میرزا حسینعلی نوری، بنیانگذار و مؤسس فرقه نوظهور بهائیت ادعاهای بیشمار و گاه متضادی را مطرح کرده تا آتجا که خود را رب و خالق این جهان نامیده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، هرچند خداشناسی و اعتقاد به اینکه جهان هستی خود بخود پدید نیامده بلکه خدائی او را پدید آورده و نگه داشته است حقیقتی است که بشر به خواست سرشت و راهنمائی خود آن را پذیرفته است ولی متاسفانه در همه ادوار تاریخ عقول و افکار از درک صحیح این واقعیت و رسیدن به کنهش به حدی ناتوان بوده که اوهام و خرافات، انسان ها را در شناسائی خدا دچار اشتباه ساخته است.
چنانکه داستان پرماجرای پرستش بت ها (خدایان) به شکل های گوناگون از مرده پرستی گرفته تا دوگانه پرستی (ثنویت) و… و جنگ و ستیز خدایان بطوری که در افسانه های مذهبی آمده از اینجا برخاسته است و این خود گمراهی است که گمراهی های زیادی از آن برمی خیزد.
در فرقه نوظهور بهائیت بنیانگذار و مؤسس آن یعنی میرزا حسینعلی نوری ادعاهای بیشمار و گاه متضادی را مطرح کرده تا آتجا که خود را رب و خالق این جهان نامیده است. اگر کسی کتاب و نوشته های او را ندیده باشد، ممکن است گفتار ما را باور نکرده و حمل بر گزافه گوئی کند و بعید بداند که کسی گستاخی را تا این حد رسانده و مردم را آنقدر بی خرد بداند که جرأت کند اینگونه سخنان بر زبان راند و مشتی مردم جاهل نیز قبول نمایند.
جناب میرزا حسینعلی مازندرانی در کفرگوئی های خود تا بدانجا پیش رفته است که به بهائیان دستور می دهد در عبادات و نمازشان به میرزا حسینعلی رو کنند! وی در أم الکتاب فرقه بهائیت یعنی اقدس صفحه ۷ می نویسد: «و إذا اردتم الصلوه والّوا وجوهکم شطری الاقدس المقام المقدس الذی جعله الله مطاف الملآ الأعلی».
یعنی وقتی خواستید نماز بخوانید صورت های خود را بسوی من که در حاله ای از قداست هستم، بگردانید چرا که خدا مرا جایگاه طواف کنندگان فرشتگان خود قرار داده است! میرزا برای بعد از مرگ خود نیز فکری کرده می گوید: «و عند غروب شمس الحقیقه و التبیان المقر الذی قدرناه لکم» وقتی که من از دنیا رفتم، مکانی که انتخاب کردم برای شما همان قبله شماست.
میرزا حسینعلی نوری به این مطلب واقف نبوده که در زمان حیات وی که از جائی به جای دیگر نقل مکان می کند، یا در حال حرکت می باشد، چگونه اغنام الله بطرف او رو کنند و نماز بخوانند؟ این در حالیست که تمام انبیای الهی پیروانشان را به دوری از شرک و بت پرستی به خدا پرستی فرا خواندند، اما میرزای مازندرانی مردم را به خود دعوت می کرد! از این کلام میرزا استفاده می شود که در فرقه بهائیت بجای خدا پرستی مرده پرستی حاکم است!
فرعون پادشاه بنی اسرائیل نیز خود را خدای آنها اعلام داشته و از مردم می خواست که به او سجده کنند. افراد شیاد و خودخواه دیگری هم پیدا شدند که چنین ادعاهائی را مطرح کردند، اما چرا در عصر اتم و تکنولوژی عده ای عقل و درک و شعور خود را بکناری نهاده یک انسان ضعیف و مفلوکی مثل حسینعلی مازندرانی را پروردگار و قبله گاه خویش ساخته اند؟