خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

بررسی نگاه گروه های تکفیری به حاکمان آل سعود

از زمانی که این گروههای تکفیری حکام آل سعود را تکفیر کردند آل سعود و علمای حکومتی آل سعود بر آنها لقب خوارج دادند.

گروه های تکفیری در تاریخ بودند که حکام اسلامی را تکفیر می کردند چنانچه خوارج که همان سلف طالح باشند امام علی (علیه السلام) را تکفیر کردند و وهابیت تکفیری که خلف طالح باشند هم حاکمان عثمانی را تکفیر کردند در این میان القاعده و داعش که تابع منهج تکفیری مدرسه نجد و وهابیت بودند همچون نیای خودشان (وهابیت) حاکمان اسلامی را تکفیر کردند. گرچه این گروه های تکفیری دست پرورده آل سعود و خروجی تفکر محمد بن عبدالوهاب می باشند ولی آل سعود در هر زمان احساس خطر کند از حمایت آنها دست می کشد چنانچه عبدالعزیز به مقابله و جنگ با تکفیری های وهابی به نام «اخوان التوحید» رفته بود در حالی که روز هایی از این گروه وهابی تکفیری حمایت می کرد. از آنجایی که مقاله و کتابی در زبان فارسی درباره نگاه گروه های تکفیری به حاکمان آل سعود نوشته نشده است لذا در این نوشتار به این موضوع پرداخته می شود و با تحقیقات انجام‌شده این نتیجه بدست می آید که بسیاری از بزرگان القاعده همچون «ابو قتاده فلسطینی، ابو بصیر طرطوسی و ابو محمد مقدسی» حاکمان آل سعود را تکفیر کردند چون آنها دچار نواقض اسلام همچون (حکم به غیر ما انزل الله، موالات باکفار و …) شدند. همچنین داعش در مجله النباء در جاهای متعدد حاکمان آل سعود را تکفیر کرده است.

 

نویسنده :  سید مصطفی عبدالله زاده
مقدمه
گروه های تکفیری همچون (القاعده و داعش)، هر حاکمی از بلاد اسلامی را که حکم به شریعت اسلام نکند با استشهاد به آیه ۴۴ سوره مائده (وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ) کافر و مرتد می‌خوانند و جوانان بلاد اسلامی را بر خروج علیه حاکمان و ایجاد فتنه در صفوف مسلمانان برمی‌انگیزند به طوری که این مساله حکم به غیر ما انزل الله یکی از بزرگ‌ترین مسائل و چالش‌های بزرگ حاکمان کشورهای اسلامی تبدیل گشت. از طرف دیگر حاکمان آل سعود در طول تاریخ از این تفکر تکفیری وهابیت استفاده کردند و اهدافشان را در منطقه و شبه جزیره عربستان پیش بردند چنانچه عبدالعزیز موسس حکومت سوم آل سعود از وهابیت بدوی و نجدی استفاده کرده و بر کل شبه جزیره مسلط گشت و وقتی این تفکر افراطی و تکفیری بدوی ها موجب بدنامی آنها و بر خلاف منافع آل سعود شده با آنها مقابله کرد و آنها را از بین برد چنانچه خواهد آمد. بسیاری از گروه های تکفیری همچون داعش مورد حمایت عربستان سعودی قرار گرفته بودند ولی از زمانی که این گروههای تکفیری حکام آل سعود را تکفیر کردند آل سعود و علمای حکومتی آل سعود بر آنها لقب خوارج دادند. در واقع تفکر تکفیری حکام ریشه در منهج نجد و وهابیت دارد چنانچه خواهد آمد نسل دوم وهابیت، حاکمان دولت عثمانی را تکفیر کردند. گروه های تکفیری کتاب و مقالاتی همچون «الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه[۱]، سؤال وجواب عن حکم النظام السعودی[۲]، کُفرٌ إضافی للنظامِ السعودِی[۳]، تهذیب الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه[۴] و غیره» درباره تکفیر حاکمان آل سعود نوشتند ولی از آنجایی که مقاله و کتابی در زبان فارسی در این رابطه نوشته نشده است لذا بر آن شدیم در این نوشتار نگاه گروه های تکفیری (القاعده و داعش)، نسبت به آل سعود تبیین گردد.

سلفی جهادی در اصطلاح

از آنجایی که برخی از گروهای تکفیری خودشان را سلفی جهادی می نامند چنانچه ابو مصعب سوری از این واژه استفاده کرده است[۵]. لذا به تعریف سلفی جهادی پرداخته می شود ولی در واقع این گروه های تکفیری منشعب از وهابیت تکفیری هستند و برای مشروعیت بخشیدن خودشان از واژه سلفی استفاده می کنند چنانچه وهابیت امروزی هم از اطلاق وهابیت بر خودشان فرار می کنند در حالی که وهابیت نسل اول و دوم خودشان را وهابی می نامیدند[۶]. جالب این که وهابیت امروزی، القاعده و داعش را جزو خوارج می دانند چنانچه القاعده، داعش را خوارج می داند بدون این که این تکفیری ها، واژه سلفی را بر همدیگر اطلاق کنند ولی غافل از این که این تفکر تکفیری ریشه در نجد و علمای وهابی دارد. بنابراین تکفیری به اندیشه ای اطلاق می شود که با استناد به عقائد، اقوال و اعمالی که دلیلی از کتاب و سنت بر کفر بودنشان یافت نمی شود به تکفیر مسلمانان اقدام می کنند. این همان چیزی است که توسط خوارج در صدر اسلام صورت گرفت و در صده های اخیر توسط وهابیان و سردمداران داعش تبعیت می شود.

سلف در لغت عبارت است از هر چیزی که مقدم شده باشد.[۷] و سلفیه مصدر صناعی از ماده «سلف» است[۸]  که در اصطلاح سلفیه عبارت است ازکسانی که قائل به التزام و عمل به کتاب و سنت نبوی بنا بر فهم سلف صالح باشند.[۹] بر این اساس سلفیه جهادی به کسانی اطلاق می­شود که بر اساس چنین فهمی از کتاب و سنت، تنها راه برقراری حکومت اسلامی را جهاد مسلحانه می­دانند.[۱۰] به عقیده آنها سلفی جهادی افرادی هستند که دارای تفکر جهاد مسلح بر علیه حکومتهای موجود در جهان اسلام وبر ضد دشمنان خارجی می باشند ودارای تفکر مشخصی که براساس مبادی حاکمیت و قواعد ولاء و براء و قواعد اساسی جهاد بنا شده است.[۱۱] و از آن به عنوان یک واجب عینی یاد می کنند.[۱۲] تا جایی که عبدالله عزام در این باب تصریح دارد: ای مسلمانان بدانید زندگی و عزت شما در گرو جهاد است از این رو اگر کسی علیه طواغیت، کفار و ظالمین به قتال نپردازد هیچ ارزشی برای او در این دنیا نیست.[۱۳] آنان بر این باورند که تشکیل ابتدایی اسلام ، قدرت یافتن آن و بقاء آن تا به امروز در گرو شمشیر بوده[۱۴] به همین خاطر تنها راه انتشار توحید و معارف الهی را جهاد مسلحانه علیه طاغوت دانسته­اند.[۱۵] اصطلاح سلفیه جهادی اولین بار در اواخر دهه ۱۹۹۰ در روزنامه نیویورک تایمز بکار رفت.[۱۶] و اولین کتابی که با این عنوان منتشر شد تحت عنوان «الرد علی التهمه التهاون بین الحرکه الجهادیه السلفیه و ایران الرافضه» توسط ایمن الظواهری در انگلیس بود.[۱۷]

بنابراین نکته ای قابل تامل این است نگارنده اعتقاد دارد بر این گروه های تکفیری واژه سلفی اطلاق نمی نگردد چون انشعاب آنها در واقع از وهابیت تکفیری است لذا صحیح این است که به آنها واژه گروه های تکفیری، اطلاق گردد. همچنین خط جهادی اهل سنت با خط تکفیری وهابیت جدا شود و خط جهادی قابل احترام است.

پیشینه تاریخی تکفیر حاکمان

نخستین فرقه‌ای که در تاریخ اسلام، به تکفیر حاکم اسلامی و مخالفان خود پرداخت، خوارج بودند. آنان امام علی (علیه السلام) و مسلمانان را به دلیل ارتکاب گناه کبیره، کافر می‌خواندند و مفهوم کفر را به داخل دایره اسلام آورده و کلمه کافر را بر مسلمانانی که با مبانیِ عقیدتی‌شان همساز نبودند یا مرتکب گناه می‌شدند، اطلاق کردند[۱۸]. به خاطر همین تفکر، صحابه و تابعینی همچون ابوحنیفه با خوارج به محاجه برخاستند و اندیشه تکفیری و برداشت ناصواب آنان را از دین به‌گونه‌ای علمی نقد نمودند[۱۹]. ابوحنیفه می‌گفت: هیچ اهل قبله و مسلمانى را به خاطر ارتکاب گناه کافر نمى‏دانیم و اسم ایمان را از وى سلب نمى‏کنیم و او را مومن واقعى مى‏دانیم[۲۰]. علمای اهل سنت آمدند برای تکفیر معیاری ارائه دادند لذا عموم اهل سنت قائل هستند خوارج مسلمان فاسق هستند حتی ادعای اجماع بر این مطلب شده است[۲۱]. جالب اینکه ابن تیمیه می‌گوید: هیچ‌کس حق ندارد مسلمانى را تکفیر کند اگرچه دچار خطا و اشتباه شده باشد تا این‌که حجت بر آن تمام شود و حق برایش روشن گردد[۲۲]. گرچه ابن تیمیه عملا خلاف این مبناش عمل کرده در بعضی از مسائل دست به تکفیر زده چنانچه در مساله تقلید از امامان اربعه اهل سنت می گوید: کسی که تعصب بر مالک یا شافعی یا احمد یا ابوحنیفه داشته باشد و اعتقاد داشته باشد قول آن امام حق است و باید از آن پیروی شود، جاهل و گمراه بلکه کافر است و کسی که اعتقاد داشته باشد که واجب است بر مردم اتباع یکی از ائمه به عینه بدون اینکه از امام دیگر پیروی کند کافر است باید توبه داده شود و الا کشته می شود[۲۳]. همچنین ابن کثیر تاتار را بخاطر قوانین یاسق که از شرایع مختلف گرفته شده طبق این آیه تکفیر کرده است[۲۴].

همچنین در دوره اخیر بسیاری از علمای وهابی دولت عثمانی و حاکمان آنها را تکفیر کردند تا جایی که کسانی که آنها را تکفیر نمی کردند را هم تکفیر می کردند چنانچه در الدرر السنیه آمده است: و أما امر دومی که با آن جهاد فرض می شود: عدم تکفیر مشرکین، یا شک نمودن در کفر آنهاست. یعنی هرکسی که چنین صفتی در او باشد او مرتکب یکی از نواقض اسلام شده و کافر گشته و خون و مالش حلال گشته و قتال و جنگ بر علیه او واجب است تا زمانی که مشرکین (حکومت عثمانی و ملت آن ) را تکفیر  نماید … پس! هر کسی که مشرکین أمثال دولت ترکی (دولت عثمانی )، و عباد قبور، همچون أهل مکه و غیر آنها از کسانی که صالحین را می پرستند را تکفیر ننماید، و از توحید الله به سوی شرک کنار بزند، و سنت پیامبر (صلی الله علیه وأله وسلم) را با بدعت تبدیل نماید، چنین کسی کافری همچون آن مشرکین و کفاری است که مورد اشاره قرار گرفتند، هر چند که دین و برنامه ی آنها را دوست نداشته باشد و به آنها بغض داشته باشد و اهل اسلام و مسلمین را دوست داشته باشد؛ زیرا کسی که مشرکین را تکفیر ننماید، تصدیق کننده ی قرآن نیست ، زیرا قرآن، مشرکین را تکفیر نموده، و أمر به تکفیر آنها و عداوت و جنگ و قتال بر علیه آنها نموده است[۲۵].

عبد الله بن عبد اللطیف وهابی نجدی، عبد الطیف بن عبد الرحمن وهابی نجدی، حمد بن عتیق وهابی نجدی از جمله کسانی بودند که دولت عثمانی را تکفیر کرده بودند[۲۶]. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به مقاله «الدوله العثمانیه وموقف دعوه الشیخ محمد بن عبدالوهاب منها» ناصر بن حمد الفهد که از علمای نجدی وهابی می آورد که آنها دولت عثمانی را تکفیر کرده بودند. همچنین ابو محمد مقدسی می نویسد:

«إذا علموا أنه کله مُنصبٌ على عساکر الدوله المصریه حینما دخلوا نجداً فی عهد الشیخ حمد بن عتیق والشیخ سلیمان رحمهما الله، حیث صنفا کتاب (سبیل النجاه والفکاک) وکتاب (الدلائل) فی ذلک الوقت لتحذیر الناس من موالاه أولئک العساکر الذین کانوا یتشبثون بکثیر من البدع والخرافات وشرکیات القبور، انظر ص۳۰۹ وغیرها من جزء الجهاد من کتاب الدرر السنیه .. ومن المعلوم عن علماء نجد المشاهیر من أولاد الشیخ محمد بن عبد الوهاب وأتباعه فی ذلک الزمان أنهم کانوا یکفرون الدوله المصریه وعساکرها التابعین للدوله الترکیه کما هو مشهور فی کثیر من رسائلهم، بل یکفرون کل من والاهم أو دخل فی طاعتهم ورضی عنهم واتخذهم ولیجه من دون المؤمنین»[۲۷].

از دل تفکرات تکفیری وهابیت گروه های تکفیری القاعده و داعش بیرون آمده است چون آنها در تکفیر حکام به کلام علمای وهابی (نسل دوم) استناد می کنند و گرچه گروه های تکفیری همچون القاعده تفکر جهاد را از مدرسه سید قطب اخذ کردند ولی مشکل اساسی این است که تفکر جهاد را با تفکر تکفیری وهابیت آمیختند چنانچه ابو مصعب سوری می نویسد:

«وهکذا یمکن أن نوجزالقول ونلخص البنیه الفکریه للتیار الجهادی المعاصر بالمعادله التالیه: أساسیات من فکر الإخوان المسلمین + المنهج الحرکی للشهید سید قطب + الفقه السیاسی الشرعی للإمام ابن تیمیه والمدرسه السلفیه + التراث الفقهی العقدی للدعوه الوهابیه ? المنهج السیاسی الشرعی الحرکی للتیار الجهادی»[۲۸].

بنابراین گروه های تکفیری، تفکر تکفیر حکام اسلامی را از وهابیت اخذ کردند چنانچه ابو محمد مقدسی به کلام آنها همچون (عبد الرحمن بن حسن بن محمد بن عبد الوهاب، سلیمان بن سحمان، محمد بن عبد اللطیف، حمد بن عتیق و …) استناد و استدلال می کند[۲۹]. یا داعش در مجله النبا ش ۲۷ ص ۱۳ می نویسد از جمله کتاب هایی که باید خوانده شود کتاب محمد بن عبدالوهاب و کتاب عبد الرحمن بن حسن (نوه محمد بن عبدالوهاب) است. ابو مصعب سوری حرکت جهادی را در افکار مودودی و سید قطب می داند و افکار سلفی جهادی (وهابیت تکفیری) را منشعب از فتاوی ابن تیمیه، امثال ابن تیمیه و دعوت نجدی و افکار محمد بن عبدالوهاب و کسانی که بر منهج وهابیت است می شمارد[۳۰]. پس خط جهاد خط مقدسی است که در اهل سنت همچون سید قطب بوده است ولی متاسفانه این خط جهاد با تفکر تکفیری وهابیت ممزوج گشته است و دارای آثار شومی است که امروزه مشاهده می شود. همچنین ابو مصعب ادعا می کند که تفکر سلفی را از ابن تیمیه گرفته اند و در واقع این ادعای بیش نیست چون خود ابن تیمیه حنبلی متشدد و متعنت بوده و در چار چوب مذهب حنابله بوده است مگر این که دلیل خلاف مذهب اقامه گردد در این صورت اخذ به دلیل می کرده است و این بر خلاف داعش و القاعده که پایبند به هیچ منهجی نیستند مگر بر منهج وهابیت تکفیری پایبند هستند. ابن تیمیه علیه مسلمانان قیام و شمشیر نکشیده است بر خلاف محمد بن عبدالوهاب و تابعین او که علیه مسلمانان شمشیر کشیدند و مسلمانان را تکفیر کردند لذا اختلاف تفکر ابن تیمیه  با وهابیت بسیار زیاد است گرچه محمد بن عبدالوهاب و وهابیت به صورت گزینشی از افکار ابن تیمیه استفاده کردند چنانچه امیر صنعانی و دیگران ادعا می کنند[۳۱].

علاوه بر وهابیت، القاعده و داعش در تاریخ معاصر گروه های تکفیری دیگری همچون «التکفیر و الهجره» به رهبری شکری مصطفی بودند که حاکمان اسلامی را تکفیر می کردند.

امروزه مشاهده می شود وهابیان مدعی اند باید ریشه ی تکفیر را در اندیشه سیاسی اخوان المسلمین و آثار سید قطب جستجو کرد. وهابی ها با پشتوانه قوی رسانه ای؛ تلاش زیادی جهت نهادینه کردن اندیشه فوق انجام داده اند چنانچه ربیع مدخلی از علمای تکفیری وهابی معاصر فتنه تفکیر، انفجار و ویرانی را نتیجه فکر و منهج سید قطب و مدرسه ی وی و آثار او می داند[۳۲].

در آخرین پیامی که هیئه کبار العلماء اخیرا  صادر کردند اخوان المسلمین را جماعتی ارهابی و تکفیری معرفی کردند: «جماعه الإخوان المسلمین جماعه إرهابیه لا تمثل منهج الإسلام وإنما تتبع أهدافها الحزبیه المخالفه لهدی دیننا الحنیف، وتتستر بالدین وتمارس ما یخالفه من الفرقه وإثاره الفتنه والعنف والإرهاب».

بیانیه هیئت کبار علماء عربستان در مورد اخوان المسلمین فقط صهیونیست که سرزمینهای اعراب و مسلمانان، بیت المقدس و مسجد الاقصی را غصب کرده است، پذیرفته شد.

بنابراین وهابیان مدعی اند در باب تکفیر مقصر اصلی اخوان المسلمین و آثار سید قطب است و از این طریق چشم ناظران را بر تکفیر های ظالمانه خود پوشانده اند.

شریف حاتم العونی می نویسد: محمد بن عبدالوهاب و محمد بن ابراهیم آل شیخ در مساله تکفیر بی ضابطه در مساله حاکمیت بر سید قطب پیشی و تقدم داشته اند و منبع تکفیر حکام از کتاب (الدرر السنیه فی الأجوبه النجدیه) نشات گرفته است[۳۳].

بدین ترتیب، خوارج اولین گروهی در تاریخ اسلام بودند که اندیشه‌ی تکفیر را در جوامع اسلامی سامان دادند و ازاین‌رو، می‌توان گفت که آنان نیای نخستین وهابیت، القاعده، داعش و دیگر گروه‌های تندرو و تکفیری در دنیای اسلام هستند.

القاعده

بزرگان القاعده در جاهای متعدد آل سعود را تکفیر کردند و آنها را جزو طواغیت شمردند تا جایی که ابومحمد مقدسی کتابی به عنوان «الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه» در تکفیر و ارتداد حاکمان آل سعود نوشته است گرچه از عبارات بن لادن و ایمن الظواهری تکفیر آل سعود بدست نمی آید ولی ابو محمد مقدسی و ابو بصیر طرطوسی و ابو قتاده فلسطینی آل سعود را تکفیر کردند.

بن لادن در نامه ای به نام «من بیانات هیئه النصیحه والإصلاح» شماره ۲۰ بعد از این که صلبیین (مثل آمریکا و …) وارد شبه جزیره عربستان و حجاز (مکه ومدینه) شدند و آل سعود سفر الحوالی و سلمان العوده و دیگران را بخاطر اعتراض به زندان انداخت، نوشته است:

«ولا یغنی هنا الاحتجاج بوجوب طاعه ولی الأمر؛ لأن النظام السعودی لیس ولی أمر شرعا، لما ارتکبه من نواقض الإسلام؛ کالحکم بغیر ما أنزل الله، ومحاربه الإسلام وأهله، وموالاه الکفر ودوله، وقد فصلنا ذلک وذکرنا أدلته، من الکتاب والسنه وأقوال علماء الأمه، فی بیاناتنا السابقه، وخافه البیان السابع عشر»[۳۴].

بن لادن معتقد است که نظام سعودی شرعا ولی امر نیست چون مرتکب نواقض اسلام همچون حکم به غیر ما انزل الله و محاربه با اسلام و اهل اسلام و موالات و دوستی با کفار شده است.

بن لادن در نامه ای دیگر می نویسد: «إذا بالنظام السعودی یفجع الأمَّه بما تبقى لها من مقدسات فی بلاد الحرمین بأن جلب نساء جیوش النصارى للدفاع عنه، وأباح بلاد الحرمین للصلیبیین ولا عجب فی ذلک بعد أن لبس الملک الصلیب وفتحها بطولها وعرضها لهم، فامتلأت بقواعد جیوش أمریکا وحلفائها؛ لأنَّه أصبح عاجزا أن یقف بدون مساعدتهم، وأنتم أعلم الناس فی الجیش والحرس بهذا التواجد وحجمه وأهدافه وخطورته، فخان بذلک الأمَّه ووالى الکفَّار ونافرهم وظاهرهم على المسلمین، ولا یخفى أنَّ ذلک معدود فی نواقض الإسلام العشره، وقد خالف بإباحته الجزیره العربیه للصلیبیین الوفیه التی أوفى بها رسول الله صلى الله علیه وسلم أمَّته وهو على فراش الموت حیث قال کما فی صحیح البخاری: “أَخْرِجوا الْمشْرِکِینَ مِنْ جَزِیرَهِ الْعَرَبِ “، وقال أیضا کما فی صحیح الجامع الصغیر: “لَئِنْ عِشْت إِنْ شَاءَ اللَّه لأخْرِجَنَّ الْیَخهودَ وَالنَّصَارَى مِنْ جَزِیرَهِ الْعَرَبِ “»[۳۵]. مولات با کفار و اباحه جزیره العرب برای صلبیین از نواقض اسلام شمرده می شود چنانچه پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند مشرکین را از جزیره العرب اخراج کنید.

از آنجایی که بن لادن حکومت آل سعود را مشروع نمی داند لذا با ملا عمر بیعت می کند و او را حاکم و امیر شرعی می داند و در نامه ای به علمای دیوبند پیشاور می نویسد: «وأنتم تعلمون أنه قد قیض الله لهذه الأمه فی هذه الأیام العصیبه قیامَ دوله إسلامیه تطبق شریعه الله، وترفع رایه التوحید، هی إماره أفغانستان الإسلامیه بقیاده أمیر المومنین ملا محمد عمر حفظه الله… وبهذه المناسبه أخحیطکم علما أن بعض علماء الجزیره العربیه وغیرها وعلى رأسهم الشیخ حمود بن عقلا الشعیبی، قد أفتوا بشرعیه هذه الإماره ووجوب نصرتها وأکدوا أنها الدوله الوحیده التی تَکم بشرع الله فی هذا العصر وعملا بالنصوص الشرعیه الکثیره ومنها حدیث حذیفه السابق رضی الله عنه “تلزم جماعه المسلمین وإمامهم” وقوله صلى الله علیه وسلم “من مات ولیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه” (رواه مسلم).

نظرا لهذه النصوص وغیرها فإنی أؤکد لکم أننی أدین الله بوجوب مبایعه أمیر المومنین ملا محمد عمر وأننی قد بایعته بالفعل وأرجو أن یکون ذلک خلصا لوجه الله تعالى فهو الحاکم والأمیر الشرعی الذی یحکم بشریعه الله فی هذا العصر»[۳۶].

ایمن الظواهری در جاهای متعدد ردیه بر آل سعود می زند و می گوید آل سعود آلت دست آمریکا است و آمریکا آنها را استخدام کرده است[۳۷]. او در کتاب «الحصاد المر اخوان المسلمین فی ستین عاما» آل سعود را به عنوان طاغوت یاد می کند[۳۸].

ابو محمد مقدسی در کتاب «الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه» صراحتا آل سعود را تکفیر و آنها را مرتد می داند و ادله ای و نواقضی برای کفر و ارتداد آل سعود ذکر می کند که عبارتند از:

ناقض اول: تغییر لفظ قوانین وضعی به الفاظ دیگر: دولت سعودی و قوانین وضعی را انظمه، مراسیم، تعلیمات، اوامر، لوائح، سیاسات می نامد. چون کلماتی همچون قانون و تشریع و شریعه در کشور سعودی فقط بر احکامی که در شرع اسلامی وارد شده اطلاق می گردد لذا آنها برای این که تلبیس کنند بر این قوانین بشری اسم قانون و تشریع و شریعت اطلاق نمی کنند در حالی که همه آن امور جزو قوانین است وفقط اسم آن را بر آنها بار نمی کنند[۳۹].

ناقض دوم: حکم به غیر ما انزل الله: آل سعود حکم به غیر ما انزل الله دارد و ابومحمد مقدسی مواردی را نام می برد[۴۰].

ناقض سوم: تحاکم إلى الطاغوت: یکی از نواقضی را که آل سعود دچار شده این بود که برای حکم نزد طواغیت عربی و غیر عربی می رود[۴۱].

ناقض چهارم: موالات و دوستی با کفار و یاری خواستن از آنها: آل سعود موالات با کفاری همچون صلبین (آمریکا و غیره) دارند لذا دچار یکی از نواقض اسلام شدند[۴۲].

لذا ابو محمد مقدسی، آل سعود را طبق این نواقض تکفیر کرده است و جالب این که برای تکفیر آل سعود استناد به کتب وهابیت همچون محمد بن عبدالوهاب و حمد بن عتیق و … کرده است.

ابو قتاده فلسطینی می نویسد: «کفر نظام آل سعود بین واضح»[۴۳].

ابو بصیر طرطوسی در رساله های متعدد خودش همچون (سؤال وجواب عن حکم النظام السعودی، کُفرٌ إضافی للنظامِ السعودِی، ولی العهد السعودی وحمار جُحا! و …) آل سعود را تکفیر کرده است.

داعش

داعش به سرکردگی ابوبکر بغدادی در جاهای متعدد و در مجله «النباء» آل سعود را لقب آل سلول داده است و حکام آل سعود را تکفیر کردند. ابوبکر بغدادی روز دوشنبه در یک ویدئوی ۱۸ دقیقه‌ای در مسجد نور موصل در ژوئیه ۲۰۱۴ م، سخنرانی کرد و آل سعود را آل سلول خطاب قرار داد[۴۴]. همچنین ابوبکر بغدادی همزمان با عید قربان بیانیه صوتی طولانی ای صادر کرد و به عربستان سعودی با عنوان آل سلول و دیگر امارت های خلیج فارس با عنوان امارات الرده حمله کرده و عربستانی ها را به براندازی آل سعود به ویژه پس از آغاز طرح های جدید لیبرالیستی سعودی ها فرا می خواند[۴۵]. سخنگوی رسمی داعش مهاجر ابوحمزه قریشی ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ م در صوتی که منتشر کرده گفت: حکّام کشورهای عربی اگر یهودی الاصل نباشند لااقل متمایل و عبید یهود و نصارا هستند. همچنین حکومت عربستان و برخی از دولت های عربی را طاغوت خطاب کرده و برای مقابله با آن ها پیشنهاد داد که برای دفاع از کیان اسلامی و برای حفظ آبرو، جان، مال و ناموس خود بر علیه این دسته از عالمان و حاکمان قیام کنند قبل از آنکه دیر شود. او می‌گوید: اگر توان مهاجرت به سرزمین های اسلامی و پیوستن به گروه داعش را ندارید از آنجا که اهداف و ابزار زیادی برای مقابله کردن با حاکمان  و علما در پیش رو دارید می توانید با منفجر کردن لوله های نفت و گاز قدرت را از آنها بگیرید[۴۶].

داعش در مجله النباء در جاهای متعدد آل سعود را آل سلول و محمد بن سلمان را طاغوت ابن طاغوت لقب داد[۴۷] و در این شماره بیش از ۸ محصول جدید ویدئویی از موسسات رسانه ای داعش در ولایتهای مختلف در رد آل سعود معرفی شده است. همچنین داعش در مجله النبا تحت عنوان « دماء الموحّدین فی جزیره العرب.. قرابین الطواغیت لأسیادهم[۴۸]» می نویسد: تقریبا یک قرن از بزرگترین خدعه و نیرنگی که مسلمانان دچار آن شدند، گذشت و زمانی که برای یاری مردی (عبدالعزیز) قیام کردند و گمان می کردند او اهل توحید است و اراده کرد که با اهل شرک و بت می جنگد و قبیله های جزیره العرب برای یاری این مرد خارج شدند و فکر می کردند که او سیره اجداد موحدینش را اعاده می کند پس با او بودند چنانچه امام آنها محمد بن عبدالوهاب با جد او (محمد بن سعود) بود و زیر پرچم عبدالعزیز جنگیدند و گمان می کردند همانا یاری می دهند برادری را که مطیع خداوند است و در راه خدا جهاد می کند تا این که نیرنگ و دغل او و مزدور بودن او برای صلبیین برای آنها هویدا شده است و عبدالعزیز از صلیبیها برای کشتار اخوان در معرکه «سبله» بهره برد امروز نیز طاغوت سعودی مثل پدرشان (عبدالعزیز) از صلیبیها برای سرکوب دولت داعش بهره می برد پدر آنها با موحدین در شبه جزیره جنگید و محمد بن سلمان هم با موحدین خارج مملکت سعودیه می جنگد. همچنین علماء و مفتیان سعودی علماء سوئی هستند که پروژه خدعه و فریب آل سعود را همراهی می کنند. در پایان این مطلب آمده است ما زندانهای بادوش، الجرائم الکبری و تسفیرات تکریت و تدمر و… را گشودیم و باذن الله تلاش برای آزاد سازی اسراء موحد از بند آل سعود در زندانهای حائر و طرفیه و … یکی از برنامه های ماست[۴۹].

داعش در مجله النباء تحت عنوان «بیت المقدس.. قضیه شرعیه أولاً» می نویسد:

امروزه تمام زمین محکوم به شرک و قوانین شرک است مگر سرزمینی که داعش در آن اقامه دین کرده است و جهاد برای دفع کفار از اراضی مغصوبه بر مسلمانان واجب است و از آن سرزمین مثل بیت المقدس و اطراف آن و زمین حرمین (مکه و مدینه) که جهاد در آنها واجب است. اما از این جهت فلسطین بر دیگر نقاط دنیا ترجیحی ندارد اگر قرار باشد که فضل مکان موجب اولویت بخشیدن به آن محل برای جهاد باشد باید مکه و مدینه را که در سلطه آل سعود طاغوت اند مقدم کرد زیرا مکه و مدینه بر فلسطین مقدم اند. خداوند متعال ما را به قتال با همه کفار امر کرده بدون آنکه در این باره استثنائی قائل شود یا تخصیصی بزند چرا که خداوند متعال فرموده است «وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّهً کمَا یقَاتِلُونَکمْ کآفَّهً واعلموا ان الله مع المتقین»[۵۰]. طواغیت مرتد کفرشان از طواغیت یهودیان بیشتر است و قتال مشرکین مرتد مقدم بر مشرکین اصلی است. حصر جهاد به جهاد با یهودیت تبدیل شرع الله است. جهاد با کفار تحت لوای کفر جایز نیست و مسلمان زیر پرچم جماعت مسلمین جهاد می کند[۵۱].

داعش در آخرین صفحه این مجله به صورت اینفوگرافیکی به بررسی خیانتهای آل سعود به اسلام و مسلمانان پرداخته است. سال ۱۳۵۰ق عبدالعزیز حق اکتشاق نفت را منحصرا به شرکتهای امریکایی واگذار کرد. سال ۱۳۹۳ق فیصل با امضای تفاهم نامه بترودلار اقتصاد امریکا را از مرگ حتمی نجات داد به موجب این تفاهم نامه عربستان تعهد داد نفت را تنها با دلار معاوضه می کند، سال ۱۴۱۱ ق فهد به سربازان امریکایی اجازه داده در عربستان وارد شوند و پایگاه نظامی داشته باشند، سال ۱۴۲۴ ق فهد به امریکا اجازه داد از هوای این کشور برای حمله به صدام استفاده کنند، سال ۱۴۳۵ ق عبدالله در ائتلاف امریکا برای مقابله با داعش شرکت کرد، سال ۱۴۳۷ ق سلمان ائتلاف “التحالف الاسلامی العسکری” را از باب حمایت تحالف صلیبی راه انداخت. حکام سعودی بسیاری از نواقض اسلام را مرتکب شده و مرتدند[۵۲].

نتیجه

درمجموع مطالبی که در باب نگاه گروه های تکفیری با حاکمان آل سعود بیان شد می‌توان به این نتیجه رسید که سابقه تکفیر حاکمان از زمان خوارج شروع شده و آنها سلف طالح گروه های تکفیری هستند. همچنین وهابیت تکفیری حاکمان عثمانی را تکفیر کردند و امروزه گروه های تکفیری همچون القاعده و داعش امتداد وهابیت تکفیری هستند و در واقع آنها خلف طالح خوارج هستند. آل سعود در تشکیل این گروه های تکفیری نقش بسزائی داشته است و هر جاهی خواست از آنها استفاده کرده است چنانچه عبدالعزیز از گروه های تکفیری وهابیت برای حکومت خودش استفاده کرده است و سرانجام وقتی خطر برای حکومت او ایجاد شده با آنها جنگید و از بین برد. برخی از بزرگان القاعده همچون ابو محمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی و دیگران آل سعود را تکفیر کردند و ابو محمد مقدسی ۴ نقض همچون «وضع قوانین بشری، حکم به غیر ما انزل الله، تحاکم به طاغوت و موالات با کفار» می آورد که آل سعود دچار نواقض اسلام شدند. داعش در مجله النباء در جاهای متعدد حکم به کفر آل سعود دادند تا جاهی که در مجله النبا شماره ۲۲، در اینفوگرافیکی به بررسی خیانتهای همچون (موالت با کفار و تحالف با کفر علیه داعش و …) تک تک حاکمان آل سعود به اسلام و مسلمانان پرداخته است.

منابع
فراهیدی، خلیل بن احمد: کتاب العین، تحقیق: مهدی مخزومی، بی‌جا: دار و مکتبه الهلال، بی‌تا.

عمر، احمد مختار: معجم اللغه العربیه المعاصره، بی‌جا: عالم الکتب، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.

سالم، احمد و عمرو بسیونی: ما بعد السلفیه؛ قراءه نقدیه فی الخطاب السلفی المعاصر، بیروت: مرکز نماء للبحوث و الدراسات، چاپ اول، ۲۰۱۵م.

البانی، محمد ناصرالدین: دروس للشیخ محمد ناصر الدین الألبانی، سایت إسلام‌ویب، آدرس:

http://www.islamweb.net

وادعی، مقبل بن هادی: تحفه المُجیب؛ علی أسئله الحاضر و الغریب، صنعا: دار الآثار للنشر و التوزیع، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.

عبدالغنی، عماد: «المفاهیم و الأفکار و العقائد المحوریه للحرکات الإسلامیه»، الحرکات الإسلامیه فی الوطن العربی، بیروت: مرکز الدراسات الوحده العربیه، چاپ اول، ۲۰۱۳م.

حجازی، اکرم: دراسات فی السلفیه الجهادیه، قاهره: مدارات للأبحاث و النشر، چاپ اول، ۱۴۳۵ق.

سوری، ابومصعب: دعوه المقاومه الإسلامیه العالمیه، سایت آرشیو منبر التوحید و الجهاد، آدرس:

www.ilmway.com/site/maqdis/d.html

عبدالسلام فرج، محمد: الجهاد؛ الفریضه الغائبه، سایت آرشیو منبر التوحید و الجهاد، آدرس:

www.ilmway.com/site/maqdis/d.html

۱۰. عزام، عبدالله: التجاره المنجیه زاد المجاهدین، سایت آرشیو منبر التوحید و الجهاد، آدرس:

www.ilmway.com/site/maqdis/d.html

۱۱. نسیره، هانی: «السلفیه الجهادیه و تنظیم القاعده»، الحرکات الإسلامیه فی الوطن العربی، بیروت: مرکز الدراسات الوحده العربیه، چاپ اول، ۲۰۱۳م.

۱۲. مقدسی، ابومحمد: حوار مع مجله العصر، سایت آرشیو منبر التوحید و الجهاد، آدرس:

www.ilmway.com/site/maqdis/d.html

۱۳. ابورمان، محمد: الإصلاح السیاسی فی الفکر الأساسی، بیروت: الشبکه العربیه للأبحاث و النشر، بی‌تا.

۱۴. مِییَر، رول: السلفیه العالمیه، الحرکات السلفیه المعاصره، ترجمه: محمد محمود توبه، بیروت: الشبکه العربیه للأبحاث و النشر، چاپ اول، ۲۰۱۴م.

۱۵. عسقلانی، أبو الحسین المَلَطی: التنبیه والرد على أهل الأهواء والبدع، محقق: محمد زاهد بن الحسن الکوثری، مصر: المکتبه الأزهریه للتراث، بی تا.

۱۶. شهرستانی، أبو الفتح محمد بن عبد الکریم: الملل والنحل، مؤسسه الحلبی، بی جا، بی تا.

۱۷. راغب اصفهانى، حسین بن محمد: محاضرات الأدباء ومحاورات الشعراء والبلغاء، بیروت: شرکه دارالأرقم بن أبی الأرقم، ۱۴۲۰ق.

۱۸. ابن حجر عسقلانى، احمد: فتح الباری شرح صحیح البخاری، بیروت: دار المعرفه، ۱۳۷۹ق.

۱۹. ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم: مجموع الفتاوى، محقق: عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، مدینه نبویه: مجمع الملک فهد لطباعه المصحف الشریف، بی چا، ۱۴۱۶ق.

۲۰. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر: تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمدحسین شمس‌الدین، دار الکتب العلمیه، چاپ اوّل، ۱۴۱۹ق.

۲۱. ابو محمد مقدسی: مله إبراهیم ودعوه الأنبیاء والمرسلین، بی جا، بی تا. سایت منبر التوحید والجهاد

۲۲. ایمن ظواهری: أبحاث ورسائل وتوجیهات فضیله الشیخ المجاهد ایمن الظواهری، چاپ اول،  ۱۴۳۱ق – ۲۰۱۰ م

۲۳. ایمن الظواهری: الحصاد المر اخوان المسلمین فی ستین عاما، چاپ دوم، ۱۴۲۶ ق – ۲۰۰۵ م.

۲۴. ابو حنیفه، نعمان بن ثابت: فقه اکبر، مکتبه الفرقان، الإمارات العربیه، چاپ اول، ۱۴۱۹هـ

۲۵. عبد الرحمن بن محمد بن قاسم: الدرر السنیه فی الأجوبه النجدیه، مؤلف: علماء نجد الأعلام، چاپ ششم، ۱۴۱۷هـ/۱۹۹۶م.

۲۶. اسامه بن لادن: مجموع رسائل وتوجیحات، بی جا، ۱۴۳۶ ق / ۲۰۱۵ م.

۲۷. ابو مصعب سوری: حصاد الصحوه الإسلامیه و التیار الجهادی، بی جا، بی تا.

۲۸. صالح بن سعد الحسن: تهذیب الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، بی جا، بی تا.

۲۹. أبو قتاده الفلسطینی: مناجاه الخلیل، بی جا، بی تا.

۳۰. ابو محمد مقدسی: الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، چاپ دوم، ۱۴۲۱ ق.

۳۱. امیر صنعانی، محمد بن اسماعیل: إرشاد ذوی الألباب إلى حقیقه أقوال ابن عبدالوهاب، محقق: عبدالکریم جدبان، بی جا، بی چا، بی تا.

۳۱. https://makhaterltakfir.com/fa/Article/View/6057.

۳۲. https://makhaterltakfir.com/fa/Article/View/5447/

۳۳. ربیع مدخلی: دحر افتراءات أهل الزیغ والارتیاب عن دعوه الإمام محمد بن عبدالوهاب “رحمه الله” (نقد لحسن المالکی)، بی جا، بی تا.

۳۴. http://www.dr-alawni.com/articles.php?show=178 .

۳۵. http://www.dr-alawni.com/articles.php?show=180.

پی نوشت:

[۱]- نویسنده: ابو محمد مقدسی.

[۲]- نویسنده: أبو بصیر الطرطوسی.

[۳]- نویسنده: أبو بصیر الطرطوسی.

[۴]- نویسنده: صالح بن سعد الحسن. این کتاب خلاصه کتاب ابومحمد مقدسی است.

[۵]- ابو مصعب سوری، حصاد الصحوه الإسلامیه و التیار الجهادی، ص ۳۵.

[۶]- عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه فی الأجوبه النجدیه، المؤلف: علماء نجد الأعلام، ج ۱ ص ۵۶۶- ج ۸ ص ۴۳۳- ج ۱۰ ص ۵۱۱- ج ۱۲ ص ۲۶۷- ج ۱۶ ص ۴۵۲.

[۷]. الفراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج ۷، ص ۲۵۸

[۸] . احمد مختار، عبدالحمید عمر، معجم الغه العربیه المعاصره، ج۲، ص۱۰۹۲؛ احمد، سالم، مابعد السلفیه، ص۲۷

[۹]. همان، ص۷؛ محمد ناصر الدین، البانی، دروس للشیخ ناصر الدین البانی، ج۳۱، ص۳؛ مقبل بن هادی، الوادعی، تحفه المجیب عن اسئله الحاضر و الغریب، ص ۱۸۵؛ عماد عبدالغنی، «المفاهیم والافکار والعقائد المحوریه للحرکات الاسلامیه»، الحرکات الاسلامیه فی الوطن العربی، ج۱، ص۹۵.

[۱۰].همان، ج۱، ص۹۸؛ اکرم حجازی، دراسات فی السلفیه الجهادیه، ص ۳۷.

[۱۱] . ابو مصعب، السوری، دعوه المقاومه الاسلامیه العالمیه، ص۶۸۳

[۱۲] .محمد، عبدالسلام فرج، الجهاد الفریضه الغائبه، ص ۱۸

[۱۳] . عبد الله عزام، التجاره المنجیه زاد المجاهدین، ص۲۱۶

[۱۴] . هانی، نسیره،«السلفیه الجهادیه و تنظیم القاعده»، الحرکات الاسلامیه فی الوطن العربی، ج ۲، ص۱۲۳۸

[۱۵] . ابو محمد، مقدسی، حوار مع مجله العصر«www.tawhed.ws/r?i»؛ محمد، ابو رمان، الاصلاح السیاسی فی الفکر الاساسی، ص ۲۶۰

[۱۶] . مییر،رویل، السلفیه المعاصره،«هیغهامر، توماس،سلفیون جهادیون او ثوریون» ص۳۴۴

[۱۷] مییر،رویل، السلفیه المعاصره،«هیغهامر، توماس،سلفیون جهادیون او ثوریون» ص۳۵۲

[۱۸]- عسقلانی، أبو الحسین المَلَطی، التنبیه والرد على أهل الأهواء والبدع، ص ۴۷- شهرستانی، محمد بن عبد الکریم، الملل والنحل، ج ۱، ص ۱۱۴.

[۱۹]- راغب اصفهانى، حسین بن محمد، محاضرات الأدباء ومحاورات الشعراء والبلغاء، ج ۲، ص ۲۱۳.

[۲۰]- ابو حنیفه، نعمان بن ثابت، فقه اکبر، ص ۴۳.

[۲۱]- ابن حجر عسقلانى، احمد، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج ۱۲، ص ۳۰۰.

[۲۲]- ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوى، ج ۱۲، ص ۴۶۶.

[۲۳]- ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوى، ج ۲۲، ص ۲۴۸ و ۲۴۹.

[۲۴]- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۱۱۹.

[۲۵]- عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه فی الأجوبه النجدیه، المؤلف: علماء نجد الأعلام، ج ۹ ص ۲۹۱.

[۲۶]- همان، ج ۱۰ ص ۴۲۹- ج ۸ ص ۳۹۱.

[۲۷]- ابو محمد مقدسی، مله إبراهیم ودعوه الأنبیاء والمرسلین، ص ۵۶.

[۲۸]- ابو مصعب سوری، حصاد الصحوه الإسلامیه و التیار الجهادی، ص ۳۴.

[۲۹]- ابو محمد مقدسی، مله إبراهیم ودعوه الأنبیاء والمرسلین، ص ۱۴ و ۱۵ و ۳۷.

[۳۰]- «الجماعات الجهادیه السلفیه: وهی الجماعات الجهادیه التی ضمت إلى الفکر السابق, الاعتماد على عقائد السلف وفق فتاوى الإمام ابن تیمیه وأمثاله من أقطاب المدرسه السلفیه, واعتمدت فقه الدعوه النجدیه وأفکار الإمام محمد بن عبد الوهاب رحمهم الله, وأفکار من سار على هذا المنهج ممن جاء بعدهم»: ابو مصعب سوری، حصاد الصحوه الإسلامیه و التیار الجهادی، ص ۳۵.

[۳۱]- امیر صنعانی، محمد بن اسماعیل، إرشاد ذوی الألباب إلى حقیقه أقوال ابن عبدالوهاب، ص ۱۰۸.

[۳۲] . «إنَّ کل منصف یعلم تمام العلم أن فتنه التکفیر والتفجیر والدمار إنما هی نتیجه لمنهج وفکر سید قطب ومدرسته وکتبه وکتب من سار على نهجه وعلى رأس هذه الکتب کتاب (فی ظلال القرآن) وکتاب (معالم فی الطریق)، …»: ربیع مدخلی، دحر افتراءات أهل الزیغ والارتیاب عن دعوه الإمام محمد بن عبدالوهاب “رحمه الله” (نقد لحسن المالکی)، ص ۷۶.

[۳۳]- http://www.dr-alawni.com/articles.php?show=178- http://www.dr-alawni.com/articles.php?show=180

[۳۴]- اسامه بن لادن، مجموع رسائل وتوجیحات، ص ۲۷۶.

[۳۵]- همان، ص ۲۱۴.

[۳۶]- همان، ص ۴۱۷.

[۳۷]- ایمن ظواهری، أبحاث ورسائل وتوجیهات فضیله الشیخ المجاهد ایمن الظواهری، ص ۳۹۴.

[۳۸]- ایمن الظواهری، الحصاد المر اخوان المسلمین فی ستین عاما، ص ۱۹۵.

[۳۹]- ابو محمد مقدسی، الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۱۱.

[۴۰]- ابو محمد مقدسی، الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۲۲ و ۲۳ – صالح بن سعد الحسن، تهذیب الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۶.

[۴۱]- ابو محمد مقدسی، الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۲۴ و ۳۰- صالح بن سعد الحسن، تهذیب الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۹.

[۴۲]- ابو محمد مقدسی، الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۱۴۴- صالح بن سعد الحسن، تهذیب الکواشف الجلیه فی کفر الدوله السعودیه، ص ۱۳ و ۱۴.

[۴۳]- أبو قتاده الفلسطینی، مناجاه الخلیل، ص ۱.

[۴۴]- https://makhaterltakfir.com/fa/Article/View/6057.

[۴۵]- https://makhaterltakfir.com/fa/Article/View/5447/.

[۴۶]- https://makhaterltakfir.com/fa/News/View/19337.

[۴۷]- مجله النبا ش ۱۰ ص ۸.

[۴۸]- خون های موحدین (اهل توحید) در جزیره العرب (عربستان) قربانی پیشکش طاغوت ها برای بزرگانشان شدند.

[۴۹]- مجله النبا ش ۱۲ ص ۳.

[۵۰]- سوره توبه، آیه ۳۶.

[۵۱]- مجله النبا ش ۲۲ ص ۱۳.

[۵۲]- همان، ص ۱۶.

منبع پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.