحث مهدویت شش اصل طراحی شده است؛ در مطالب گذشته ۴ اصل تبیین شد. در این نوشتار به تبیین اصل پنجم (رحمت) میپردازیم. اگر این اصل پذیرفته شود، آن دسته از گزارههای متضاد با آن به چالش کشیده میشود.
اصل پنجم: رحمت
ارسال پیامبر رحمتی است برای عالمیان.[۱]
مهدی همنام و شبیهترین است در خَلق و خُلق به پیامبر.[۲]
در آغاز بحث ضمن بیان روایاتی که به گستره رحمت الهی و نیز تجلی آن در پیامبر رحمت اشاره دارد آمده است: آنچه میتواند باعث جذب انسانها به پیشوایان دینی شود دو مبنای عمده دارد: جامعیت در نگرش و جاذبه در رفتار؛ زیرا پیامبران برای احیای دین خدا آمدهاند و باید بینش و عملکردشان جامع و جذاب باشد. در این صورت منشأ اثر میشوند وگرنه با درشتی و بداخلاقی نمیتوان کسی را دیندار کرد. خداوند پیامبر (ص) را رحمتی نه فقط برای مومنان و مسلمانان بلکه برای همه اهل عالم[۳] میداند و به او میگوید: این نرمخویی تو از نشانههای رحمت الهی است و اگر تو درشتخو و سختدل بودی، مردم از دور تو پراکنده میشدند.[۴]
چنانکه پیشتر بیان شد، روح حاکم بر رفتار پیامبر و امامان یکسان است و اگر پیامبر برای همه رحمت است، امامان هم همینگونهاند و به همین دلیل آنها با عباراتی چون «معدن رحمت» و «رحمت پیوسته» وصف شدهاند.[۵] اینها صفات مهدی آخرالزمان نیز هست؛ او که همنام و شبیهترین در خَلق و خُلق به پیامبر است. او هم خود را وارث عطوفت انبیا میداند و میگوید: من از شما به خودتان مهربانترم.[۶] در برخی روایات، موعود «ماء مَعین»[۷] نامید شده و میدانیم که آبِ جاری احیاکننده است، نه نابودکننده؛ نرمش دارد؛ اگرچه با همان نرمی سنگهای سخت را جابهجا میکند. علاوه بر این «غوث» که به معنای فریادرس است و «رحمت واسعه» که دلالت بر رحمتی بیپایان دارد هر دو از صفات منجیاند.[۸]
تأثیر رفتارهای پیشوا در روح حاکم بر جامعه
بخش اعظم دکترین مهدویت بر شخصِ محوری آن یعنی موعود متمرکز است. کاریزما و قدرت هموست که میتواند پیشوای چنان حرکت عظیمی در تشکیل جامعهای آرمانی شود؛ البته این بدان معنی نیست که افراد جامعه در تشکیل و دوام آن بیتأثیرند، اما نقش پیشوایی با بالاترین قدرت نفوذ را نباید نادیده گرفت.
نظریۀ یادگیری اجتماعی بندورا
نظریۀ یادگیری اجتماعی بندورا (۲۰۰۱ م) یکی از پایهایترین نظریههای روانشناسی در عصر حاضر محسوب میشود که کاربردهای فراوانی در امر تعلیموتربیت دارد. بر طبق این نظریه، «یادگیری مشاهدهای» از طریق سرمشقگیری، زمانی اتفاق میافتد که فرد رفتاری را با مشاهدۀ عملکرد دیگران بیاموزد. اکثر رفتارهای افراد از طریق مشاهده و الگوبرداری شکل میگیرد و ویژگیهای الگو از جمله قابلیت احترام، پایگاه اجتماعی، شایستگی و قدرتمندی او بر جلبتوجه مشاهدهکننده اثرگذار است. یافتههای بندورا نشان میدهد افراد تمایل دارند که تحتتأثیر سرمشقهایی قرار بگیرند که از نظر منزلت و شخصیت مقام ویژهای داشته باشند.
در ضمن بندورا معتقد است که روانشناسی را نمیتوان از یافتههای پژوهشهای اجتماعی جدا کرد؛ بنابراین رفتار افراد باید در موقعیتهای اجتماعی و نه فردی مطالعه شود. بر این اساس از عوامل مهم در پرورش اخلاقیات افراد جامعه رفتار اخلاقی رهبرانشان است و بالعکس اعمال غیراخلاقی رهبران منجر به سوءرفتار اخلاقی عموم مردم میشود.
این همان مفهومی است که مسلمانان از قرنها پیش با آن آشنا بودند که «الناس علی دین ملوکهم.»[۹] مردم از رفتار و کردار رهبران و مسئولان خود تبعیت میکنند. علاوه بر این از همان زمان امامان به پیروان خود یاد داده بودند که با عملتان زینت ما باشید و دیگران را به ما جذب کنید.[۱۰]
همین یادگیری مشاهدهای نسبت به پیامبر بود که سبب تحول جامعه شد. پیامبر روح اخلاق را با رفتار خود به جامعه تزریق کرد. دوست داشت مردم علاوه بر رفتار او نوع نگاه او را نیز بیاموزند، نه اینکه تنها ظاهر کارهایش را تکرار کنند. از این رو با روی گشاده به کسانی که دلیل کارهایش را می پرسیدند پاسخ میگفت و انگیزۀ رفتارهایش را توضیح میداد. جامعه از مشاهدۀ رفتارهای متفاوت او به شگفت میآمد و مؤمنان تلاش میکردند تا خیر و خوبی او را سرلوحۀ خود قرار دهند.
آرمانشهر موعود
جامعۀ آخرالزمان نیز در صورتی به جلو خواهد رفت که انسانها تحتتأثیر پیشوایی قرار بگیرند که خیر مشترک برای همه باشد؛ در این صورت این خیر در رگهای جامعه جاری میشود و درنتیجه انسانها به سوی خیر حرکت میکنند.
بالعکس درشتی و غضب نیز به همان سرعت و بلکه سریعتر در جامعه تکثیر خواهد شد. حال اگر پیشوا منتسب به بیرحمی شود، از جامعهای که تحتنظارت او قرار میگیرد نباید انتظاری جز بیرحمی مضاعف داشت. اسکینر[۱۱] از بنیانگذاران مکتب رفتارگرایی در روانشناسی بر این تأکید دارد که خشونت و بدرفتاری با افراد باعث پرخاشگری شخص آسیبدیده در برابر عامل خشونت و دیگران میشود.[۱۲] در زمان جنگ انسان چه خود کنشگر رفتارهای خشن در میدان باشد چه کنشپذیر، از این سیستم تأثیر میگیرد. سپس مشابه آن رفتار را در زمانی که روی خود کنترل ندارد بروز میدهد. به این ترتیب خشونت و بداخلاقی تکثیر میشود. چنین جامعهای هیچگاه به سوی آرمانی شدن حرکت نخواهد کرد.
حال اگر آن تصویر ایده آل دنیای بعد از ظهور را باور داریم باید بپذیریم که در شکل گیری آن یادگیری مشاهده ای نقش قابل توجهی دارد و نمی توان از پیشوایی بی رحم انتظار انتشار رحمتی گسترده در جامعه تحت نفوذش داشت. به عبارتی باید گفت این مهدی (ع)
است که با رافت و رحمانیت خود منشِأ جاری شدن خیرها در زمین خواهد شد.
البته باید در نظر داشت که اصل رحمت ناقض شدت در برابر معارضان نیست؛ چنانکه پیامبر اهل رحمت بود ولی در جنگ با دشمنانش صلابت هم داشت؛ با این حال هیچگاه دشمنانش او را به بیرحمی وصف نکردند، بلکه او را ستایش هم میکردند. در اوج قدرت در فتح مکه چنان رفتاری کرد که مشرکان در وصفی کوتاه شالوده و جانمایۀ منش او را کریمانه توصیف کردند. آن روز پیامبر(ص) از آنها پرسید: ای گروه قریش! فکر میکنید که من دربارۀ شما چه خواهم کرد؟ مکیان همۀ آنچه تا آن روز از پیامبر(ص) دیده بودند در ذهن خود مرور کردند و پاسخ دادند: «خیراً، أخ کریم و ابن أخ کریم.» نیکی؛ تو برادری بزرگوار و برادرزادهای نیکوکار هستی. پیامبر نه منتی بر آنان گذاشت و نه بدیهایشان را به رویشان آورد. گفت: بروید که شما آزادشدگان هستید.[۱۳]
حاصل بحث این فصل در شکل زیر ارائه شده است:
[۱].سورۀ انبیا، آیۀ ۱۰۷: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعالَمین».
[۲]. ابنبابویه، الامامه و التبصره من الحیره، ص ۱۲۰؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۸۶.
[۳]. سورۀ انبیا، آیۀ ۱۰۷
[۴]. سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۵۹
[۵]. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۰ و ۶۱۳.
[۶]. قطبالدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۷۱۴.
[۷]. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۲۵-۳۲۶
[۸]. طبرسی (احمدبنعلی)، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۹۳.
[۹]. غزالی، التبر المسبوک فی نصیحه الملوک، ص ۵۷؛ اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج ۲، ص ۲۱.
[۱۰]. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۱۹.
[۱۱]Burrhus Frederic skinner.
[۱۲]. برای مطالعۀ بیشتر نک. السون و هرگنهان، مقدمهای بر نظریههای یادگیری، ص ۱۳۸.
[۱۳]. ابنهشام، السیره النبویه، ج ۲، ص ۴۱۲.
منبع: اختصاصی ادیان نیوز برگرفته از کتاب استراتژی منجی؛ جنگ جهانی یا صبح جهانی؟ (انتشارات پناه)