جامعهی بیچِرا فیلسوفاش ساقی مواد مخدّر است و عارفاش به بهانهی استغنا، ناسامانیها و بیهنجاری پیراموناش را ” بادِ بینیازی خدا” معنا میکند و خموشی پیشه میسازد.
ردنا (ادیان نیوز) – امام علی (ع) علم را اصل همهی خوبیها میدانند و کلید آن را پرسش. هایدگر، فیلسوف آلمانی، پرسیدن را “تقوای فکر” مینامد؛ زیرا که اندیشه را از افتادن در وادی ناراستیها باز میدارد. پرسش تیری است بر اندام عادتها و باورهای نیآزمودهای که ناخواسته و نادانسته، در گذر زمان در ذهن و زندگی ما خانه گزیدهاند. با پرسیدن میتوان جزمیّتهای ساختگی را شکست و گام در راه حقیقت گذاشت. با آن میتوان، به قول هوسرل، “جهانِ داده شده” را به چالش کشید و “امر من” را بازسازی کرد و اینگونه به اصالت زیستن بازگشت.
انسانِ پرسشگر در بندِ وضع موجود نیست، حتّی اگر ریشهای چند هزارساله داشته باشد. جامعهای که کنشگراناش پرسیدن بلد نباشند دیگران جهان آن را خواهند ساخت؛ حتّی اگر به ظاهر شهروندانش برگهی رأیی هم به صندوق بریزند. برای جامعهی ناپرسشگر دموکراسیِ روزگار جدید چیزی جز یک نمایش برای توجیه وضع موجود نیست.
“چرا؟” مفهوم مقدسی است. اسباب پرهیزکاری و جلوگیری از خطاست؛ کلید رهایی از غل و زنجیرهایی است که به پای یک ملّت بسته شده است. “چرا؟” نشانهی مسئولیّتپذیری شهروندان است. جامعهی بیچِرا فیلسوفاش ساقی مواد مخدّر است و عارفاش به بهانهی استغنا، ناسامانیها و بیهنجاری پیراموناش را ” بادِ بینیازی خدا” معنا میکند و خموشی پیشه میسازد.
یادداشتی از دکتر مهراب صادقنیا