در این کتاب در تحلیل و نقد روایات خشونتگرایانه در بحث مهدویت ۶ اصل طراحی شده است. در مطالب گذشته دفتر اول و دفتر دوم ارائه شده است. در دفتر سوم به بررسی متنمحور (در تحلیل انتقادی روایات خشونتگرایانه) پرداخته می شود.
ردنا (ادیان نیوز) – در این کتاب در تحلیل و نقد روایات خشونتگرایانه در بحث مهدویت ۶ اصل طراحی شده است. در مطالب گذشته دفتر اول و دفتر دوم ارائه شده است.
دفتر سوم: بررسی متنمحور (در تحلیل انتقادی روایات خشونتگرایانه)
مقدمه
در این دفتر با تمرکز بر اصولی که در دفتر پیش طراحی شد برخی روایات خشونت گرایانه مهدوی را از لحاظ اِسنادی و محتوایی مورد نقد و بررسی قرار می دهیم. چنانکه خواهیم دید، اِسناد این روایات ضعیف است – اطلاعات راویان ضعیف و برخی از اصطلاحات رجالی در ضمیمۀ کتاب آمده است – ولی ضعف اِسناد بهتنهایی دلیل کنارگذاشتن روایت نیست، بلکه باید در محتوایش هم موشکافی شود. اگر قرار باشد هرکس با سلیقۀ خود آنچه را با فکرش سازگار نیست رد کند، از روایات چیزی باقی نمیماند.
شش اصل یادشده عبارتاند از:
- اصل اول: عدالت
- اصل دوم: تأثیرپذیری دورههای مرتبط با ظهور از یکدیگر
- اصل سوم: میراثبَری مهدی(ع) از انبیا
- اصل چهارم: میراثبَری مهدی(ع) از پیامبر(ص)
- اصل پنجم: رحمت
- اصل ششم: توبهپذیری
فصل اول: تفاوت سیرۀ مهدی(ع) با پیامبر(ص)
در این فصل، ۳ خبر بررسی شده است که طبق آنها موعود سیرهای خلاف پیامبر(ص) خواهد داشت. در این نوشتار برای نمونه یکی از اخبار و شیوه نقد و بررسی آن ارایه میشود. دو خبر دیگه در صفحات ۱۲۲تا ۱۳۷کتاب به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی خبر ۱
خبر ذیل به لحاظ اِسنادی ضعیف و محتوای آن نیز محل نقد است.
عنوان | خبر ۱ [۱] |
الف | زراره گفت: به امام محمدباقر(ع) عرض کردم: نام بندهاى از نیکان را براى من ذکر کن و منظورم قائم(ع) بود. فرمود: اسم او اسم من است. پس عرض کردم: آیا به سیرت و روش محمد(ص) رفتار میکند؟ فرمود: هرگز! هرگز! به سیرت او رفتار نمیکند. |
ب | گفتم: فدایت گردم! برای چه؟ فرمود: همانا رسول خدا(ص) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار میکرد [تا دلها را به دست آورد] و مردم با آن حضرت الفت گیرند، ولی قائم(ع) سیاست قتل در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد رفتار میکند. |
ج | و توبۀ کسی را نمیپذیرد، پس وای بر کسی که با او دشمنی کند. |
اِسناد | علی بن الحسین قال حدّثنی محمد بن یحیی العطار عن محمد بن حسّان الرازی عن محمد بن علی الکوفی عن احمد بن محمد بن ابی نصر عن عبد الله بن بکیر عن ابیه عن زراره عن ابی جعفر |
نوع اِسناد | ضعیف |
علت | وجود این راویان در سلسلۀ اِسناد: – محمدبنعلی کوفی – محمدبنحسان رازی |
گزارۀ الف: خلاف سیرۀ پیامبر(ص)
زراره گفت: به امام محمدباقر(ع) عرض کردم: نام بندهاى از نیکان را براى من ذکر کن و منظورم قائم(ع) بود. فرمود: اسم او اسم من است. پس عرض کردم: آیا به سیرت و روش محمد(ص) رفتار میکند؟ فرمود: هرگز! هرگز! به سیرت او رفتار نمیکند.
این گزاره که بهصراحت دلالت بر تضاد سیرۀ قائم(ع) با پیامبر(ص) دارد، بنا بر اصل چهارم قابلقبول نیست. سیره و سنت به معنای روح حاکم بر رفتار پیامبر و امامان، بر اساس کلام خودشان، با هم یکی است و مهدی(ع) شبیهترین در خَلق و خُلق به پیامبر(ص) است. در اصل چهارم روایات متواتری نیز بیان شده است که در آن بر همسانی سیرۀ مهدی(ع) با پیامبر صحه میگذارد؛ بنابراین این گزاره جعلی است.
گزارۀ ب: سیاست قتل
گفتم: فدایت گردم! برای چه؟ فرمود: همانا رسول خدا(ص) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار میکرد [تا دلها را به دست آورد] و مردم با آن حضرت الفت گیرند، ولی قائم(ع) سیاست قتل در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد رفتار میکند.
قسمتی از گزارۀ فوق به این آیه مرتبط است که میگوید روش پیامبر ملایمت، نرمی و مهربانی بود تا مردم با ایشان انس بگیرند:
«فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»[۲]
آیۀ فوق فقط بیان خصوصیت نبی(ص) نیست، بلکه این وصف توأم با علت و به عبارتی منصوصالعله است؛ یعنی علت و حکمت ضرورتِ نرمخویی و غلیظالقلب نبودن پیامبر هم بیان شده است: اگر چنین بود، مردم از اطرافش پراکنده میشدند و این با هدف بعثت منافات داشت. این امر از مصادیق سنتهای الهی است و میتوان آن را به بقیۀ کسانی نیز تعمیم داد که در پی جذب عام و هدایت خاصاند؛ به عبارتی این اصل در مهدی(ع) نیز امتداد دارد، زیرا او رسالت همۀ انبیا را با ظهورش تکمیل خواهد کرد. بنابراین اگر به قائم(ع) رفتاری منسوب شود که خلاف آیۀ فوق باشد، پذیرفتنی نیست.
ادامۀ روایت میگوید: ایشان برخلاف پیامبر(ص) – که با ملایمت و نرمی رفتار میکرد – سیاست قتل در پیش میگیرد. چرا؟ چون به او این دستور رسیده است! لازمۀ سخن این است که قائم(ع) در آخرالزمان با کتاب یا دستوری جدید میآید که در آن نه تنها به رفتاری متضاد با پیامبر(ص) توصیه شده است، بلکه خلاف سنت الهی نیز عمل میکند؛ همان قائمی که باید به سیره و سنت پیامبر وفادار باشد. چه کسی میتواند این سخن را بپذیرد؟ این عبارت به دلیل ناسازگاریاش با اصل چهارم مردود است.
احتمال دیگری نیز وجود دارد: ممکن است عبارت تصویری از یکی از قائمهای بدلی باشد که خبر او به امام منتسب شده است. منظور از قائم یا مهدیهای بدلی کسانی هستند که برای جذب مردم در جنبشها و قیامهای خود ادعای مهدویت میکردند.[۳] در این صورت، گزاره هیچ ربطی به مهدی موعود ندارد.
گزارۀ ج: نپذیرفتن توبه
و توبۀ کسی را نمیپذیرد، پس وای بر کسی که با او دشمنی کند.
قائمِ این خبر علاوه بر آنکه پیامبر(ص) را الگوی خود نمیداند سیرهای خلاف قرآن و روایات نیز دارد و آن نپذیرفتن توبه است. چنانکه در اصل ششم بیان شد، همان شرایطی که قرآن برای نپذیرفتن توبه دارد دربارۀ مهدی(ع) نیز صدق خواهد کرد، نه بیشتر. توبهای که از روی خوف از مرگ یا عذاب باشد در فرهنگ قرآنی پذیرفته نشده است. برای مهدی(ع) نیز همین اصل شرط نپذیرفتن توبه است. او قرآن و شریعت جدیدی نمیآورد تا بر مبنای آن شرایط توبهپذیری عوض شود.
علاوه بر این، مهدی(ع) میآید تا انسان کج را راست کند. اگر قرار باشد با ظهور مهدی(ع) انسانها اصلاح نشوند، پس ساکنان آرمانشهر چه کسانی خواهند بود؟ بنابراین با آمدن مهدی(ع) و هدایتگریاش این انسان است که به هویت اصیل خود بازخواهد گشت و همین موجب آرامش روح و روان او خواهد شد. اگر این بازگشت به هویتِ خداییِ خود توبه نیست، پس توبه چیست؟
جمعبندی خبر ۱
محتوای این خبر که به موجب آن قائم(ع) خلاف پیامبر(ص) رفتار میکند و سیاست قتل در پیش میگیرد و توبه را نمیپذیرد بنا بر دلائل یادشده پذیرفتنی نیست، علاوه بر آنکه ضعف اِسنادی نیز دارد.
با جمع بندی اخباری که در این فصل آمده،در انتها چنین نتیجه میشود:
جایجای اخبار فوق که اشاره دارد به سیاست قتل، داشتن عملکردی مخالف پیامبر، نپذیرفتن توبه، خون راهانداختن تا ساق پا یا رسیدن جنگ به محل کسب و کار مردم، بیرحمی و … نادرست است. اگر بناست امامزمان(ع) سپاه خشمگینی داشته باشد، که هرکه را به خاطر داشتن کوچکترین مخالفت و زاویهای با او نابود کند، دیگر اینهمه زحمت انبیا و خوبان تاریخ بیمعنا میشود. خدا میتوانست این سپاه خشم را به انبیا یا پیامبر خاتم(ص) بدهد و آنها در همان دوره چنین نقشی ایفا کنند. موکول شدن امر ظهور به آخرالزمان حکمتهای مختلفی دارد؛ ازجمله آنکه ظرفیتها و بسترهایی فراهم شود تا انسان خود خواهان و نیازمند حیاتی مطلوب باشد. این نیاز انسان است که در کنار ویژگیهای خاص منجی آخرالزمان بستری را برای شکلگیری حیاتی نو فراهم خواهد کرد.
روایات این فصل بنا بر اصول ششگانه نیز قابل نقد و رد است. چنین جنگهای فراگیر و بیمحابایی ناقض عدالت نظامی است (اصل اول)؛ بنا بر تأثیرگذاری ادوار مرتبط با ظهور، این روایات با چالش مواجه است (اصل دوم)؛ چنین جنگهایی با شاخصههای سیرۀ انبیا و سیرۀ نبوی سازگار نیست (اصل سوم و چهارم)؛ و طبق اصل رحمت (اصل پنجم) نیز رد میشود. بنابراین روایات یادشده علاوه بر ضعف اِسنادی به لحاظ محتوا نیز پذیرفتنی نیست.
…………………………………..
پی نوشتها:
[۱]. نعمانی، الغیبه، ص ۲۳۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳
[۲]. سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۵۹: پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو شدی و اگر تندخو و سختدل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند.
[۳]. نک. دفتر چهارم.
منبع: اختصاصی ادیان نیوز برگرفته از کتاب استراتژی منجی؛ جنگ جهانی یا صبح جهانی؟ (انتشارات پناه)