اهالی روستا نه کلاس آموزشی دارند، نه نماز جماعت، نه حتی نماز اول وقت، نه کتاب مفاتیح و زیارت عاشورا و دعای ندبه و کمیل. برخی از واجبات مانند مناسک حج و برخی مستحبات موکد مانند زیارت معصومین و امامزادگان را نیز به دلیل اینکه باید در زمان ظهور و بدون اخذ گذرنامه باشد، تعطیل کردهاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، روستایی در طالقان معروف به ایستا وجود دارد که اهالی آن از تکنولوژی و وسایل روز استفاده نمی کنند و هیچ مدرک شناسایی ندارند و عقاید عجیبی دارند.
اهالی این روستا از پیروان مرحوم آیت الله میرزا صادق آقا تبریزی هستند و پس از گذشت حدود ۱۰۰ سال همچنان از او تقلید می کنند.
آنان نه کلاس آموزشی دارند، نه نماز جماعت، نه حتی نماز اول وقت، نه کتاب مفاتیح و زیارت عاشورا و دعای ندبه و کمیل. برخی از واجبات مانند مناسک حج و برخی مستحبات موکد مانند زیارت معصومین و امامزادگان را نیز به دلیل آن که این عبادات باید در زمان ظهور و بدون اخذ گذرنامه باشد تعطیل کردهاند.
اقتصاد این روستا همانند اقتصاد سوسیالیستی و اشتراکی است و همه افراد روستا قبل از طلوع آفتاب به شدت مشغول کار میشوند و همه آنان مانند اعضای یک خانواده تولید و مصرف می کنند.
در حال حاضر اهالی روستای ایستا در منطقه ای به وسعت حدود ۱۴ هکتار در کنار رودخانه شاهرود که در دو کیلومتری شمال شرقی شهر طالقان (شهرک) قرار دارد، سکونت دارند.
ناگفته های امام جمعه طالقان
حجت الاسلام والمسلمین سیدفضل الله حسینی، امام جمعه طالقان، برای اولین بار ناگفته های بسیاری درباره روستایی در طالقان معروف به ایستا و عقاید، آداب و رسوم و اقتصاد آنها را در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» به زبان آورد.
امام جمعه طالقان می گوید: ارتباط بنده با اهالی این روستا خوب است و چند بار هم با آنان دیدار داشته ام و گاهی نیز در معیت برخی از بزرگان که شاید راضی نباشند نامشان برده شود، این دیدار و گفتگو و بازدید انجام شد.
هرکس نامی برای روستا انتخاب کرده است!
اهالی این روستا برای خود نامی انتخاب نکردند، دیگران هر کس به زعم خود برای آنان نامی برگزیدند. برخی به گمان اینکه این افراد منتظران واقعی امام زمان(عج) در عصر غیبت هستند، نامشان را «منتظران» گذاشتند و برخی نیز به آنان «پشمینه پوشان» می گویند، به خاطر کناره گیری آنها از ابزار و امکانات روز. برخی نیز به خاطر ترک زبان بودن اهالی روستا، آنجا را «ترک آباد» می گویند. برخی نیز نام «ایستا» را برای روستا انتخاب کردند به جهت آن که این افراد در عصر غیبت اعتقاد به “توقف” دارند. به خصوص توقف در سبک زندگی قرن چهاردهم میلادی و عدم استفاده از تکنولوژی.
طبق آخرین اطلاعاتی که بنده دارم تعداد اهالی روستا ۳۸ نفر است که ۱۸ نفر مرد و ۲۰ نفر زن می باشند.
تقلید از عالمی که ۱۰۰ سال قبل فوت کرده است!
اهالی روستا از پیروان مرحوم آیت الله میرزا صادق آقا تبریزی هستند و پس از گذشت حدود ۱۰۰ سال همچنان از او تقلید می کنند. مرحوم میرزا صادق تبریزی از علمای مبارز و مخالف مشروطه و اهل تبریز بود که در دوران رضاشاه به خاطر مخالفت علنی با شاه از تبریز تبعید شد و پس از گذراندن مدت محکومیت، در قم اقامت کرد و در سال ۱۳۱۱ در همانجا از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
پس از فوت آیت الله میرزا صادق آقا، یکی از شاگردان ایشان به نام سید حسین نجفی طباطبایی زعامت حدود ۲۰۰ خانوار را برعهده میگیرد، اما پس از فوت ایشان در سال ۱۳۵۷ که یکی از پسران ایشان به نام سیدجواد قصد جانشینی او را داشت، بسیاری از پیروان سید حسین نجفی زعامت او را نمی پذیرند و در نهایت ۱۶ خانوار با رهبری فردی به نام حسنیقلی ضیائی که خواهرزاده سید حسین نجفی طباطبایی است از تبریز هجرت میکنند. این افراد ابتدا در سال ۱۳۶۶ به شهر تنکابن می روند که با مخالفت اهالی و مسئولین مواجه میشوند و در نهایت ۱۱ خانوار از ۱۶ خانوار که بالغ بر ۵۰ نفر میشوند، به طالقان مهاجرت میکنند و ۵ خانوار دیگر به تبریز بر می گردند. از این ۱۱ خانوار نیز چهار خانوار رهبری آقای ضیایی را نمیپذیرند و به منطقه سلفچگان در استان قم مهاجرت میکنند و در سلفچگان با سادهزیستی روزگار می گذرانند
آقای ضیائی رهبر روستاست
اما پیروان آقای ضیائی در طالقان معروفیت کشوری و بلکه جهانی پیدا می کنند، آن هم بیشتر به خاطر نبوغ و تدابیر خود آقای ضیایی. این افراد در حال حاضر در حدود ۱۴ هکتار در کنار رودخانه شاهرود که در دو کیلومتری شمال شرقی شهر طالقان (شهرک) قرار دارد، سکونت دارند. آقای ضیایی اگرچه روحانی نیست و اطلاعات دینی زیادی ندارد، اما با مدیریت منظم و نفوذ در افراد و ابتکارات جالبی که به آن اشاره خواهم کرد هم نقش زعیم دینی و هم حاکم را در بین اهالی روستا پیدا میکند. با این که به نظر میرسد خود آقای ضیایی و دیگر افراد با هدایت یک روحانی به نام حسن طاهرزاده برهان متولد۱۳۰۷ به این هجرت ها دست زدند، اما به تدریج آقای ضیایی همه کارها حتی فتاوای شرعی را بر عهده گرفت و نقش آقای برهان به حاشیه رفت، به خصوص اینکه چند سالی است که پس از کرولال شدن آقای برهان دیگر نقشی در این روستا ندارد.
آقای ضیایی تاثیر کاریزمایی بسیار قوی در اهالی روستا دارد، به طوری که اهالی در کوچک ترین تصمیمات و جزئی ترین کارها از جمله مسائل شخصی، اعتقادی و اجتماعی گوش به فرمان او هستند و خانم ها نیز با واسطه همسر ایشان مسائل را از او می پرسند.
اهالی روستا به عنوان اینکه در زمان عصر ظهور هیچ مدرک دولتی اعتبار ندارد، پیش از هجرت از تبریز همه مدارک و اسناد خود را از بین بردند تا هیچ اثری از سند دولتی همراه ایشان نباشد.
نه کلاس آموزشی دارند، نه نماز جماعت! / اعتقادی به حج رفتن ندارند
توقف و ایستایی اهالی بسیار وسیع است. نه کلاس آموزشی دارند، نه نماز جماعت، نه حتی نماز اول وقت، نه کتاب مفاتیح و زیارت عاشورا و دعای ندبه و کمیل. برخی از واجبات مانند مناسک حج و برخی مستحبات موکد مانند زیارت معصومین و امامزادگان را نیز به دلیل آن که این عبادات باید در زمان ظهور و بدون اخذ گذرنامه باشد، تعطیل کردهاند. در مسائل سیاسی نیز در توقف کامل هستند و از نظر تقلید نیز از هیچ مرجع زنده ای تقلید نمی کنند.
آقای ضیایی تلفن همراه و خودروی لوکس و گران قیمتی دارد
با این که اهالی در ابتدا به شدت در استفاده از کوچکترین ابزار روز پرهیز میکردند، اما به تدریج دیدند برای بکارگیری برخی تجهیزات روز چارهای ندارند. مانند استفاده از دستگاه فرز، سیستم مدرن توزیع و بهره برداری از آب، رنگ و مواد شیمیایی دیگر، کپسول گاز، دستگاه دریل و برخی دیگر از اقلام و ابزار فنی یا واکسن چند میلیونی و داروهای گرانقیمت برای اسب ها.
جالب این که خود آقای ضیایی نیز تلفن همراه و خودروی لوکس و گران قیمتی دارد که کمتر کسی آن را دیده است، زیرا سعی میکنند ابزار روز کمتر در معرض دید مردم باشد.
این موارد را آقای ضیایی به عنوان ضرورتهای زندگی قبول کرده، اما تعجب اینجاست که چطور سوار هواپیما شدن و اخذ گذرنامه برای انجام مناسک حج که از اوجب واجبات است به عنوان یک ضرورت مطرح نیست.
اما آنچه به نظر بنده از دستاوردهای این روستا میتواند الگویی برای زندگی ساده و در عین حال پربازده باشد، عبارت است از:
۱- زندگی ساده و سنتی و حتی امکان زندگی طبیعی بدون آلودگی و سر و صدا با ابزاری مانند آسیاب آبی، نجاری و دستگاه پخت و پز چند منظوره سنتی ابتکاری، تنورستان و …
۲- پرورش اسب هایی با نژادهای اصیل که بعضا ارزش آنها تا ۱۰ میلیارد تومان میرسد و فروش به کشورهای عربی و اروپایی
۳- نظم و انضباط بسیار بالا در همه زمینهها چه کارهای شخصی و چه سه رشته مهم صنعت سنتی، کشاورزی و دامداری
زنان روستا بیشتر مجردند
درباره زندگی زنان این روستا نکته مهم این که همگی با نقاب و بیشتر آنان مجرد هستند، اما سن جوان در میانشان به ندرت پیدا میشود که به دلیل عدم رواج ازدواج در میان این طایفه است. به نظر میرسد جوانترینشان ۲۷ سال داشته باشد.
از میان زنان تنها همسر آقای ضیائی با زبان فارسی می تواند صحبت کند.
جمعیت روستا در حال انقراض است
به نظر میرسد آقای ضیایی هیچ تمایلی به زیاد شدن اهالی روستا و ترویج مرام خود و جذب افراد ندارد و با توجه به توقف اهالی در ازدواج (که میگویند مرحوم میرزا صادق در رساله خود هیچ اشاره ای به مسائل ازدواج نکرد) و پیر شدن جمعیت، به تدریج این جمع در حال منقرض شدن باشند.
طبیب سنتی دارند
آقای ناصر طاهرزاده، طبیب سنتی این طایفه است که در موارد خاصی نیز بیماران را با تدابیر ویژه به خصوص اگر خانم باشد، به مراکز درمانی تهران و جاهای دیگر اعزام میکند.
اقتصاد سوسیالیستی و مالکیت اشتراکی اهالی روستا
اقتصاد روستا همانند اقتصاد سوسیالیستی و اشتراکی است. همه افراد روستا قبل از طلوع آفتاب به شدت به کار مشغول میشوند؛ زنان روستا از شب قبل خمیر نان را آماده و در روز نان ها را کاملا به صورت طبیعی می پزند. مردان نیز در کارهای بیرون مشغول کار و تلاشند، اما در عین حال مالکیت ها همه اشتراکی است و همه مانند اعضای یک خانواده تولید و مصرف می کنند.
مطالب محرمانهای وجود دارد، ولی …
آنچه بنده در این گزارش مطرح کردم سعی کردم رعایت انصاف را بکنم، اگرچه مطالب محرمانهای وجود دارد که بیش از مطالب یاد شده است و گفتنش صلاح نیست و از آنچه که به عنوان احتمالات در تایید یا نقد این افراد مطرح میشود خودداری می کنم. تنها یک جهت مثبت و یک جهت منفی درباره اهالی روستا و نوع زندگی که انتخاب کرده اند را بیان میکنم.
نظم دقیق در کارها و استفاده از امکانات طبیعی
نقطه مثبت این شیوه زندگی همانطور که اشاره کردم نظم دقیق در کارها و حتی الامکان استفاده از امکانات طبیعی و دوری از بسیاری از غوغاها و کارهای دست و پاگیر و بیفایده اداری و چشم و هم چشمی ها، زد و بندها، زرق و برق های دنیوی، زندگی مصرفی و فسادهای عصر تکنولوژی است و همین شیوه زندگی موجب شده است که مردم خسته از اوضاع ساخته و پرداخته سرمایه داران منفعتطلب یا سیاست بازان قدرتطلب را به خود جلب و جذب کند.
البته مردمی که زندگی اهالی این روستا را دیده اند، باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی آنان مقایسه می کنند و چه بسا آرزو کنند مانند آنها زندگی داشته باشد، اما از مشکلات، افسردگیها، بیماری ها، احساس تنهایی آنان خبر ندارند.
هر حکومتی را در آخرالزمان نفی میکنند
از طرفی این طایفه با این که هر حکومتی را در آخرالزمان نفی میکنند، اما چون تبلیغ علنی سیاسی و عقیدتی ندارند، دستگاههای امنیتی و مسئولان حکومتی کاری به آنان ندارند و تخلفات شان از قبیل نداشتن مدرسه و آموزش، نداشتن اسناد و مدارک، تصرف در حریم رودخانه و … را نادیده میگیرند. در نتیجه اهالی روستا از بسیاری از دردسرهای اداری که بر شانه بسیاری از مردم سنگینی میکند، آزادند و کسی کاری به کارشان ندارند و همین خود اسباب راحتی دیگری را برایشان فراهم میکند.
هیچ قدرتی نمی تواند آسیبی به اراضی و املاک این طایفه برساند
از طرف دیگر بسیاری از شخصیتهای معروف سیاسی و فرهنگی کشور برای بازدید این روستا آمدهاند که این خود اعتبار آن را بالا برده و اگر مشکل اداری برایشان پیش آید می توانند از حمایت بزرگان ذینفوذ برخوردار شوند. به عنوان مثال در حال حاضر که بی رحمانه بومیهای طالقان از کنار رودخانه ها رانده و خانه هایشان خراب می شود، هیچ قدرتی نمی تواند آسیبی به اراضی و املاک این طایفه برساند. اگرچه بنده نیز هیچ اعتقادی به برخی از این تخریبها ندارم.
به جای ناراضی تراشی های بی حد و حساب در طالقان و ایجاد هزینه سنگین برای نظام که نتیجه اش هم ناراضی شدن مردم و نابودی کشاورزی و دامداری است، شاید مانند کنار سواحل دریای خزر شود که بومیان را از کنار دریا بلند کردند و به بهانه سالم سازی دریا و اکنون پس از گذشت ۵۰ ، ۶۰ سال از آن زمان تمامی ساحل توسط افراد بانفوذ و ادارات و سازمان های دولتی و خصوصی اشغال شده است. یعنی صد برابر بیشتر از بومیان آلونک نشین . در حال حاضر ساختمانهای ۱۰ طبقه و … کاملا چشم انداز دریا را کور کرده است.
نگرانی وجود دارد که خانههای مردم خراب و به جایش مجوز شهرکها صادر شود
در طالقان نیز این نگرانی وجود دارد که خانههای مردم خراب و به جایش مجوز شهرکهایی که هیچ یک از ساکنانش بومی نیستند، صادر شود مانند شهرک پزشکان که تنها برای استفاده چند روزه در طول سال است. یعنی خوش نشینی های غیر مولد و طفیلی.
اهالی روستای ایستا با استفاده از یک طرح کاملا ابتکاری که اینجا مجال بیان آن نیست، بدون کمک دولت و دستگاههای عریض و و طویل توانستند جلوی طغیان رودخانه را آن هم در شدت طوفان ها بگیرند.
در کشورهای اروپایی نیز بسیاری از شهرها کنار آب ساخته شده نه خطری مردم را تهدید می کند و نه آلودگی وارد آب می شود.
امام جمعه طالقان در پایان این مصاحبه، انتقاد مهم خود را از شیوه زندگی اهالی روستای ایستا و جدا شدن از مرجعیت زنده و عالمان دین می داند که منشاء بسیاری از افکار و اعتقادات باطل شده است.
منبع: حوزه نیوز