برای موفقیت تبلیغ دین در جهان جدید و برای اینکه «گوش شنوا» وجود داشته باشد، بایستی پیامی مناسب را با ابزاری مناسب عرضه کنیم.
ردنا (ادیان نیوز) – رسیدن امواج مدرنیته و نفوذ آن در لایه های مختلف جامعه ایرانی، تحولات بسیاری را رقم زد. این تحولات را دست کم می توان از آغاز دوره مشروطه رصد کرد. جامعه ایران در این بازه زمانی دگرگونی های بسیاری را در ساحت مباحث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، دینی و … شاهد بوده است؛ دگرگونی هایی که موجب شد تا فهم ایرانیان از جهان و نیز خودشان تفاوت های بسیاری پیدا کند. در میان این تحولات، یکی از موضوعات حائز اهمیت برای دینداران، مسئله تبلیغ دین است؛ امری که از این دگرگونی ها مستثنا نبوده و شرایط جدیدی را تجربه می کند.
امروزه گزاره های مختلفی مانند این شنیده می شود که «جوانان از دین گریزان شده اند» و «مردم دیگر به حرف ما گوش نمی دهند». این سخن گاه حتی از سوی مراجع بزرگ شیعه بیان می شود که «زمانی بود وقتی یک فتوا صادر می شد همه گوش ها شنوا بود اما زمانی شده که گوش های شنوا کم شده است» سوال مهمی که در این فضا وجود دارد این است که چرا «گوش شنوا» کم شده است؟ پاسخ های مختلفی می توان برای این پرسش مطرح کرد. یکی از مهمترین پاسخ ها این است که دین به نحو درستی به مخاطب عرضه نمی شود و ما در تبلیغ دین دچار ضعف هستیم. بررسی این مسئله می تواند به ما کمک کند تا در مورد بایسته های تبلیغ دین در جهان جدید نگاه بهتری پیدا کنیم.
ضعف تبلیغ دین در جهان جدید
در پاسخ به چرایی ضعف تبلیغ دین در جهان جدید، یک پاسخ رایج وجود دارد. این پاسخ علت ناکارآمدی تبلیغ دین را در «ابزار» تبلیغ جستجو می کند و همواره بر به روزرسانی ابزار تبلیغ دین تاکید دارد. در این نگاه، مشکل در نارسا بودن ابزارهای قدیمی است و اگر روحانیون و طلاب با روش های نوین به تبلیغ دین بپردازند، موفقیت حاصل خواهد شد.
تاکید بر ابزار، نمودهای مختلفی یافته است. به طور مثال برخی از روحانیان به درستی دریافته اند که در زمانه جدید، دوران تک گویی به پایان رسیده است و اکنون عصر گفتگوی دو یا چند سویه است. از این روست که در کنار منابر سنتی که صرفا امکان سخن یک طرفه را فراهم می کند، در شبکه های مجازی هم فعال می شوند و به همین جهت امروزه می توان روحانیونی را در شبکه های مجازی یافت که چند ده هزار فالوور و خواننده دارند.
حضور بیشتر در رسانه های جمعی، استفاده از واژگان نوین، گرایش به هنرهایی چون شعر، رمان، سینما و موسیقی در میان این گروه از روحانیون بیشتر است. ادبیات این گروه نیز با گروه های سنتی حوزوی متفاوت است و کلمات امروزین بسیاری در کلام آنها یافت می شود. آنها گاه زبان های خارجی هم می دانند و برخی از آنها حتی از اینکه به بخشی از رمان ها یا سریال ها خارجی ارجاع بدهند نیز ابایی ندارند.
اگرچه این گروه در مقایسه با گروه سنتی در امر تبلیغ دین موفق تر عمل می کنند، با این حال به نظر می رسد همچنان مشکلی در اینجا وجود دارد. به گمان من، مسئله مهمی در این میان مغفول واقع شده است. در چاره جویی برای مسئله تبلیغ دین در دنیای جدید، نباید بحث را صرفا به ابزار تقلیل داد. به عبارت دیگر، کسانی که تمام راه حل این مسئله را در به روز رسانی ابزار می بینند دچار یک فروکاهش بزرگ شده اند و تمام مشکل را ذیل چگونگی «قالب» تبلیغ دیده اند. این در حالی است که بخش مهمی از ماجرا نه به قالب بلکه به «محتوا» مربوط است.
یادداشتی از وحید سهرابی فر