در حالی که نوجوانان در ایالات متحده به طرق مختلف از نظر مذهبی از والدینشان پیروی میکنند، اما اثرگذاری آنها در برخی موارد دیگر برجسته است.
به گزارش سرویس ترجمه ردنا (ادیان نیوز)، والدین، اثرگذاری بسیاری بر نوجوانان خود دارند – از جمله زمانی که این اثرگذاری به مذهب مربوط میشود. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات پیو، در حالی که نوجوانان در ایالات متحده به طرق مختلف از نظر مذهبی از والدینشان پیروی میکنند، اما اثرگذاری آنها در برخی موارد دیگر برجسته است. این گزارش به زندگی مذهبی نوجوانان آمریکایی و شیوههای بازتاب و عدم بازتاب زندگی مذهبی والدین آنها می پردازد. این گزارش بر آن است تا ۱۸۱۱ نفر از نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ ساله و والدین آنها را به همراه یک نوجوان و والدین او از هر خانواده را بررسی کند. هر فرد به سوالات، نه تنها در خصوص گرایش (وابستگی) مذهبی، باورها و اعمال (تکالیف مذهبی) خودش، بلکه درباره نقشی که فکر می کند مذهب در زندگی هر فردی بازی می کند، پاسخ داده است.
یافته های کلیدی در این گزارش آورده شده است:
۱. بیشتر نوجوانان از دین والدین یا قیم قانونی خود پیروی می کنند
والدین پروتستان احتمالا، نوجوانانی دارند که خودشان را پروتستان معرفی می کنند در حالی که والدین کاتولیک اغلب نوجوانانی دارند که خودشان را کاتولیک می¬دانند. اکثریت قریب به اتفاق والدینی که گرایش مذهبی ندارند دارای نوجوانانی هستند که خودشان را ملحد، بی دین یا پوچ انگار توصیف می کنند.
با این حال، در مجموعه گسترده پروتستان، تفاوت های فاحشی وجود دارد. هشت نفر از ۱۰ نفر والدینی که وابسته به گرایش پروتستان انجلیکال هستند، نوجوانی دارند که خودش را پروتستان انجیلی معرفی می کند. اما در میان والدینی که به فرقه پروتستان اصلی تعلق دارند، ۵۵ درصد نوجوانانی دارند که خودشان را همینطور معرفی می کنند، در حالی که ۲۴ درصد دارای نوجوانانی هستند که وابستگی مذهبی ندارند.
در کل، نوجوانان تا حد کمتری شبیه والدین کاتولیک خودشان هستند که خودشان را کاتولیک بدانند. (۶۳ درصد تا ۷۲ درصد) و تا حد بیشتری احتمال دارد که بگویند وابستگی مذهبی ندارند. (۳۲ درصد تا ۲۴ درصد).
اگر چه این بررسی شامل والدین و نوجوانان با پیشینه مذهبی متعدد بود، اما نمونه، شامل افراد از گروه های کوچک تر- از نظر تاریخی شامل؛ فرقه های پروتستان سیاه، کلیسای مسیحی ارتدوکس، کلیسای قدیسان معاصر عیسی مسیح، و همچنین یهودیان، مسلمانان و دیگر ادیان غیر مسیحی نمی شود تا نظراتشان را به طور جداگانه گزارش دهند.
۲. تقریبا، نصف نوجوانان (۴۸ درصد) معتقدند که باورهای مشابهی مانند باورهای مذهبی والدینشان دارند
در میان نیم دیگر نوجوانان، آنهایی که – بعضی از آنهایی که – معتقدند یا باورهای کاملا متفاوتی از والدینشان دارند، در حدود یک سوم (۳۴ درصد) می گویند که والدینشان اطلاع ندارند که آنها از نظر مذهبی، متفاوت با آنها هستند. و ۱۷ درصد معتقدند که این تفاوت عقیده، حداقل منجر به کشمکش در درون خانواده آنها می شود.
به طور کلی، اغلب والدین و نوجوانان، قرائت و تفسیر خوبی از مهم بودن مذهب در زندگی دیگران دارند. به عنوان مثال؛ ۷۳ درصد نوجوانان پاسخ مشابهی از اهمیت مذهب والدینشان به آنها می دهند. و ۶۸ درصد والدین به نوجوانان خود در مورد این که چقدر مذهب نوجوانانشان برای آنها مهم است، پاسخ یکسان می دهند. هنگامی که والدین و نوجوانان پاسخ یکسانی نمی دهند به این دلیل است که والدین، اهمیت مذهب در زندگی نوجوانان خود را به جای این که ناچیز بشمارند، نادیده می گیرند.
۳. نوجوانان به احتمال زیاد به والدینشان می گویند که به صورت منظم در مراسم های مذهبی شرکت می کنند، اما وقتی این مسأله شخصی تر از ابراز دینداری میشود، نوجوانان، کمتر از والدینشان، مذهبی ظاهر می شوند
در حدود، ۴ نفر از ۱۰ نوجوان و والدین آنها، می گویند که ماهیانه، دست کم یک یا دو بار در مراسم های مذهبی شرکت می کنند. و شاید به این دلیل است که شرکت در مراسم های مذهبی، یک فعالیت خانوادگی است. اکثر، قریب به اتفاق والدینی که می گویند به صورت مرتب در مراسم های مذهبی شرکت می کنند، دارای نوجوانانی هستند که اغلب در آن مراسم ها شرکت می کنند. (این بررسی، قبل از شیوع کرونا ویروس انجام شده است که مردم عادت به حضور در بسیاری از این مراسم ها را داشتند.) با این حال، نوجوانان احتمالا، کمتر از والدین خود برای دعای روزانه مراجعه می کنند. (۲۷ درصد تا ۴۳ یا ۴۸ درصد). و در نظر گرفتن مذهب در زندگی آنها خیلی مهم است. (۲۴ درصد تا ۴۳ درصد).
۴. اغلب نوجوانان، همراه هر دو والدین خود (۴۰ درصد) یا یکی از آنها (۲۵ درصد) در مراسم های مذهبی شرکت می کند
۷ درصد دیگر میگویند که آنها به صورت معمول با افراد دیگر مانند پدر بزرگ و مادر بزرگ و سایر اعضای خانواده یا دوستان در مراسم¬ها شرکت می¬کنند. فقط ۱ درصد آنها می¬گویند که به صورت تنها در مراسم ها شرکت می کنند. تقریبا یک چهارم آنها می گویند که هرگز در مراسم های مذهبی شرکت نمی کنند و یا از پاسخ دادن به این سوال خودداری می کنند.
بسیاری از نوجوانان و والدین آنها به شیوه های دیگری به عنوان یک خانواده، درگیر ادای تکالیف مذهبی می شوند. در حدود شش نفر از ده نفر (۵۹ درصد) می گویند که «اغلب» یا «گاهی» در مورد مذهب با خانواده خود صحبت می کنند. در حالی که حدود نیمی از نوجوانان (۴۸ درصد) می گویند که دعا خیر یا دعای قبل از غذا با خانواده را حداقل گاهی انجام می دهند. سهم کمتری از نوجوانان(۲۵ درصد) می گویند که آنها معمولا کتاب مقدس را به عنوان عضوی از یک خانواده می خوانند.
۵. نوجوانانی هستند که به احتمال زیاد می گویند به این دلیل در مراسم های مذهبی شرکت می کنند چون والدینشان از آنها می خواهند (۳۸ درصد) و نوجوانان دیگری هستند که می گویند به این دلیل در مراسم های مذهبی شرکت می کنند چون خودشان این طور می خواهند (۳۵ درصد)
به صورت معمول، زمانی که قضیه به فعالیت های مذهبی مربوط می شود حدود دو سوم از نوجوانانی که امور مذهبی را با خانواده خود انجام می دهند، می گویند این کار را عمدتا یا تا حدودی به این دلیل است که والدینشان از آنها می خواهند. اما، حتی اگر نوجوانان برای خشنودی والدین خود در مراسم ها شرکت کنند، به نظر می رسد که آنها از این مراسم¬ها بهره¬ای می¬برند: حدود سه چهارم از نوجوانانی که با خانواده خود در فعالیت های مذهبی شرکت می¬کنند، می¬گویند انجام این کارها، «به مقدار زیادی» لذت بخش است (۲۷ درصد) یا «مقداری» لذت بخش است (۵۱ درصد). در میان نوجوانانی که می گویند در مراسم ها شرکت می کنند چون والدینشان از آنها خواسته اند که شرکت کنند، ۷۹ درصد میگویند که آنها نیز حداقل از این فعالیت ها لذت می برند.
۶. آموزش مذهبی، نسبتا رایج است
شش نفر از ده نوجوان می¬گویند آنها در یک برنامه آموزشی مذهبی مانند روزهای یکشنبه یا مدرسه عبری شرکت کرده¬اند. ۲۹ درصد می گویند همیشه یا گاهی این کار را ادامه می دهند و ۳۱ درصد می گویند که به ندرت شرکت می کنند یا این کار را انجام می دهند ولی نه طولانی مدت. و حدود نیمی از نوجوانان (۵۱ درصد) می گویند آنها بخشی از گروه جوانان مذهبی بوده اند. اکثر نوجوانان بدون وابستگی مذهبی می¬گویند آنها در این فعالیت ها شرکت نکرده اند. اگر چه ۳۲ درصد می گویند آنها در برخی موارد آموزش مذهبی دیده اند و ۲۷ درصد هم می¬گویند که آنها در یک گروه جوانان مذهبی شرکت کرده¬اند، حتی اگر این کار را به مدت طولانی انجام نمی دهند.
۷. در یک مقیاس، نوجوانانی که والدین آنها طرفدار حزب جمهوریخواه هستند یا این طور به نظر می رسند، بیشتر درگیر مسائل مذهبی هستند تا والدینی که دموکرات هستند یا متمایل به این حزب هستند
به عنوان مثال؛ نوجوانانی با والدین جمهوریخواه احتمال زیاد می گویند که به صورت هفتگی یا اغلب در مراسم های مذهبی شرکت می کنند، اغلب یا گاهی در برنامه های آموزشی مذهبی شرکت می کنند و حداقل گاهی به گروه¬های جوان مذهبی می روند. آنها احتمال زیاد با خانواده خود در مورد مذهب گفتگو می¬کنند، دعا می خوانند و کتاب مقدس را گاهی وقت¬ها همراه با خانواده خود قرائت میکنند. این الگوها حتی زمانی که تحلیل محدود به نوجوانانی باشد که گرایش (وابستگی) مذهبی دارند، به کار گرفته می شود.
۸. نوجوانان پروتستان اوانجلیکا، به سبب اقدامات سنتی، مذهبیتر از سایرین هستند و به احتمال زیاد می گویند که دست کم، گاهی اوقات در گروههای مذهبی یا مراسم های مذهبی شرکت می کنند
به نظر می¬رسد که مذهب، به صورت عمیق تری در زندگی آنها نهادینه شده است. نوجوانانی اوانجلیکال به احتمال زیاد بیشتر از دیگر گروه های مذهبی می گویند که حس یکنواخت و عمیقی از آرامش معنوی دارند و دارای حس خوبی نسبت به خودشان هستند. (حداقل یک بار یا دو بار در ماه). این مطلب را هفت نفر از ده نوجوانی که مورد مقایسه قرار گرفته اند: تقریبا نصف یا کمتر، کاتولیک، پروتستان و نوجوانانی که وابستگی مذهبی ندارند، میگویند.
نوجوانان پروتستان به احتمال زیاد، بیشتر از گروهای دیگر، در هنگام اتخاذ تصمیم های اخلاقی، به آموزه های دینی و اعتقادات مذهبی توجه می کنند. در مورد والدین اوانجلیال این احتمال وجود دارد که آنها بیشتر از والدین دیگر بگویند که برای آنها مهم است که نوجوانان آنها در مذهب خودشان رشد کنند (۷۱ درصد) و نوجوانان آنها با هم کیشان خودشان ازدواج کنند (۵۳ درصد). به طور کلی، ۵۵ درصد از والدین که گرایش مذهبی دارند می گویند برای آنها خیلی مهم است که فرزندان آنها به مذهب خودشان بزرگ بشوند. در حالی که حدود یک سوم (۳۶ درصد) می گویند مهم است که در نهایت، فرزند آنها با هم کیش خودش ازدواج کند.
۹. نوجوانان مستعد قرار گرفتن در معرض این احتمال هستند که شاید حقیقت در ادیان مختلف وجود دارد و مردم می توانند بدون اعتقاد به خداوند، معنوی (اخلاقی) باشند
تعداد زیادی از نوجوانان (۴۵ درصد) بیان می کنند؛ معتقدند که بسیاری از مذاهب ممکن است حقیقت باشند. در حالی که ۳۱ درصد می گویند که تنها یک دین، دین حقیقی و راستین است. نوجوانان کمتری معتقدند که هیچ مذهبی، مذهب حقیقی و راستین نیست.
اکثریت نوجوانان (۶۱ درصد) معتقدند که ضرورت ندارد اعتقاد به خداوند، معنوی و ارزشمند باشد، در حالی که ۳۸ درصد معتقدند؛ اعتقاد معنوی به خداوند، لازم است. این نمونه بررسی در میان والدین در خصوص این سوالات تا حد زیادی مشابه نوجوانان است.
۱۰. بسیاری از نوجوانان آمریکایی حداقل یک یا دو بار در ماه تجربه مذهبی یا معنوی دارند
احساس نیمه عمیق از آرامش روحی و زندگی معنوی، حداقل به صورت ماهیانه، وجود دارد. در حالی که ۴۶ درصد می¬گویند آنها در خصوص معنا و هدف زندگی، فکر می کنند و ۴۰ درصد احساس عمیقی از شگفتی جهان دارند. رایج ترین تجربه، یعنی؛ احساس سپاسگزاری و امتنان در ۷۷ درصد نوجوانان، در این بررسی و تحقیق آمده است.
در حالی که نوجوانانی که وابستگی مذهبی ندارند به احتمال زیاد به همان اندازه که دیگران می گویند، احساس شگفتی عمیقی نسبت به جهان دارند، آنها احتمالا، از نوجوانان دیگر در گروه¬های مذهبی، احساس آرامش معنوی کمتری، حداقل، یک یا دو بار در ماه دارند.
مترجم: علی محمد ابوالحسنی