به گزارش ادیاننیوز؛ این پرسش مطرح است که چنین حملاتی با این ابعاد را چه گروه یا جریانی سازماندهی کرده است؟ آیا تلاشی سازمان یافته برای هدف قرار دادن جوامع مسیحی (و شاید در آینده نزدیک یهودی) در جهان و منتسب کردنشان به گروهکهای ناشناسی با اسامی و ظواهر اسلامی و متعاقب آن دامن زدن به اسلامهراسی در کار است؟
آیا ممکن است در آینده و این بار در سریلانکا شاهد موجی مشابه با جنایتهای رخ داده علیه اقلیت مسلمان روهینجا در میانمار باشیم؟
در سالهای اخیر رهبران کشورهای غربی به ویژه با روی کار آمدن رهبران پوپولیست و راستگرا و مهاجرستیزی نظیر دونالد ترامپ تنفر خود نسبت به مسلمانان را بیش از پیش مطرح میکنند؛ جریانی که شخص رئیس جمهور فعلی آمریکا که از دوستی و حمایت یک لیست بلند بالا از رهبران عرب و مسلمان برخوردار است، سردمدار آن است.
اواخر اسفند ماه گذشته حمله یک راستگرای مسیحی به دو مسجد در شهر کرایستچرچ نیوزیلند کشته شدن بالغ بر ۵۰ مسلمان بی گناه را به همراه داشت. عامل این حمله به نام “برنتون تارانت” در مانیفستی از آندرس بریویک نروژی که در سال ۲۰۱۱ میلادی ۷۷ نفر را در اسلو قتل عام کرد الهام گرفته و در ضمن علاقه شدیدی به دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دارد.
عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه فرامنطقهای رأی الیوم و تحلیلگر سرشناس عرب به دنبال وقوع حملات تروریستی نیوزیلند در تحلیلی خبر از وارد شدن اسلامهراسی در جهان به فاز حملات تروریستی میدهد. او مینویسد: پدیده “اسلام هراسی” یا “دشمنی با مسلمانان” در اروپا و به طور کلی در غرب یک پدیده جدید نیست بلکه بحث جدید این است که این پدیده رنگ و بوی تروریستی به خود گرفته و از اظهارات، نوشتههای تحریکآمیز و بیحرمتی به گورستانها به حد حملات خونین رسیده و درحال تغییر از اقدامات شخصی و محدود به اقدامات سازمان یافته و ایدئولوژیک است.
این بار اما در حوادث سریلانکا شکل جدیدی از این اسلامهراسی را شاهد هستیم. تا کنون هنوز ابعاد کامل این حملات روشن نشده اما مقامهای سریلانکا هم به وجود نوعی سازماندهی گسترده و حتی بینالمللی در پشت این حملات اذعان دارند. راجیتا سناراتنه، سخنگوی کابینه سریلانکا تاکید کرده حملات مرگبار در روز عید پاک با کمک یک شبکه بینالمللی صورت گرفته است. این مقام با اشاره به حملات متعدد روز یکشنبه گفت: گمان نکنیم این حملات تنها از سوی گروهی از مردمی که در این کشور هستند، محدود باشد. بدون یک شبکه بینالمللی این حملات موفقیتآمیز نمیبود.
دولت سریلانکا گروهی نسبتا ناشناخته به نام “جماعت توفیق ملی” را که یک گروه محلی است، مسئول حملات روز یکشنبه در کشور معرفی کرد. نخستوزیر سریلانکا هم صحبت از دست داشتن گروهی به نام “جماعه توحید” در این حملات کرده است.
با این حال پرسشهایی اصلی بعد از این حملات غیرمنتظره و ناگهانی مطرح میشوند که در آینده احتمالا به تدریج جواب داده خواهند شد. نخست این که چرا این بار ما شاهد حملاتی در این ابعاد علیه کشوری عمدتا بی حاشیه و با تجربه کمی در زمینه درگیریهای مذهبی یعنی سریلانکا هستیم؟ دوم این که چطور گروه یا سازمانی عمدتا ناشناس به شکلی ناگهانی و در ابعادی گسترده حملاتی را در یک چنین کشوری ترتیب میدهد؟ قطعا چنین حملاتی بدون وجود حامیانی قدرتمند امکان وقوع پیدا نمیکردند و در درجه بعدی باید پرسید که چه کسانی این حملات را سازماندهی و پشتیبانی کردهاند؟ و در نهایت این پرسش مطرح است که چرا عاملان این حمله یک مناسبت مهم مذهبی مسیحیان و کلیساهای متعلق به آنها را به عنوان زمان و مکان وقوع حملاتشان انتخاب کردند؟
در پاسخ به این پرسشها شاید بتوان فرضیههایی را مطرح کرد. در ابتدا باید پیشینه کشور سریلانکا را به عنوان کشوری که چند سالی است پس از چند دهه جنگ داخلی خونین با گروههای جدایی طلب رنگ آرامش را به خود میبیند، در نظر گرفت.
از سال ۲۰۰۹ میلادی که جنگ داخلی در سریلانکا به پایان رسید، این کشور تجربه خشونتهای مذهبی را به صورت پراکنده داشته اما شکل خشونتها به نحوی بوده که عمدتا طی آن گروههای تندروی بودایی به مساجد یا املاک متعلق به مسلمانان حمله کردهاند. اکثریت جمعیت سریلانکا بودایی هستند. ماه مارس سال ۲۰۱۸ میلادی حدود یکسال پیش، برای مدتی در این کشور در ارتباط با این خشونتها وضعیت اضطراری اعلام شد.
با این حال وقوع چنین خشونتی علیه اقلیت مسیحیان در این کشور عمدتا بودایی تا کنون سابقه نداشته است.
بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۲، حدود یک و نیم میلیون مسیحی نیز در سریلانکا زندگی میکنند که اکثریت آنها از پیروان کلیسای کاتولیک رم هستند.
می توان پیش بینی کرد که در نتیجه حملات اخیر علیه مسیحیان سریلانکا و با توجه به این که دولت این کشور یک گروه افراطگرای به ظاهر اسلامی ناشناس را عامل این حملات دانسته موجی علیه مسلمانان این کشور به راه خواهد افتاد که با توجه به جمعیت عمدتا بودایی این کشور، ممکن است وقایعی مشابه با جنایات رخ داده علیه اقلیت مسلمان روهینجا در میانمار را رقم بزند.
کشتار مسلمانان قوم روهینجا در میانمار در سال ۲۰۱۲ نیز در ابتدا بهانههایی در ابعاد کوچک داشت؛ بهانه هایی نظیر اتهام تجاوز و قتل یک دختر بودایی به دست سه جوان مسلمان که بعدا منجر به حمله به یک اتوبوس مسلمانان و کشتار ده نفر از آنها و متعاقب آن به راه افتادن موج خونینی علیه این اقلیت شد که باعث قتل عام و آواره شدن صدها هزار نفر از اعضای این قوم مسلمان به دست عوامل دولتی شد که مورد تحسین و حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا قرار داشت.
در نهایت اقدام سازماندهندگان این حملات تروریستی در سریلانکا بجز خوشحال ساختن اسلام ستیزهای غربی و حامیانشان که به دنبال اسلام هراسی بوده و در واقع نه تنها مخالف اسلام بلکه به طور کلی مخالف با مذهب بوده و به دنبال زدودن اسلام و در نهایت مذاهب دیگر نظیر مسیحیت و یهودیت به صورت کلی در جهان با به راه انداختن جنگ و کشتار در میان پیروان آنها هستند، هیچ نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت.