حجت الاسلام صادقنیا در یادداشتی سخنان حجت الاسلام پناهیان در یک برنامه تلویزیونی مبنی براینکه «هدفِ بعثت پیامبر (ص) رشد سیاسی جامعه بود و نه اخلاق و معنویّت» نقد کرد.
ردنا (ادیان نیوز) – چند شب پیش سخنران محبوب صدا و سیما و برخی هیئتهای تهران در یک برنامهی زنده که گویا از نجف اشرف پخش میشد، گفتند که هدفِ بعثت پیامبر (ص) رشد سیاسی جامعه بود و نه اخلاق و معنویّت. ایشان برای تأیید سخن خود ادامه دادند که مردم شبهجزیره به هنگام بعثت، معنویّت و اخلاق داشتتد؛ چیزی که آنها نداشتند فهم سیاسی بود و پیامبر برای ترمیمِ آن به رسالت مبعوث شدند. البته از نظر ایشان آن حدیث مشهور نبوی که “انّی بُعِثتُ لاُتّممَ مکارمالاخلاق” جعلی است و نادرست، یا بهتر است بگویم باید جعلی باشد و نادرست.
البته برای بار دوّم است که ایشان این ادّعا را مطرح میکنند. بار نخست در حسینهی امام خمینی (ره) و در مقابل بزرگان نظام و انبوهِ جمعیّتِ این ایدهی خود را مطرح کردند. گویا دفعهی پیش هم کسی از ایشان نپرسیده بود که پیامبر (ص) برای رشد سیاسی مردم آمده است تا چه اتفاقی بیافتد؟ قرار است مردم از نظر سیاسی رشد کنند که چه بشود؟ حکومت خوبی ایجاد کنند؟ رشد سیاسی اگر در خدمت تعالی اخلاق و فضایل انسانی نباشد و زمینهی تحقق عدالت را فراهم نیاورد چه ارزشی دارد؟ مگر نه این است که علیابن ابیطالب(ع) در ذیقار در جواب اصرار ابن عباس بر پذیرش خلافت مسلمانان گفت حکومت به اندازهی لنگ کفش کهنه هم ارزش ندارد، اگر نتواند عدالت را اقامه کند؟
نظریهی ایجاد تقابل میان اخلاق و سیاست و ترجیح دوّمی، نوعی فرار به جلوست. امثال ایشان که سالهاست علیرغم داشتن رسانههای مختلف، از منبر و روزنامه و تلویزیون و حوزههای علمیّه نتوانستهاند در بهبود اخلاق و معنویّت جامعه توفیقی کسب کنند، حالا برای فرار از مسئولیّت پاسخگویی، ناتوانی خود را پشت این ادّعا پنهان میکنند که قرار ما از اوّل رشد سیاسی جامعه بوده است و نه فضایل اخلاقی آن. وضعیّت تأسفبار اخلاق در جامعه، زائیدهی همین اندیشه و منطق است. منطقی که نتیجهی آن میشود تراکم ایدئولوژی و رقیق شدن اخلاق. نتیجهی آن میشود این که در حوزهی سیاست، در مدارِ ما باش و هر چه خواهی کن!
یادداشتی از مهراب صادقنیا
با سلام
ظاهراً ایشان سخنان جناب پناهیان را خوب نخوانده اند و منظور ایشان امتحان ولایتمداری برای اهل مدینه بوده نه بحث حکومت!
چرا که اهل مدینه با شح نفس امتحان نشدند چرا که مهاجر و انصار بودند و شهرت در میهمان نوازی داشتند و با ولایتمداری امتحان شدند و لذاست که بعد از رحلت رسول خدا ص رفوزه شدند!
با سلام
ظاهراً ایشان در سخنان جناب پناهیان دقت کافی را نداشته!
ایشان ولایت مداری مردم مدینه را مطرح کردند نه بحث حکومت!
مردم مدینه اهل شک نفس نبودند و لذا امتحان آنها در آن مورد نبوده و در ولایت مداری بوده که بعدها و بعد از رحلت رسول خدا ص رفوزه شدند!