خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

رواج فرزندکشی عصر جاهلی در لباس گفتمان مدرن / شاید وقتی دیگر

در شرایط کرونازده امروز که دغدغه‌های معیشتی و بهداشتی به اوج رسیده، پیشگیری از فرزندآوری به دلایل مختلف از جمله ترس از فقر، مشکلات اقتصادی و تأمین آینده کودکان افزایش یافته است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در شرایط کرونازده امروز که دغدغه‌های معیشتی و بهداشتی به اوج رسیده، پیشگیری از فرزندآوری به دلایل مختلف از جمله ترس از فقر، مشکلات اقتصادی و تأمین آینده کودکان افزایش یافته است. امری که بر اساس آیات قرآن برخلاف روح ایمان و بینش اسلامی است. این کار چه در مرحله انعقاد نطفه و چه به طریق سقط جنین صورت گیرد، وقتی صرفاً به جهت دغدغه‌های اقتصادی باشد، منطقی فراتر از جاهلیت مدرن ندارد.

خاطره یا تصور ذهنی بسیاری از ما از نحوه زیست خانواده‌ها در گذشته نزدیک، تصویری از فضای شلوغ و پر سروصدای کودکان با فاصله‌های سنی کم در حیات خانه‌های سنتی یا در کوچه و پس‌کوچه‌های محله است. تصویری که در کمتر از دو دهه در شهرهای بزرگ محو شده است و جایش را به خیابان‌های خالی از کودک و آپارتمانهایی با کودکان تنها و محصور در خانه داده است.

سال‌هاست که جریان کاهش فرزندآوری آغاز شده است و عواملی چون سیاست‌های کنترل جمعیتی و مشکلات اقتصادی و تحول فرهنگی بر کاهش اثر گذاشته است، اما این روند با ظهور همه‌گیری کرونا تشدید شده است؛ به بیان دیگر با افزایش مشکلات معیشتی و روانی ناشی از همه‌گیری کرونا بر ناامنی‌های روانی و اقتصادی سابق، شیب کاهش میزان زادوولد روندی سریع‌تر را تجربه خواهد کرد. چراکه ترس از ابتلای مادر یا فرزند به کووید۱۹ و هراس از ارتباط اجتماعی در دوران حاملگی تا زمان تولد در بیمارستان و… موجب می‌شود تا احتیاط خانواده‌ها در فرزندآوری در این ایام بیشتر شود.

اما کماکان در کنار عواملی چون بالارفتن سن ازدواج و بالطبع فرصت کم برای فرزندآوری، ترس از تأمین آینده خوب و ایمن برای فردای فرزندان مهم‌ترین عامل بازدارند در فرزندآوری در میان زوج‌های امروزین است. ضمن اینکه مشکلات معیشتی امروز و هزینه‌های سرسام‌آور دوران بارداری نیز آنان را از این کار برحذر می‌دارد و جلوگیری از فرزندآوری را امری عقلایی و طبیعی در شرایط امروز نشان می‌دهد. اما نظرگاه قرآن در این باره چیست؟ آیا شرایط کنونی در هیچ دوره‌ای وجود نداشته و این امر تصمیم طبیعی است که مخالفتی با باورهای دینی ندارد. در ادامه سعی می‌کنیم به این پرسش پاسخ دهیم.

جایگاه فرزند در قرآن

اصل وجود فرزند در قرآن کریم به‌عنوان نعمت الهی یاد شده است. چنان‌که در آیه ۷۲ سوره نحل در شمار نعمت‌های دیگر ذکر شده است: «وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَ حَفَدَهً وَ رَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ…؛ خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چیزهاى پاکیزه به شما روزى بخشید…»(نحل/۷۲). همچنین فرزندان در قرآن کریم کمک و دستیار والدین معرفی شدند. برای مثال در آیه ۶ اسراء «وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ؛ و به مال و فرزندان نیرومند مدد می‌بخشیم». این تعبیر در آیه ۱۳۳ شعرا «أَمَدَّکُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنینَ» و آیه ۱۲ سوره نوح «وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ» نیز تأکید شده است.

در آیه ۱۴ سوره آل‌عمران از فرزندان به‌عنوان متاع یاد شده و آمده است: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَهِ … ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاهِ الدُّنْیا…؛ دوستى خواستنی‌های [گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان … برای مردم زینت داده شده است، این‌ها سرمایه زندگی دنیاست…». در آیه ۴۶ سوره کهف نیز از فرزندان به‌عنوان زینت زندگی یاد شده و آمده است: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا…؛ مال و پسران زیور زندگى دنیایند».

البته دو نکته را باید درنظر داشت؛ نخست اینکه تعبیر «بنین» از باب تغلیب «بنات» را نیز دربرمی‏‌گیرد، همچنین با توجه به فضای نزول آیه و انزجار از دختران، اختصاص ذکر نعمت و قوت بودن پسران پذیرفتنی‌تر بود. نکته دوم اینکه اگرچه یک جنبه فرزندان به ویژه پسر متاع دنیایی و زینت بودن است، اما ممکن است بهره‌گیری نامناسب یا عدم برخورد صحیح آن را تبدیل به نقمت کند؛ یعنی همان قدر که فرزند صالح و ذریه طیبه امری خواستنی است، اولاد ناصالح امری مطرود است و اساساً فرزندان می‌توانند محل ابتلای انسان باشند (توبه/۲۴).

درخواست اولاد صالح؛ سنت انبیا

باروری نیز هدیه‌ای از سوی خدا به بندگان و پیروان شایسته معرفی شده است. یکی از نمونه‌های آشنا و داستان‌های زیبا در این زمینه داستان حضرت زکریا(ع) است. قرآن کریم در آیه ۸۹ سوره انبیاء در نقل داستان زکریا فرموده است: «وَ زَکَرِیَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ؛ و زکریا را یاد کن آن هنگام که پروردگار خویش را ندا داد، پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو از همه بازماندگان بهتری» و در آیه ۳۸ آل‌عمران نیز می‌فرماید: «هُنالِکَ دَعا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لی‏ مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ؛ در آن‌جا بود که زکریا،(با مشاهده آن همه شایستگى در مریم) پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: خداوندا از طرف خود، فرزند پاکیزه‏‌اى(نیز) به من عطا فرما، که تو دعا را می‌شنوى».

قرآن کریم از استجابت دعای حضرت زکریا برای طلب فرزند و درمان مشکل همسر او، در آیه ۹۰ انبیاء این‌گونه یاد می‌کند: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ؛ پس(دعای) او را مستجاب کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را(که نازا بود) برای او شایسته قرار دادیم». از این آیات می‌توان برداشت کرد که فرزند هبه و هدیه‌ای از جانب خداوند است که معین پدر در امر دین و دنیاست. حضرت ابراهیم(ع) نیز تقاضای خود را در طلب فرزند چنین بیان می‌فرماید: «رَبِّ هَبْ لی‏ مِنَ الصَّالِحینَ؛ پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح‏]ببخش!»(صافات/۱۰۰). از این رو فرزند صالح به مثابه بشارت مطرح شده است که در یکجا مخاطب این بشارت مادر: «فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ…؛ پس وى را به اسحاق مژده دادیم»(هود/۷۱) و در جای دیگر به پدر است: «إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ؛ ما تو را به پسری دانا بشارت می‌دهیم»(حجر/۵۳).

بنابراین درخواست فرزند و نسل پاک، سنّت و روش انبیاست و ارزش ذریّه و فرزندان نیز به صالح بودن آن‌هاست. از این رو یکی از ادعیه قرآنی درخواست چشم روشنی از همسر و فرزند است: «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ؛ و کسانی‌‏اند که می‌‏گویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنى چشمان ما باشد».(فرقان/۷۴)

گونه‌های فرزندکشی در عرب جاهلی

از وحشیانه‌ترین پدیده‌های عصر جاهلیت عرب پدیده بحث فرزندکشی است که در قرآن کریم مکرر به آن اشاره شده است(انعام/۱۵۱، اسراء/۳۱، ممتحنه/۱۲، تکویر/آیه۸)؛ این مسئله به دو شکل بروز یافته است؛ نخست کشتن دختران است که این جنایت شاید در تمام قبائل عمومیت نداشته، ولی مسلماً مسئله نادری نیز محسوب نمی‌شده است. قرآن کریم در آیه ۵۹ سوره نحل می‌فرماید: «یَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ؛ از ناگوارى خبرى که بشارتش داده‌اند از قوم خود متوارى مى‌شود که آیا او را به خوارى نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند؟ چه بد داورى مى‌کنند».

از این رو یکی از عادات عرب جاهلی قتل فرزند به ویژه دختران از ترس ننگ یا فقر بود؛ نبود ارزش زن به مثابه یک انسان در جامعه جاهلی، ناتوانی دختران بر تولید اقتصادی یا مشارکت در غارتگری و ننگ اسارت دختران در جنگ از عوامل این مسئله بود؛ برای همین اساساً یکی از شروط پذیرش ایمان زنان در صدر اسلام نکشتن فرزندان «وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ»(ممتحنه/۱۲) بیان شده است.

ترس از فقر و کشتن فرزندان

مسئله دخترکشی موضوعی مستقل بود که آیاتی اختصاصی نهی و حرمت آن را بیان کرده‌اند، اما مسئله دیگری که قرآن نیز به آن اشاره دارد این است که برخی به خاطر مشکلات اقتصادی و ترس از فقر، تمایلی به بچه‌دار شدن ندارند. این مسئله از گذشته دور، یعنی پیش از نزول قرآن تاکنون وجود داشته است. این در حالی است که خداوند روزی و رزق هر فردی را تضمین کرده است و در آیه ۱۵۱ انعام می‌فرماید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ؛ فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آن‌ها را روزی می‌دهیم».

شاید تقدم رزق فرد بر فرزندان در تعبیر «نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ» اشاره به فقر شخص والد دارد؛ یعنی فرزندانتان را از جهت فقر خودتان نکشید، خداوند رزق شما و آنان را عنایت می‌کند. در جای دیگری قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ؛ فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید؛ ما به آنان و شما روزی می‌دهیم»(اسرا/۳۱). در این تعبیر هم ترس از فقر به جای خود فقر مطرح شده و هم رزق فرزندان بر رزق والد مقدم شده است. در توضیح باید گفت که اعراب از آنجا که در سرزمین خشک و پر از قطحی غذا و مواد اولیه زندگی می‌کردند، با دیدن نشانه‌های قحطی به جهت حفظ آبرو و عزت خود فرزندان خود را می‌کشتند، زیرا می‌ترسیدند که فقیر شوند و برای گرفتن غذا به تملق بیفتند.

شیوه‌های جدید فرزندکشی

با توجه به آیات قرآن کاهش جمعیت به خاطر ترس فقر و مشکلات اقتصادی بر خلاف روح ایمان و فلسفه اسلام است. حال چه این کار در مرحله قبل از انعقاد نطفه و چه به طریق سقط جنین صورت گیرد، وقتی صرفاً به جهت مشکلات اقتصادی و ترس از فقر باشد منطقی فراتر از جاهلیت مدرن ندارد؛ آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌نویسد: «با نهایت تأسف این مسئله(قتل فرزند) به اشکال دیگری در جاهلیت قرون اخیر نیز خودنمایی می‌کند، در شکل آزادی سقط جنین که به صورت قانونی در بسیاری از کشور‌های به اصطلاح متمدن رواج یافته است. اگر عرب جاهلی بعد از تولد نوزادان را می‌کشت انسان‌های متمدن عصر ما آن را در شکم مادر می‌کشند» (مکارم شیرازی، ج ۲۶/ ص ۱۷۸).

این در حالی است که قرآن کریم این عمل را خطای بزرگ معرفی می‌کند: «إنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْأً کَبِیرًا»(اسراء/۳۱)؛ زیرا این عمل از روی تحلیل غلط از مسیر رزق و نبود ایمان به توحید ربوبی پروردگار است. وظیفه انسان این است که بر روی زندگی در جستجوی معیشت خود باشد، ولی خداوند رزق بشر را بر خود واجب کرده است.

از نخستین مسائلی که پس از شروع زندگی مشترک مطرح می‌شود فرزندآوری است. امروز معمولاً وقتی افراد بخواهند صاحب فرزند شوند هم باید هزینه اولیه نوزاد را تأمین کنند و هم باید بیشتر وقت خود را به پرورش و بعداً تربیت فرزند اختصاص دهند؛ از این رو به ویژه اگر مادران شاغل نیز باشند، در بیشتر موارد چندسالی صبر می‌کنند تا تکلیف زندگی روشن‌تر شود و مقدمات اولیه فراهم شود. در حالی که این تأخیر ممکن است موجب تأخیر در باوروی زنان یا آسیب‌های جدی به وضعیت سلامتی فرزند شود.

گذشته از ضعف ایمان، در آیات قرآن شیطان پیوسته انسان‌ها را از فقر می‌ترساند تا از وظیفه اصلی‌شان باز دارد. قرآن کریم می‌فرماید: «الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلًا وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ شیطان شما را از تهیدستی می‌ترساند و شما را به کار زشت امر می‌کند و خدا شما را از سوی خود وعده آمرزش و فزونی رزق می‌دهد، خدا گشایش‌دهنده و داناست.» القائات و وعده‌های شیطانی تقدیر الهی و مصالح تنگی و گشایش رزق را در ذهن انسان کم رنگ می‌کند و او را در چالش احساس فقر قرار می‌دهد. به بیان دیگر همراهان شیطان حتی اگر سایرین هم ثروتمندتر باشند، بیشتر احساس فقر دارند.

بنابراین احساس فقر مالی ریشه در وساوس شیطانی دارد. از این رو انسان برای رهایی از این احساس وهمی و ترس خیالی از تنگدستی، بیش از دیگران دست و پا می‌زنند و تلاش می‌کند که اوامر شیطان را برای پرهیز از دچار شدن به فقر اجرایی کند. یکی از اوامر شیطان ترک یا حداقل تأخیر در فرزندآوری است.

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.