خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

تبیین دیدگاه شیعیان راجع به نسبت دادن فحشاء به همسران پیامبران

یکی از تهمت هایی که از گذشته تا کنون مخالفین شیعه به این مذهب، زده اند، مسئله اهانت به همسران پیامبران الهی (علیهم السلام) بوده است.

ردنا (ادیان نیوز)- عده ای نظیر ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، مدعی شده اند که شیعیان، نسبت های قبیحی همچون زنا و فحشاء به عایشه و سایر همسران انبیاء (علیهم السلام) داده اند. اینان برای اثبات مدعای خود، به قول برخی از روحانیون شیعه و یا ادعاهایی که در برخی از شبکه های ماهواره ای تحت مدیریت شیعیان مطرح شده است، استناد نموده اند. حال آنکه اولا: این گونه از اقوال، مورد قبول جمهور علمای شیعه نمی باشد چنانکه جمهور علمای شیعه به این گونه اقوال اعتراض کرده اند. ثانیا: با مراجعه به اقوال جمهور علمای شیعه، مشاهده می شود که ایشان، تمامی همسران پیامبران (علیهم السلام) را از زنا و فحشاء منزه می دانند و حتی امکان وقوع اینگونه افعال زشتی را از سوی ازواج الانبیاء(علیهم السلام)، محال می دانند. ثالثا: علمایی همچون آلوسی تصریح کرده اند که چنین نسبت هایی از شیعیان نسبت به همسران انبیاء (علیهم السلام) واقع نشده است. با همه این تفاصیل می توان اینگونه نتیجه گرفت که ادعای افرادی نظیر ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب در مسئله مذکور، ادعایی مردود و نادرست است.

مقدمه
گاه عدم اطلاع دقیق و صحیح از عقاید و تفکرات دیگر مذاهب اسلامی، انسان را به ورطه تهمت پراکنی علیه آن مذاهب می کشاند. از همین رو، همواره عده ای از ناآگاهان به ظاهر عالم، ادعاهایی را در مورد عقاید و تفکرات شیعیان مطرح کرده اند که با اندک تامل و مطالعه ای در مبانی اعتقادی علمای شیعه، دروغ بودن آن ادعاها روشن می شود. البته این نکته را نیز باید یادآور شد که نگاه علمای یک مذهب زمانی، می تواند به اسم نگاه کلی آن مذهب انگاشته شود که دیدگاه جمهور علمای آن مذهب بحساب آید. بنابراین نمی توان با استناد به آراء یک یا چند عالم که نگاهی مخالف نگاه جمهور علمای آن مذهب دارند، مطلبی را بدان مذهب نسبت داد.

یکی از مهم ترین تهمت هایی که از گذشته تا کنون به پیروان مکتب اهل البیت (علیهم السلام) زده شده است، تهمتی در باب نگاه شیعیان نسبت به عایشه است. عده ای نا آگاه و یا مغرض همواره در آثار خود مدعی شده اند که شیعیان، به عایشه، رذایل منافی عفت نسبت می دهند. این ادعا در حالی از سوی این افراد صادر شده است که یا برای اثبات چنین مدعایی دلیلی اقامه نکرده اند و یا به نظر شاذی از یک یا نهایتا چند عالم شیعه استناد کرده اند. حال آنکه نظر جمهور علمای شیعه در مورد این مسئله، چیز دیگری است و به جرات می توان ادعا کرد جمهور علمای شیعه با استناد به ادله متقن و محکم عقلی و نقلی، زنان پیامبران الهی (علیهم السلام) را از انجام اعمال منافی عفت، مبرا می دانند.

در ادامه ضمن بیان ادعای مخالفین شیعه در مسئله مذکور، این ادعا مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

ابن تیمیه
ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه مدعی شده است که شیعیان، به عایشه و همچنین زن حضرت نوح( علیه السلام) نسبت زنا داده اند. او می نویسد: «وهؤلاء الرافضه یرمون أزواج الأنبیاء: عائشه وامرأه نوح بالفاحشه ; فیؤذون نبینا – صلى الله علیه وآله وسلم – وغیره من الأنبیاء من الأذى بما هو من جنس أذى المنافقین المکذبین للرسل»[۱]  شیعیان به عایشه و زن حضرت نوح(علیه السلام) نسبت فحشاء می زند.. و بدین سبب، پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) و انبیاء دیگر را اذیت می کند.

محمد بن عبدالوهاب
محمد بن عبدالوهاب نیز در یکی از آثار خود، مدعی می شود شیعیان به یهودیان شباهت هایی دارند، یکی از شباهت هایی که وی بدان اشاره می کند این است که همانگونه که یهودیان به حضرت مریم (سلام الله علیها) نسبت فحشاء می دادند، شیعیان نیز به همان شکل به عایشه، نسبت فحشاء می دهند.[۲]

انصاف اقتضاء می کند به آثار جمهور علمای امامیه مراجعه شود تا بدست آید که آیا چنین ادعاهایی صحیح است یا خیر؟ در ادامه ادعای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

نقد و بررسی ۲ ادعای فوق
در بخش قبلی به ادعای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب راجع به اینکه شیعیان به جناب عایشه، نسبت فحشاء می دهند، اشاره شد. حال در ادامه این ۲ ادعا بررسی می شود:

اولا: حتی بسیاری از علمای دیگر مذاهب بواسطه مراجعه ای که به آثار بزرگان شیعه داشته اند، اذعان کرده اند که نسبت دادن زنا به جناب عایشه و دیگر زنان پیامبران(علیهم السلام) از سوی شیعیان، امری خلاف واقع است که اتفاق نیافتاده است. چنانکه آلوسی در تفسیر روح المعانی تصریح کرده است: «ونسب للشیعه قذف عائشه بما برأها الله تعالى منه وهم ینکرون ذلک أشد الإنکار ولیس فی کتبهم المعول علیها عندهم عین منه ولا أثر أصلا، وکذلک ینکرون ما نسب إلیهم من القول بوقوع ذلک منها بعد وفاته (صلّى الله علیه وآله و سلّم) ولیس له أیضا فی کتبهم عین ولا أثر.»[۳] به شیعیان نسبت داده شده است که به عائشه، تهمت زنا – که خداوند او را از آن مبرّا کرده است،- زده‌اند؛ در حالى که خود آن‌ها چنین مطلبى را شدیدا انکار مى‌کنند؛ در کتاب‌هاى مورد اعتماد آن‌ها چنین مطلبى دیده نمى‌شود و اصلا اثرى از آن نیست. همچنین آن‌ها وقوع فحشاء را براى عائشه بعد از وفات رسول خدا (صلى الله علیه وآله) انکار مى‌کنند و از این مطلب نیز در کتاب‌هاى آن‌ها اثرى دیده نمى‌شود.

آلوسی همچنین پس از بحث در مورد معنا و مفهوم خیانت زن حضرت نوح( علیه السلام) و زن حضرت لوط (علیه السلام) {فخانتاهما}، چنین اذعان کرده است: «وما ینسب للشیعه مما یخالف ذلک فی حق سید الأنبیاء (صلّى الله تعالى علیه وآله وسلم) کذب علیهم فلا تعول علیه وإن کان شائعا»[۴] نسبتی (که در مورد نسبت دادن زنا به همسران پیامبران از سوی شیعیان) مطرح می شود دروغی است که بر علیه آنان می بندند هرچند شایع است.

ثانیا: با مراجعه به آراء جمهور علما و مفسرین مکتب اهل بیت (علیهم السلام) در می یابیم که ادعای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب، مبنی بر اینکه شیعیان، عایشه و زن نوح (علیه السلام) را به فحشاء نسبت می دهند، ادعایی واهی و نادرست است. آراء علمای شیعه در این باره، هم در کتب تفسیری به چشم می خورد و هم در کتب کلامی و حتی اخلاقی وجود دارد. در ادامه به برخی از آراء بزرگان شیعه در این باره اشاره خواهد شد.

الف: بسیاری از علمای امامیه در ذیل آیه شریفه « قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ  إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ  فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ  إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ»[۵] تصریح کرده اند اینکه بگوییم ( انه لیس من اهلک) به این معنی است که جناب کنعان، فرزند واقعی حضرت نوح (علیه السلام) نبوده بلکه از راه (العیاذبالله) زنا، متولد شده است، حرف نادرست و مردودی است. علمای امامیه علاوه بر بیان این مطلب، همچنین تاکید کرده اند که هیچ یک از همسران انبیاء (علیهم السلام) نیز دچار زنا نشده اند. به برخی از این نظرات اشاره می شود:

۱: مرحوم طبرسی (ره) در تفسیر مجمع البیان تصریح می کند که کنعان، فرزند نسبی و واقعی حضرت نوح(علیه السلام) بوده است. ایشان در جهت اثبات این مدعا، علاوه بر آیه «وَ نَادَى نُوحٌ ابْنَهُ»[۶] که برای جناب کنعان، از لفظ (ابنه) استفاده شده است، همچنین می نویسند: انتساب فحشاء به زنان انبیاء الهی(علیهم السلام) جایز نیست و مقام آنها از امثال اینگونه افعال مذموم، منزه و مبرا است. چرا که خدای سبحان، به جهت عظمت انبیائش، ایشان را از چنین نسبت هایی که موجب تنفر می شود، حفظ کرده است. مرحوم طبرسی (ره) به حدیثی اشاره می کند که ابن عباس گفته است: «ما زنت‏ امرأه نبی قط و کانت الخیانه من امرأه نوح أنها کانت تنسبه إلى الجنون و الخیانه و من امرأه لوط أنها کانت تدله على أضیافه».[۷]  هیچ یک از زنان پیامبران(علیهم السلام)، زنا نکرده اند.و باید توجه داشت که مراد از خیانت زنِ حضرت نوح(علیه السلام) این بوده است که همسرش را دیوانه می خواند(العیاذ بالله)؛ خیانت زن لوط نیز به این صورت بود که مردم را از ورود مهمانانی که به دیدار حضرت  لوط(علیه السلام) می رفتند، مطلع می کرد.[۸]

۲: شیخ طوسی(ره) نیز در ذیل این آیه می نویسند: نمی توان کنعان را فرزند حضرت نوح (علیه السلام) ندانست چرا که چنین نسبتی طعن به پیامبرالهی بوده و انبیای الهی(علیهم السلام) سزاوار چنین نسبت هایی نیستند.[۹]

۳: علامه طباطبایی(ره) نیز در المیزان با رد این مدعا که کنعان، حاصل ارتباط نامشروع زن حضرت نوح (علیه السلام) باشد می نویسد: انبیای الهی (علیهم السلام) از این اباطیل منزه هستند ولذا نسبت دادن چنین اتهاماتی به زنان ایشان، صحیح نیست.[۱۰]

۴: ابوالفتوح رازی نیز در روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، نفی نسبت داشتن کنعان به حضرت نوح (علیه السلام) را منافی تنزیه انبیاء الهی (علیهم السلام) از اینگونه منفرات دانسته ولذا رد می کند.[۱۱]

۵: مرحوم فتح الله کاشانی (ره) از مفسرین قرن ۱۰ هجری، در منهج الصادقین احتمال اینکه کنعان، فرزند واقعی حضرت نوح (علیه السلام) نبوده باشد را رد می کند.[۱۲]

ب: یکی دیگر از آیاتی که مفسرین شیعه، در ذیل آن آیه به تنزیه زنان پیامبران (علیهم السلام) از امور منافی عفت، اشاره کرده اند، آیه «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»[۱۳] می باشد. بسیاری از مفسرین شیعی در تبیین مفهوم خیانتی که در این آیه بدان اشاره شده است، تصریح کرده اند که مراد از این خیانت، قطعا خیانت جنسی نیست. چراکه زنان انبیاء الهی از اموری نظیر فحشاء و زنا مبرا هستند.به برخی از مفسرین امامیه که چنین مطلبی را اذعان فرموده اند، اشاره خواهد شد:

۱: شیخ  طبرسی (ره) در مجمع البیان با بیان اینکه زنان پیامبران الهی (علیهم السلام) دچار فحشاء نمی شوند، تاکید می کند خیانت آن ۲ زن در دین بوده است نه در حوزه مسائل جنسی؛[۱۴]

مرحوم طبرسی (ره) در تفسیر جوامع الجامع نیز می نویسد: «و لا یجوز أن یراد بالخیانه الفجور؛ لأنه نقیصه عند کلّ أحد، سمج‏ فى کلّ طبیعه بخلاف الکفر؛ لأن الکفّار لا یستسمجونه»‏ جایز نیست که مراد از خیانت زن حضرت نوح (علیه السلام) و زن حضرت لوط( علیه السلام) را خیانت به معنای زنا و فحشاء بگیریم. چرا که چنین خیانتی، در واقع نقیصه ای برای آن ۲ پیامبرالهی (علیهماالسلام) واقع می شود. برخلاف کفر؛ که اگر زنان پیامبران الهی(علیهم السلام) کافر باشند، نقبصه ای برای آن حضرات محسوب نمی شود.

۲: شیخ طوسی (ره) در ذیل این آیه با تصریح به این موضوع که خیانت در این آیه، به معنی فحشاء نمی باشد، تاکید می کند: «فمن نسب أحداً من زوجات النبی إلى الزنا، فقد أخطأ خطاء عظیما»[۱۵] اگر کسی به زنان پیامبر، نسبت زنا بدهد، خطای بزرگی مرتکب شده است.

۳: مرحوم طریحی (ره) نیز در مجمع البحرین تصریح کرده است جایز نیست خیانت در آیه ۱۰ سوره تحریم را به معنی زنا و فحشاء بدانیم.[۱۶]

۴: آیت الله مکارم شیرازی (حفظه الله) نیز می نویسد: «این دو زن، به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر هیچ پیامبرى آلوده به بى‏عفتى نشده است، چنان که در حدیثى از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) صریحا آمده است،” ما بغت امرأه نبى قط”: همسر هیچ پیامبرى هرگز آلوده عمل منافى عفت نشد. »[۱۷]

۵: علامه محمد جواد مغنیه (ره) نیز در تبیین معنای خیانت در این آیه شریفه می نویسد «فخانتاهما أی بالکفر و النفاق لا بالزنا و الفجور»[۱۸]

۶: آیت الله معرفت (ره) نیز تصریح کرده است مراد از خیانتی که در آیه ۱۰ سوره تحریم مطرح است، هرگز فحشاء نیست.[۱۹]

۷: فتح الله کاشانی(ره) از مفسرین قرن ۱۰ هجری نیز در ذیل این آیه با این بیان که مراد از خیانت، سخن چینی و یا نفاق و کفر است، تصریح می کند که مراد از این خیانت، زنا نیست چرا که تمامی زنان انبیاء (علیهم السلام) از زنا مبرا هستند.[۲۰]

ج:  آیه «إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِنْکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ  بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ  لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّی کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ»[۲۱] نیز موضع دیگری است که علمای امامیه، در این موضع نیز، تصریح به تنزیه همسران انبیاء (علیهم السلام) از اموری نظیر زنا نموده اند. چنانکه علامه طباطبایی (ره) در ذیل این آیه شریفه تصریح کرده است: «إن تسرب الفحشاء إلى أهل النبی ینفر القلوب عنه فمن الواجب أن یطهر الله سبحانه ساحه أزواج‏ الأنبیاء عن لوث الزنا و الفحشاء و إلا لغت الدعوه و تثبت بهذه الحجه العقلیه عفتهن واقعا لا ظاهرا فحسب»‏[۲۲] اگر فحشاء را به خانواده انبیاء (علیهم السلام) نسبت بدهیم موجب تنفر از آن حضرات خواهد شد. پس واجب است که خدای متعال، ساحت همسران انبیاء (علیهم السلام) را از امور زشتی همچون زنا و فحشاء، پاک گرداند. چرا که اگر آنان از چنین مسئله ای منزه نباشند، دعوت انبیاء الهی (علیهم السلام) لغو خواهد شد.

علامه محمد جواد مغنیه (ره) نیز در ذیل این آیه چنین تصریحی دارد: «ان الشیعه الإمامیه یعتقدون و یؤمنون ان نساء الأنبیاء جمیعهن عفیفات طاهرات،…..، و ان زوجته قد تکون کافره و لن تکون بغیا، لأن الرسول‏ أکرم على ربه و أعز من أن یجعل تحته بغیا»[۲۳]  شیعیان معتقدند و ایمان دارند که همه زنان انبیاء (علیهم السلام) عفیفه و طاهر( از فحشاء) هستند. زنان آنحضرات ممکن است که کافر باشند ولی از اعمال منافی عفت، به دور هستند چرا که شان پیامبر، اکرم و اعز از چنین مسئله ای است.

د: برخی از علمای شیعه در ذیل آیه «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ  وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ  لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ»[۲۴] به مسئله طهارت زنان انبیاء (علیهم السلام) از فحشاء پرداخته اند. نظیر آیت الله مکارم شیرازی (حفظه الله) که در ذیل این آیه می نویسد: «هیچیک از همسران‏ پیامبران‏ و امامان (علیهم السلام) به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسى کردن به نفع کفار است نه خیانت ناموسى؛ اصولا این عیب از عیوب تنفر آمیز محسوب مى‏شود و مى‏دانیم محیط زندگى شخصى پیامبران باید از اوصافى که موجب نفرت مردم است پاک باشد تا هدف نبوت که جذب مردم به آئین خدا است عقیم نماند.»[۲۵]

ه: غیر از مفسرین شیعه، علمای دیگری از امامیه نیز در آثار خود به تنزیه زنان پیامبران الهی (علیهم السلام) از فحشاء و زنا تصریح کرده اند. در ادامه به برخی از این موارد اشاره می شود:

۱: سید مرتضی (ره) در مورد فرزند حضرت نوح (علیه السلام) می نویسد: بعید است که بگوییم کنعان، فرزند واقعی حضرت نوح (علیه السلام) نبوده است. چراکه اولا در آیه دیگری تصریح شده است که وی فرزند آن حضرت بوده است. همچنین باید توجه داشت تمام انبیاء منزه از آن هستند که همسران شان، مرتکب فحشاء بشوند.[۲۶]

۲: علامه شرف الدین(ره) نیز در واکنش به این تهمتی که برخی مطرح کرده اند: شیعیان به عایشه، نسبت فحشاء می دهند، می نویسد: نزد امامیه، عایشه از اموری نظیر زنا، منزه و پاک است. این مطلب در کتب قدیم و جدید علمای شیعه وجود دارد. عصمت انبیاء(علیهم السلام) از اموری نظیر فحشاء همسران شان، از اصول لاینفک پذیرفته شده میان شیعیان است. برهمین اساس، نسبت فحشاء دادن به عایشه و دیگر زنان انبیاء(علیهم السلام) امری غیرجایز است.[۲۷]

۳: مرحوم ابن شهرآشوب نیز با بیان این مسئله که پیامبران الهی(علیهم السلام) از یکسری از منفرات منزه هستند، تاکید می کند که کافر بودن والدین آنحضرات و همچنین زناکار بودن همسران ایشان، از جمله این منفرات است که انبیاء الهی از این امور قبیح، منزه هستند.[۲۸]

۴: ملا صالح مازندرانی (ره) نیز در شرحی که بر کافی شریف زده است تصریح می کند: «خیانه المرأتین لیست هى الفجور و انما هى نفاقهما و ابطانهما الکفر و تظاهرهما على الرسولین فامرأه نوح قالت لقومه انه مجنون و امرأه لوط دلت قومه على ضیفانه، و لیس المراد بالخیانه البغى و الزنا اذ ما زنت امرأه نبى قط»[۲۹]  خیانت آن ۲ زن {زن حضرت نوح و زن حضرت لوط (علیهماالسلام)}فحشاء نبوده است. بلکه زنِ حضرت نوح (علیه السلام)، آنحضرت را دیوانه نامید (العیاذبالله) و زنِ حضرت لوط (علیه السلام) نیز به قومش خبر می داد که چه کسانی به مهمانی آنحضرت می روند. بنابراین مراد از خیانت آن ۲ زن، زنا نبوده است چرا که زن هیچ یک از پیامبران الهی(علیهم السلام) زنا نمی کند.

۵: مرحوم خواجویی نیز در جامع الشتات می نویسد: «اللائق بمنصب النبوّه نزاهتهنّ عنه و سلامتهنّ منه، و لم یقع من واحده منهنّ، فعن ابن عبّاس: ما زنت امرأه نبیٍّ قطّ. و أمّا ما توهّم من قوله تعالى: «یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» أنّه یدل على تلوّث ذیلها و تدنّس إزارها و قذاره ثیابها، و لذا نقل عن الحسن و مجاهد أنّه ما کان ابنه على الحقیقه و إنّما ولد على فراشه فقال: یا «رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی» على ظاهر الحال فأعلمه تعالى بأنّ الأمر على خلاف الظاهر؛ فهو فاسد یأباه‏ «وَ نادى‏ نُوحٌ ابْنَهُ» مع أنّ الأنبیاء یجب أن ینزّهوا عن مثل هذه الحال لأنّها تنفر و تشین، و قد نزّه اللَّه أنبیاءه عمّا دون ذلک توقیراً لهم و تعظیماً ممّا ینفر من القبول و خاصّه على مذاهب أهل الحقّ، فالمراد أنّه لیس على دینک»‏[۳۰]  سزاوار منصب نبوت این است که زنان انبیاء الهی(علیهم السلام) از زنا و فحشاء منزه و در امان باشند. بنابراین، اینکه از آیه (یا نوح انه لیس من اهلک) چنین استفاده شود که زن حضرت نوح(علیه السلام) دچار زنا شده است و کنعان، فرزند حقیقی آنحضرت نیست، توهمی بیش نیست. چراکه هم خلاف ظاهر آیات دیگر است و هم اینکه پیامبران الهی (علیهم السلام) از چنین امور منفری، منزه هستند.

۶: شهید مطهری(ره) نیز تاکید می کند که مراد از خیانت زن حضرت لوط و زن حضرت نوح (علیهماالسلام) «فخانتاهم»، قطعا خیانت در فحشاء نیست.[۳۱]

۷: مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز در دیداری که ۱۷ مرداد ماه ۱۳۸۳ ه ش، با مداحان داشتند با اشاره به آیه «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما»[۳۲] می فرمایند: {زنِ حضرت لوط(علیه السلام) و زنِ حضرت نوح(علیه السلام)} به شوهرانشان خیانت کردند. این خیانت، لزوماً خیانت جنسى نیست؛ خیانتِ اعتقادى است؛ خیانتِ مسلکى است؛ راه را کج کردند.[۳۳]

۸: آیت الله صافی گلپایگانی (حفظه الله) در اظهار نظری صریح در مورد قذف عایشه و حکم نسبت دادن فحشاء به آن جناب، می نویسد: «نعم لا شک فی انها طاهره مما قذفت به، ومن انکر ذلک فهو کافر بالله، وبکتابه کما ان سائر أمهات المؤمنین أیضاً کلهن طاهرات مما قذفت هی به»[۳۴]  شکی نیست که عایشه از فحشاء، طاهر است و هرکسی طهارت عایشه از فحشاء را انکار کند، به خدا و کتاب خدا کافر شده است. سایر زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز همینگونه هستند و از فحشاء، پاک و منزه هستند.

و: در بسیاری از آثار شیعه نیز علمای امامیه به روایتی به نقل از امام رضا (علیه السلام) اشاره فرموده اند. در این روایت چنین وارد شده است:  «عن الحسن بن علی الوشاء قال: سمعت الرضا (علیه السلام) یقول: قال أبو عبد الله (علیه السلام)‏ إن الله قال لنوح(علیه السلام): «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ‏» لأنه کان مخالفا له، و جعل من اتبعه من أهله- قال: و سألنی کیف یقرءون هذه الآیه فی نوح‏؟ قلت: یقرؤها الناس على وجهین، إِنَّهُ عَمَلٌ‏ غَیْرُ صالِحٍ‏ و إنه عمل‏ غیر صالح‏ فقال: کذبوا هو ابنه، و لکن الله نفاه عنه حین خالفه فی دینه»‏[۳۵]  امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: پدرم به نقل از امام صادق(علیه السلام) فرمودند: حق تعالی به حضرت نوح (علیه السلام) فرمودند: «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ‏»؛ زیرا که مخالف عقیده او بود و خدای متعال، هرکسی را که موافق و پیرو حضرت نوح(علیه السلام) بود را اهل او قرار داد. راوی می گوید: آنحضرت از من سوال کرد: این آیه «انه لیس من اهلک» را مردم چگونه قرائت می کنند؟ گفتم بر دو وجه: برخی می گویند: آن(فرزند حضرت نوح علیه السلام)، عملِ شخصِ غیر صالح بود؛ عده ای نیز می گویند: او عمل غیرصالحی انجام داد. حضرت فرمودند: دروغ گفتند، او پسر حضرت نوح(علیه السلام) بود لیکن خدای متعال بدلیل اینکه وی با آنحضرت، در دین مخالفت نمود، او را از آنحضرت نفی فرمود.

این روایت در آثار متعددی از علمای شیعه نقل شده است تفسیر عیاشی از جمله این آثار است.

با همه این تفاصیل مشخص می شود که شیعیان، حتی امکان وقوع فحشاء و زنا از سوی همسران انبیاء(علیهم السلام) را رد می کنند. بنابراین، ادعا نمودن اینکه شیعیان به عایشه و یا زنان دیگری از انبیاء(علیهم السلام)، نسبت فحشاء می دهند، خلاف واقع است.

حال ممکن است برخی از مخالفین شیعه برای اثبات مدعای خود به قول برخی از علما و روحانیون شیعه در ابن باره استناد کنند، که در بخش بعد این مسئله مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.

نسبت دادن فحشاء به عایشه از سوی عده کمی از شیعیان

با وجود آنکه در بخش قبلی، اثبات شد جمهور علمای شیعه قائلند که عایشه و سایر همسران پیامبران(علیهم السلام) از زنا و فحشاء منزه و پاک هستند، ولیکن برخی اوقات مشاهده می شود که عده کمی از عوام شیعه، به جناب عایشه، نسبت زنا داده اند (العیاذبالله)!! و یا گاه در برخی از شبکه های ماهواره ای تحت مدیریت شیعیان، جناب عایشه را متهم به زنا و فحشا می کنند (العیاذبالله). همین امور موجب می شود، عده ای از مخالفین شیعه، با استناد به این سخنان مردود، ادعا کنند که شیعیان، به عایشه، نسبت فحشاء می دهند. حال آنکه هیچ گاه صحیح نیست قول شاذی از یک مذهب را بعنوان عقیده تمام علمای آن مذهب تلقی کرد. که اگر چنین کاری صحیح باشد هر آینه با استناد به قول جناب البانی باید اینگونه نتیجه گیری کرد که تمام علمای وهابی مسلک، بر این باورند که امکان وقوع زنا و فحشاء از سوی زنان پیامبران (علیهم السلام) وجود دارد. چرا که جناب البانی در کتاب سلسله الاحادیث الصحیحه، با استناد به ۲ روایت”الشاهد یرى ما لا یرى الغائب” و همچنین حدیث “افک” (نقل شده در صحیح بخاری) مدعی می شود که زنان پیامبران (علیهم السلام) نیز همانند زنان افراد دیگر بوده و معصومیتی در انجام اعمال منافی با عفت ندارند. و هرکسی که مدعی عصمت زنان پیامبران (علیه السلام) باشد، بدعت گذار است.[۳۶]

به راستی آیا می توان با استناد به این قول، مدعی شد تمام علمای وهابی مسلک، چنین عقیده ای دارند؟

گذشته از آنکه وقتی عالمی از علمای شیعه، نسبتی خلاف واقع به جناب عایشه داده است، مورد اعتراض مابقی علما قرار گرفته است که این نیز دلیل خوبی بر شاذ بودن وهمچنین خطای عقیده آن عالم می باشد. چنانکه هنگامی که در کتاب تفسیر قمی، جناب علی ابراهیم قمی، به جناب عایشه، نسبت فحشاء می دهد[۳۷] سید نعمت الله جزایری به این ادعا اینگونه واکنش نشان می دهد: «کثیر من أصحابنا أعرض عن قبوله و استنکف عن سماعه، و هو مجرّد استبعاد لا دلیل علیه.»[۳۸] بسیاری از علمای ما، از قبول این قول اعراض کرده اند. چنین قولی، علاوه بر اینکه استبعاد دارد، همچنین دلیلی نیز ندارد.

بنابراین قول به ارتکاب فحشاء توسط جناب عایشه(العیاذبالله)، که از سوی برخی از علمای امامیه نقل شده است را نمی توان به تمام مذهب تسری داد چرا که چنین اقوال شاذی، مورد قبول جمهور علمای امامیه واقع نشده است.

نتیجه
با مطالعه اقوال مفسرین و علمای امامیه، به این نتیجه می رسیم که جمهور علمای امامیه معتقدند حتی امکان وقوع فحشاء و زنا از سوی همسران پیامبران الهی (علیهم السلام) وجود ندارد. بنابراین ادعای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب مبنی بر اینکه شیعیان به عایشه و دیگر زنان پیامبران، نسبت فحشاء داده اند، ادعایی بی اساس و مردود است. لازم به ذکر است اگر عده محدودی از علما، روحانیون و شبکه های ماهواره ای تحت مدیریت شیعیان، مدعی صدور فحشاء از سوی عایشه، شده اند (العیاذبالله)، باید دانست که این نوع اقوال، اقوالی شاذ بوده که مورد اعتراض دیگر علما واقع شده است. بنابراین نمی توان چنین اقوالی را به تمام مذهب امامیه تسری داد.

منابع
۱: قرآن کریم.

۲: ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه فی نقض کلام الشیعه القدریه، عربستان سعودی، جامعه الإمام محمد بن سعود الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۶ ه ق.

۳: ابن شهر آشوب، متشابه القرآن و مختلفه، قم، داربیدار للنشر، چاپ اول، ۱۳۶۹ ه ق.

۴: آلوسی، شهاب الدین محمود، روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ ه ق.

۵: البانی، محمد ناصر الدین، سلسله الأحادیث الصحیحه وشیء من فقهها وفوائدها، ریاض، مکتبه المعارف للنشر والتوزیع، چاپ اوّل، بی تا.

۶: جزایرى، نعمت‏الله، عقود المرجان فی تفسیر القرآن، قم، نور وحی، چاپ اول، ۱۳۸۸ ه ش.

۷: رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، مشهد مقدس، آستان قدس رضوی(علیه السلام)، چاپ اول،  ۱۴۰۸ ه ق

۸: شرف الدین، سید عبدالحسین، الفصول المهمه فی تالیف الامه، تهران، المجمع العالمی للتقریب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ ه ق.

۹: صافی گلپایگانی، لطف الله، صوت الحق ودعوه الصدق، بی نا، بی تا

۱۰: طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ ه ق.

۱۱: طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ ه.ق.

۱۲: طبرسی،  فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،  تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ه ش.

۱۳: طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ ه ش.

۱۴: طوسی، محمد بن حسن،  التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بی تا.

۱۵: علم الهدی، سید مرتضی، أمالی سیدمرتضى(ره)، قاهره، دارالفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۹۸ م.

۱۶: عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول،۱۳۸۰ ق.

۱۷: قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ ه ش.

۱۸: کاشانی، فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ اول، بی تا.

۱۹: مازندرانی، ملاصالح، شرح الکافی(الاصول و الروضه)، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ: اول، ۱۳۸۲ ق.

۲۰: محمد بن عبدالوهاب، رساله فی الرد علی الرافضه، ریاض، جامعه الإمام محمد بن سعود، بی تا

۲۱: مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.

۲۲: خواجوئى، محمد اسماعیل، جامع الشتات، بی جا، بی نا، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.

۲۳: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری(ره)، قم، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۲ ه ش.

۲۴: معرفت، محمد هادی، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، قم، موسسه التمهید، چاپ اول، بی تا.

۲۵: مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ ه.ق.

۲۶: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ه ش.

۲۷: https://farsi.khamenei.ir

 

[۱]. ابن تیمیه، منهاج السنه، ج۴، ص۳۴۸

[۲] . «أنهم یضاهون الیهود الذین رموا مریم الطاهره بالفاحشه بقذف زوجه رسول الله صلى الله علیه وسلم عائشه المبرأه بالبهتان».  رساله فی الرد علی الرافضه، ص۴۳

[۳] . آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۹، ص۳۱۸

[۴]. همان، ج۱۴، ص۳۵۷

[۵] . سوره هود، آیه ۴۶

[۶] . سوره هود، آیه۴۲

[۷]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ؛ ج‏۱۱ ؛ ص۳۱۴

[۸] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۵۴

[۹] . طوسی، محمد بن حسن،  التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹۳

[۱۰] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۲۳۵

[۱۱] . رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۱۰، ص۲۴۰

[۱۲] . کاشانی، فتح الله، منهج الصادقین، ج۴، ص۴۴۳

[۱۳] . سوره تحریم، آیه۱۰

[۱۴] . طبرسی،  فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،  ج۱۰، ص۴۷۹

[۱۵]. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن ؛ ج‏۱۰ ؛ ص۵۲

[۱۶] .« و لا یجوز أن یراد بِالْخِیَانَهِ: الفجور، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ‏: مَا زَنَتْ امْرَأَهُ نَبِیٍّ قَطُّ، لِمَا فِی ذَلِکَ مِنَ التَّنْفِیرِ عَنِ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ، وَ إِلْحَاقِ الْوَصْمَهِ بِهِ.»        مجمع البحرین ؛ ج‏۶ ؛ ص۲۴۴

[۱۷] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏۲۴، ص۳۰۱

[۱۸]. مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، ج‏۷، ص۳۶۷

[۱۹] . معرفت، محمد هادی، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص۲۴۲

[۲۰] . کاشانی، فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج۹، ص۳۴۴

[۲۱] . سوره نور، آیه۱۱

[۲۲] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن ؛ ج‏۱۵؛ ص۱۰۲

[۲۳] مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، ج‏۵، ص ۴۰۳

[۲۴] . سوره نور، آیه۲۶

[۲۵] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏۱۴، ص۴۲۵

[۲۶] . «و هذا الوجه یبعد إذ فیه منافاه للقرآن؛ لأنه تعالى قال: وَ نادى‏ نُوحٌ ابْنَهُ‏، فأطلق علیه اسم البنوّه؛ و لأنه أیضا استثناه من جمله أهله بقوله تعالى: وَ أَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ‏؛ و لأنّ الأنبیاء علیهم السلام یجب أن ینزّهوا عن مثل هذه الحال؛ لأنّها تعرّ و تشین و تغضّ من القدر؛ و قد جنّب اللّه تعالى أنبیاءه علیهم السلام ما هو دون ذلک؛ تعظیما لهم و توقیرا، و نفیا لکل ما ینفّر عن القبول منهم‏»    أمالی سیدمرتضى ؛ ج‏۱ ؛ ص۵۰۳

[۲۷] .   «أنها عند الامامیه وفی نفس الأمر والواقع أنقى جیباً واطهر ثوباً وأعلى نفساً وأغلى عرضاً وامنع صوتا وارفع جنابا وأعز خدرا واسمى مقاماً من أن یجوز علیها غیر النزاهه أو یمکن فی حقها الا العفه والصیانه ، وکتب الامامیه قدیمها وحدیثها شاهد عدل بما أقول ، على أن أصولهم فی عصمه الأنبیاء تحیل ما بهتها به أهل الافک بتاتا ، وقواعدهم تمنع وقوعه عقلاً ولذا صرح فقیه الطائفه وثقتها أستاذنا المقدس الشیخ محمد طه النجفی أعلى بما یستقل بحکمه العقل من وجوب نزاهه الأنبیاء عن أقل عائبه ولزوم طهاره اعراضهم عن أدنى وصمه فنحن والله لا نحتاج فی براءتها إلى دلیل ولا نجوز علیها ولا على غیرها من أزواج الأنبیاء والأوصیاء کل ما کان من هذا القبیل.»     شرف الدین، سید عبدالحسین، الفصول المهمه فی تالیف الامه، ص۲۱۰

[۲۸] . «فإن کل منفر لا یجوز على الأنبیاء و الأئمه ع مثل کفر الوالدین و فسق الأزواج لأنهما یتعدیان إلیهم و ما لا یکون منفرا جاز فیهم مثل کفر أولادهم و أزواجهم أو فسقهم إلا أن الفاحشه لا یجوز على أزواجه»   متشابه القرآن و مختلفه؛ ج‏۱؛ ص۲۰۵

[۲۹]. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی، ج۱۰، ص۹۴

[۳۰]. خواجوئی، محمد اسماعیل، جامع الشتات ؛ ص۳۸

[۳۱] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری(ره)، ج۲۷، ص۴۷۶

[۳۲]. سوره تحریم، آیه۱۰

. ۳۴: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3246

[۳۴] . صافی گلپایگانی، لطف الله، صوت الحق ودعوه الصدق، ص۵۳

[۳۵] . عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی ؛ ج‏۲ ؛ ص۱۵۱

[۳۶] . «قلت: والحدیث نص صریح فی أن أهل البیت رضی الله عنهم یجوز فیهم ما یجوز فی غیرهم من المعاصی إلا من عصم الله تعالى، فهو کقوله (صلى الله علیه وآله وسلم) لعائشه فی قصه الإفک: ” یا عائشه! فإنه قد بلغنی عنک کذا وکذا، فإن کنت بریئه فسیبرئک الله وإن کنت ألممت بذنب فاستغفری الله وتوبی إلیه.. “.   أخرجه مسلم  . ففیهما رد قاطع على من ابتدع القول بعصمه زوجاته (صلى الله علیه وآله وسلم) محتجابمثل قوله تعالى فیهن: * (إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیرا) * جاهلا أو متجاهلا أن الإراده فی الآیه لیست الإراده الکونیه التی تستلزم وقوع المراد وإنما هی الإراده الشرعیه المتضمنه للمحبه والرضا وإلا لکانت الآیه حجه للشیعه فی استدلالهم بها على عصمه أئمه أهل البیت وعلى رأسهم علی رضی الله عنه، وهذا مما غفل عنه ذلک المبتدع مع أنه یدعی أنه سلفی!»     سلسله الاحادیث الصحیحه، ج۴، ص۵۲۹

[۳۷] . علی ابن ابراهیم در ذیل واژه {فخانتاهما}در آیه ۱۰ سوره تحریم، می نویسد: “«فَخانَتاهُما» إِلَّا الْفَاحِشَهَ وَ لَیُقِیمَنَّ الْحَدَّ عَلَى فُلَانَهَ فِیمَا أَتَتْ فِی طَرِیقٍ وَ کَانَ فُلَانٌ یُحِبُّهَا فَلَمَّا أَرَادَتْ أَنْ تَخْرُجَ إِلَى … قَالَ لَهَا فُلَانٌ لَا یَحِلُّ لَکِ أَنْ تَخْرُجِی مِنْ غَیْرِ مَحْرَمٍ فَزَوَّجَتْ نَفْسَهَا مِنْ فُلَان”‏   تفسیر القمی، ج‏۲، ص۳۷۷

[۳۸]. جزایرى، نعمت‏الله، عقود المرجان فی تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۱۶۵

نویسنده: محمد باغچیقی (پژوهشگر موسسه دارالاعلام لمدرسه اهل البیت (علیهم السلام) قم).
منبع:الوهابیه

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.