نقدی بر سخنرانی اخیر حجت الاسلام پناهیان به قلم حجت الاسلام باقر طالبی دارابی، استادیار دین شناسی دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب.
ردنا (ادیان نیوز) – جناب آقای پناهیان در بیانی باور نکردنی ضمن زیر سوال بردن حدیثی مشهور که تمام تاریخ اسلام و شیعه به آن می بالید یعنی حدیثی که پیامبر (ص) در آن می فرمایند: «من برای کامل کردن مکارم اخلاق مبعوث شده ام» و نیز بدون توجه به آیه محکم قرآن که میفرماید: همانا پیامبر برای شمایی که در آرزوی خدایی شدن و روز قیامت هستید اسوه نیکو (در رفتار و اخلاق) در طول زندگی تان است، شخصیت پیامبر را در حد یک انسانِ در پی «قدرت سیاسی» تقلیل برده است.
سخن این روحانی معروف و مقبول در میان افراد اصولگرا و مذهبی های موسوم به انقلابی به گونه ای است که گویی اگر پیامبر آیینه تمام نمای اخلاق و معلم اخلاق معرفی شود، نمی توانند چهره شان را در آن آیینه ببینند چرا که از بس سیاسی اند.
اخیرا آقای دکتر سروش به بیانی دیگر پیامبر را اقتدار گرا اما غیرخشونت طلب نامید و با منطقی خاص در چهارچوب نظری و مفهومی خودش، به تفسیر قرآن و سیره پیامبر اسلام همت گمارد. البته میدانید میان قدرت سیاسی و اقتدار سیاسی تفاوت است. ساده ترین تفاوت این است که اقتدار قدرت مشروع است و قدرت سیاسی لزوما مشروع و مقبول نیست.
به جناب آقای پناهیان عرض می کنم که
نخست آنکه روایت مذکور بسیار معروف و ثابت و مستند است. اگر فرصت مراجعه به رجال و درایه برای اخذ روش بررسی احادیث ندارید لا اقل مراجعه کنید به مدخل همین حدیث در دانشنامه اسلامی که با جستجو در اینترنت هم ممکن است.
دوم آنکه آیه قرآن در اسوه خواندن پیامبر متذکر می شود «لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر» و شما خوب میدانید توصیه های فرجام شناختی اینگونه یعنی اینکه او اسوه تقوی و اخلاق و نماد مکارم اخلاق است و اینها را داشته باشید ارزوی دیدار معنوی خدا حاصل میشود. این آیه اصلا به معنای اسوه بودن پیامبر در شهادت طلبی و این امور نیست که باز معنای سیاسی از آن برداشت شود.
سوم آنکه تحلیل تاریخ اسلام روش تاریخی میطلبد نه ایدئولوژی سیاسی.
یاداشتی از باقر طالبی دارابی