ردنا (ادیان نیوز) – اگر از تفاسیر اجتماعگرایانهی علی شریعتی از متون مقدس و تاریخ اسلام – نظیر آنچه بر اساس پژوهشی ناروشمند با تکنیک «تحلیلمحتوا» از آیات قرآن در آغاز دو سخنرانی/کتاب «امت و امامت» (شریعتی، ۱۳۸۶، ۳۳۵-۳۲۹) و «جهتگیری طبقاتی در اسلام» (شریعتی، ۱۳۹۰، ۳۴-۳۲) ارائه میدهد و نسبت آیات اجتماعی را بهمراتب افزونتر از آیات مربوط به مسائل فردی میداند – بنا به ضرورت نظری و عملی بگذریم – که حتی بهرغم طرد و نفی شریعتی در دوران قبل و پس از انقلاب، بدل به روایت غالب شدهاند – آنگاه لازم است متون و مناسک دینی را در نسبت با فرد و جمع بررسی کنیم.
البته بدیهی است که این «فرد» در متون دینی و در کلیت «سنت» دینی، نسبتی با «فرد» (Individual) مدرن که موضوع اندیشهی لیبرالیسم است، ندارد؛ بلکه «بنده»ایست همچون دیگر بندگان خداوند، در نسبتِ «اطاعت» با خدای خود که در «مدینه» تابع قوانین شریعت الهی یا احکام دنیوی خلیفه، سلطان یا هر حکمران دیگر است (و نه «فرد» آزاد و جدا شده از طبیعت، کیهان و خداوند که در «قرارداد اجتماعی» با دیگر افراد بر اساس «ضرورت بقا» یا «همکاری داوطلبانه» برای تشکیل «جامعه» است).
به همین ترتیب، این «جمع» یا «اجتماع» در متون دینی، نسبتی با «جامعه» (Society) بهمثابهی «پدیده» و «مفهوم» مدرن که حاصل قرارداد داوطلبانهی یکایک افراد آزاد بر اساس نیاز به بقا است و موضوع اندیشهی سوسیالیسم و پژوهش جامعهشناختی قرار میگیرد، ندارد.
اما نسبت این فرد دیندار یا بندهی خداوند در مناسک دینی با «دیگری» چیست؟ اگر از آن تفاسیر جمعگرایانهی غالب دست برداریم، خواهیم دید که هر فرد دیندار یا بندهی خداوند در رابطهی مستقیم و بلاواسطهی خود با خدایش (که در مدل شیعه، «وساطت معصومین» هم در آن گنجانیده میشود) «دیگری» و «جمع» را به رسمیت نمیشناسد. حتی در جمعیترین فرمهای مناسک دینی، یعنی نماز جماعت، مناسک حج، زیارتهای قبور و پیادهرویهای زائرانهی شیعی و عزاداریهای جمعی، فرد در ارتباط خود با خدا و حتی بندگان برگزیدهاش، بهکلی تنهاست.
بدین معنا که نمازگزار، حاجی، زائر و عزادار در شلوغترین حالت نماز جماعت، مراسم حج، پیادهروی اربعین و هیئت سینهزنی همچون مناسک «شب قدر» مطلقاً تنهاست؛ فرد خالص و کنده شده از اجتماع، رابطهی خالص خود و خدا که هیچ کاری با دیگری ندارد و سعادت و شفاعت خود را بهتنهایی میجوید. تلاش برای ایستادن در صف اول نماز جماعت؛ دویدن نیمهسریع (هروله) در سعی صفا و مروهی حج؛ تلاش برای جا نماندن و سریعترین رسیدن به ایستگاه بعدی و نهایی در پیادهروی در اربعین؛ و…. همگی نمایش اولویت سعادت فردی بر جمعی است: مدل دنیوی تنهایی فرد در آخرت؛ دویدن بعد از نفخ صور اسرافیل در روز حشر و دیگر مراحل قیامت که اوج آن تنهایی مطلق فرد در پل صراط است.
مناسک احیای شب قدر هم همچون مناسک اعتکاف هر چقدر در ازدحام افراد مجتمع در یک مسجد «جمعی» به نظر برسد، باز هم حداکثر بهعنوان اجتماع موقت افراد گوشهگیر در محیط بسته است و عبادتی بهکلی «فردی»؛ شاید بازنمایی تنهایی فرد در شب اول قبر. مناسک شیعی مرتبط با مفهوم «انتظار» هم نوعی رقابت فردی است برای نیل به فیض عضویت در سپاه امام عصر؛ سپاهی که ۳۱۳ سرباز بیشتر ندارد.
بنابراین، کسانی هم که به هیئتهای عزاداری میروند – منظور آنهایی است که عمیقاً اعتقاد دارند و قصدشان گشتوگذار و خودنمایی یا شکمچرانی و چشمچرانی نیست – برای سعادت فردی خود میروند و بس. اینان درکی اجتماعی از دین ندارند؛ هر کس در پی آن است که در این دنیا لذت معنوی حضور در عزاداری حسین بن علی را بچشد و به «پالایش نفس» برسد و در آن دنیا هم با کسب «شفاعت» ائمه به سعادت اخروی و حضور در بهشت دست یابد.
با چنین درکی (که لزوماً آگاهانه نیست)، بدیهی است که توقع روشنفکران و جامعهگرایان در مقایسهی هزینهی عزاداری با اولویتهای اجتماعی رفع فقر و … یا اولویت سلامت مردم بر عزاداری دینداران در ایام کرونا، از نظر ایشان بیمعنا خواهد بود.
بنابراین، این غیردینداران یا دینداران نیمهمدرن هستند که بیتوقع از حکومت دینی برای اعمال سیاستهای اضطراری عرفی بر دینداران، باید حساب خویش را با فرد دینداری که منافع دنیوی و اخروی خویش را اولویت مینهد و حتی در بحرانیترین شرایط پاندمی کرونا به همان سبک پیشین زیست دینی رفتار میکند، تعیین تکلیف کنند: اگر سعادت فردی خود را میجویی، از جمع کناره بگیر.
یادداشتی از رضا نساجی