خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

هدف اوشو از مبارزه با ادیان و مذاهب

تلاش برای به فراموشی سپردن تاریخ دین و نفی فلسفه و منطق در جهت حرکت به سوی عرفان ضد تعقل دو هدف عمده اوشو از مبارزه با ادیان و مذاهب بود.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، فراموش کردن تاریخ دین به منظور یکتاز شدن در حوزه دین و عرفان است. در عرفان اوشو تاریخ و مطالعه آن به شدت مذموم است . وی در برخی موارد کلام پیامبران الهی و استادان بزرگ عرفانی را برای تایید گفتار خود به کار میبرد و بعضاً از آنان تمجید به عمل می آورد و در دیگر سخن آموزه های آنان را انکار و بیهوده می داند و خود را سرلوحه آگاهی مذهبی و توانایی دینی به شمار می آورد و با دیگر آموزههای ادیان بزرگ که حامیان فراوان دارند سرجنگ می آورد و می گوید ” از گوروهای (استادهای اخلاقی ) دروغین برحذر باشید آنها بسیارند. گوروی دروغین به شما این دنیا را وعده می دهد. حتی اگر قرار باشد برای جهان دیگر قولی بدهد باز هم به معیار این دنیایی است او به شما زنی زیبا در بهشت – فردوس را وعده می دهد. او به شما قول جویبارهای شراب در بهشت را می دهد. اما این چیزها همیشه در حد وعده باقی میمانداو به شما قلعه های طلایی کاخهای تزیین شده با الماس و طلا و نقره و زن و شراب در بهشت وعده دهد – اما حقیقت این است که این چیزها به این دنیا تعلق دارند. او صرفاً در حال تحریک شماست. او فقط قصد دارد شما را گول بزند ۱″

اوشو در دیگر سخن معتقد است تاریخ خود را تکرار میکند. زیرا تاریخ به جماعت ناآگاه تعلق دارد. هستی هرگز خود را تکرار نمیکند. هستی بسیار پویا و بسیار متکبر است ۲.

من سرآغاز آگاهی مذهبی کاملاً نوینی هستم. لطفاً مرا با گذشته پیوند نزنید. گذشته حتی ارزش به خاطر سپاری ندارد. چه نعمت بزرگی برای بشریت خواهد بود. اگر سراسر تاریخ گذشته را کناری نهیم. همه گذشته را به گنجینه هزاره ها بسپاریم و به انسان آغازی جدید بخشیم – آغاز غیرتحمیلی – و دوباره او را ادم و حوا کنیم تا بتواند از صفر شروع کند – انسانی نو، تمدنی نو، فرهنگی نو ۳ .

وی در مسیر کشیدن خط ابطال برروی تمام استادان الهی و عرفانی و کنار راندن پیامبران و استادان بزرگ در این حوزه می گوید :” وقتی یک استاد زنده است. طریقش نیز زنده است. او مزه ای دارد تند و تیز. یک استاد را در حالی که زنده است بچشید .ابلهان مرده پرستند. انسان خردمند دوستدار زندگی است. ۴″

تمام دانش پژوهان چه در حوزه الهیات و ماورالطبیعه و غیره از تعالیم استادان گذشته خود استفاده می کنند آیا اینان همه ابلهند و مرده پرست. اگر یک استاد کلامی زیبا و شهرین داشت ابلهی است که کلامش را پیروی کرد و اگر این چنین باشد این سخن در درجه نخست به پیروان اوشو برمی گردد که شاگردان او بودند و هم اکنون به شدت خواهان تعالیم و آموزه های عرفانی وی هستند.

نفی فلسفه و منطق در جهت حرکت به سوی عرفان ضد تعقل

اوشو میگوید: ” قوانین منطقی زنده نیستند. حیات یک جریان سیال و زنده است. کسانی که قوانین منطق را ارزش می نهند و سعی دارند تا زندگی کنند آن را به گونه ای تمام می کنند که در دستانشان چیزهای مرده دارند. ولی کسانی که خود را از چهارچوبه منطق دور میکنند و به درون زندگی بپرند. قادر به درک راز حیات میباشند به این دلیل است که سوتراگوید تمام اصول منطق را بشکنید … شما باید بخاطر آورید که فلاسفه کسانی هستند که سعی دریافتن حقیقت زندگی به مدد عقل دارند.

تاکنون نتوانسته اند هیچ چیز کشف کنند هزاران کتاب نوشته اند. اما کتابهایشان فقط بازی با کلمات است. آنها برای تفسیر کلمات نگاشته شده اند. و شبکه ای از کلمات را زیرکانه و وسیع گسترده اند. که مشکل میتوان راه خروج از آن پیدا نمود اما آنان هیچ چیز نمی دانند. اصلاً هیچ چیز. کسانی که حقیقت زندگی را می دانند حکما و عرفا هستنداینان کسانی هستند که بجای تمرین زبانی ترفند هستی، درون آن غوطه میخورند ۵ .”

اوشو با تمام نظامهای فلسفی مخالف است بحث برسر این نیست که فلان سیستم فلسفی مناسب و دیگری نادرست است بلکه از منظر وی هرآنچه رنگ و بوی فلسفی گرفت غلط است و باید از آن دور شد. به عبارت دیگر او با جولان عقل در هر نظام عرفانی مخالف است. او معتقد است همه نظامهای فلسفی معرکه اند. هگل، کانت، مارکس حرف ندارند. تنها نقطه ضعف این نظامهای فلسفی آن است که همه شان مرده اند. من صاحب هیچ نظام فلسفی ای نیستم. نظام فلسفی نمیتواند زنده بماند. من یک رونده ام. یک جریان مثل رود. من حتی نمی دانم که دیروز چه گفته ام. به این موضوع هم اصلاً فکر نمی کنم. من فقط پاسخگوی این لحظه ام. من پاسخگوی حرفهای دیروز نیستم. برو از دیروزی بپرس. قطعاً پیدایش نخواهی کرد. فردا نیز مرا نخواهی یافت. نه دیروزی وجود دارد و نه فردایی تنها همین لحظه است که واقعیت دارد ۶.

پی نوشت:
1) اوشو. آواز سکوت. ترجمه میرجواد سید حسینی. انتشارات هودین چاپ اول ۱۳۸۴ص ۹۴
2) الماس اوشو. ص ۱۸۷
3) همان. ص ۳۶۶
4) آواز سکوت. ص ۱۰۰
5) اوشو. ضربان قلب حقیقت مطلق. ترجمه دکتر لوئیز ( مرضیه ) شنکایی. انتشارات فردوس. چاپ اول ۱۳۸۱. ص ۴۰۴
26 ریشه ها و بالها. ص ۱۷۵

منبع مفاز
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.