تهی شدن فرد از خود و هویتش در فرقهها بیش از هر چیز، طی فرایندی موسوم به «شستشوی مغزی» رخ میدهد.
ردنا (ادیان نیوز) – تهی شدن فرد از خود و هویتش در فرقهها بیش از هر چیز، طی فرایندی موسوم به «شستشوی مغزی» رخ میدهد که موضوع محوری بخش عمدهای از مطالعات فرقهشناسانه را به خود اختصاص دادهاست. این فرآیند را میتوان پایه و اساس کنار گذاشتن هویت فرد قلمداد کرد. «در فرقههای مخرب، قبل از شروع شستشوی مغزی، قربانی با بهکارگیری شیوههای مختلف «کنترل ذهن» و «تأثیرگذاری» به نقطهای رسیده که قبول کرده شخصیت و ویژگیهای فردی او «بد»، «ناپسند» حتی«شیطانی» هستند و باید به شخصیتی «خوب»، «از جنس پرولتاریا»، «مجاهدگونه» یا «خداگونه» تبدیل شود.
تا این نقطه، وی قدم به قدم بیآنکه متوجه باشد چه اتفاقی در حال رخ دادن است و دارد تبدیل به چه کسی میشود، تغییر کردهاست. وقتی قربانیان به این مرحله از شستشوی مغزی میرسند، بسیاری از عقاید شخصی و هویتشان ذره ذره تغییر کرده و آنها پذیرفتهاند که در گذشته به وسیله «جامعه فاسد»، «شیطان»، «امپریالیسم» و «سرمایهداری»، شستشوی مغزی شدهاند.
در نتیجه شستشوی مغزی، قربانی در کنار شستشوکننده مغز قرار میگیرد و در تغییر خود با وی، علیه شخصیت، افکار و احساسات گذشتهاش همکاری مینماید تا در نهایت به کسی تبدیل شود که از او خواسته شدهاست…قربانی بختبرگشته با نفی یا گم کردن شخصیت گذشتهاش، مجبور میشود به طور روزمره تمامی حرکات و رفتار خود را با تقلید از بقیه و احتمالاً رهبر فرقه شکل دهد، لذا فرد قدم به قدم، هویت خود را از دست داده، هویتی جانشین را هم پیدا نمیکند و بهعبارتی، تبدیل به موریانهای دنبالهروی غریزه ملکه کندو، عروسک یا برده رهبر میگردد. شستشوی مغزی، شیوه یک رؤیا هم هست؛ رؤیایی که در آن، علاوه بر جسم و رفتار، میتوان افکار و احساسات افراد را به طور کامل کنترل کرد.