ناصر مهدوی ضمن اشاره به بیانی از امیرالمؤمنین(ع) مبنی بر بهرهگیری از دستاورد پیامبران، گفت: اینکه روشنفکران ما مدعی «معنویت بدون دین» هستند در حرف خیلی جذابیت دارد، ولی اینکه انسان معنویت بدون خدا و بدون تکیه بر تجربه پیامبران داشته باشد و خودش بخواهد از صفر آغاز کند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «تعلیم و تربیت در نهجالبلاغه» با سخنرانی ناصر مهدوی به صورت مجازی برگزار شد. متن سخنان وی از نظر میگذرد؛
ممکن است شما برخی آرای اندیشمندان را نپذیرید، ولی بیرحمی است که انسان درباره آنها این قضاوت را نکند که انسانهای بزرگی هستند. مثلاً ممکن است نظریات مارکس یا فروید را نقد کنید و نپذیرید، اما نمیتوانید انکار کنید که آنها دارای ذهن نیرومندی بودند یا ممکن است شما مسلمان باشید و بگویید چون مسلمان هستم، نمیتوانم با شخصیت بودا کنار بیاییم. خب، این خروج از حوزه تربیتی و معرفتی است. انسانهای بزرگ کسانی هستند که دست به گزینش میزنند و بدون اینکه تعصبات خود را به یاد بیاورند، بدون قضاوت سراغ این شخصیتها میروند. امروز ما دانشی به نام پدیدارشناسی داریم.
پدیدارشناسان معتقدند وقتی یک حقیقت خودش را در برابر شما آشکار میکند که شما ذهنتان را از پیشداوریها آزاد کنید و بگذارید آن پدیده خودش را به شما معرفی کنید. به دلیل برخی کینهها و عشقهایی که در دل و وجودمان است، بر اساس پیشداوری به موجودات نگاه میکنیم، لذا نمیتوانیم خود اشیا را به درستی بشناسیم.
وقتی انسان کتاب نهجالبلاغه را مرور میکند، میبیند چه نکات ارزشمند و گرانبهایی در آن به کار رفته که اگر به آن توجه کنیم و لباس توصیههای امام علی(ع) را بر تن کنیم، زندگی بهتری خواهیم داشت. واقعاً بدون اینکه بخواهم شیعه باشم و پشت باورهای شیعه خودم بایستم، وقتی به این کتاب نگاه میکنم، میگویم بگذار این کتاب خودش برای من پدیدار شود و آشکار شود و من کمتر قضاوت کنم، بگذار صدای علی(ع) به گوش من برسد. آن وقت میبینم این کتاب نکات تأثیرگذاری دارد که اگر آدم به آنها توجه نکند، ممکن است در زندگی دچار خطا و اشتباه شود و بعد احساس ندامت و پشیمانی کند.
مگر چندبار زندگی میکنیم!
واقعاً وجود هر یک از ما کانون انرژیهای بیامانی است. این انرژیها و خواهشها ممکن است ما را به جایی ببرند که سر از پرتگاه درآوریم، ممکن است راهمان را کج کنند. مگر چندبار میخواهیم زندگی کنیم؟ فقط یکبار که آن هم با مرگ تهدید میشود. بنابراین قرار است یکبار زندگی کنیم و هر آن ممکن است مرگ، فرصت این یکبار زندگی را از دست ما بگیرد. پس چارهای برای ما باقی نمیماند، جز اینکه سعی کنیم خوب زندگی کنیم و به خودمان و شخصیت خودمان و به دیگران و شخصیت دیگران آسیب نرسانیم. عقل میگوید که اگر اینطور زندگی کنیم خیلی بهتر است به دلیل اینکه حسرت کمتری میخوریم.
برای این کار باید از هر نکته مهمی یادداشتی در دل و ذهن برداریم و راههایی که افراد طی کردند و به موفقیت روحی رسیدند را بیاموزیم. در جامعه بداخلاق ما زندگی اخلاقی سخت است، اما باید صبوری کنیم تا به نتایج روشنی برسیم. واقعاً حرفهایی که این افراد میزنند درست و نیکوست. اینکه آدم فقط سر در آخور دنیا فرو ببرد، در نهایت به کسالت روحی دچار میشود، ولی اگر در کنار پرداختن به معیشت سعی کند از ظلمت درون خودش بیرون بیاید و هر روز به وصف نیکویی متصف شوند، آسودهتر و بانشاطتر خواهد بود، علاوه بر اینکه خداوند یاور چنین انسانهایی است.
در نوبت گذشته امام علی(ع) به ما توصیه کردند که اهل معروف باشید. این نکته بسیار مهم است؛ یعنی اهل انسانهایی باشید که نیک میاندیشند و بد فکر نمیکنند. در راه خوب بودن ممکن است ملامت و شماتت ببینید، ممکن است روندگان این راه کم باشند، ولی از قلت این افراد مأیوس نباشید، از زخم زبان و تیر نگاه این و آن دلگیر نباشید. اگر حق هستید و راهتان درست است، به خدا تکیه کنید و راه درستتان را طی کنید.
باور کنید در این زندگی آنهایی که راه کمال را طی میکنند، آنهایی که از ظلمت نمیترسند، موفقتر میشوند و احساس بهتری میکنند. ما را نیافریدند که بعد از مدتی معدوم شویم. ما زندگی را ادامه میدهیم. عرصه دیگری در انتظار ماست که باید آنجا تصویر خودمان را تماشا کنیم. انسانهای اخلاقی و باملاحظه به خاطر خواهشهای درونی خودشان شرمسار خودشان نمیشوند و مثل کسانی هستند که به یک مسافرت لذتبخش رفتند و زندگی را ادامه میدهند. زندگی آن سوی جهان این گونه نیست که تکراری باشد و بگوییم بعدش چه میشود. آنجا هر روز یک بعد است و مرتب بعدهای پی در پی میآید به شرطی که اهل معروف باشیم.
دستاوردهای پیامبران
امام علی(ع) در ادامه فرمودند یکی از راههایی که باید در زندگیتان از آن استفاده کنید، دستاورد پیغمبران است. هر دینی انتخاب کردید، هر راهی انتخاب کردید، بدانید این دستاورد یک پیامبر(ص) و حاصل تلاش کسانی بوده که یک عمر را با پاکی سپری کردند؛ لذا خدا در آینه قلب آنها تابیده است. یکی از راههای رستگاری شما این است که به این دینها پایبند باشید. اینکه روشنفکران ما میگویند «معنویت بدون دین» گرچه در حرف خیلی جذابیت دارد، ولی به نظر من به لحاظ عقلانی سخت است، انسان معنویت بدون خدا و بدون تکیه بر تجربه پیامبران داشته باشد و خودش بخواهد از صفر آغاز کند. منطقاً میشود چنین معنویتی را تصور کرد، ولی وقتی وارد بازار عمل میشویم و در برابر چالشهای نفس اماره قرار میگیریم، آن وقت میبینم اگر کمکی نداشته باشیم، دستاوریزی در اختیار ما نباشد که به ما جرئت بدهد، واقعاً زندگی اخلاقی بسیار سخت است. به این معنا امیرالمومنین(ع) میفرمایند که دستاور پیامبران مهم است، به شرطی که در دینتان تأمل و تفکر کنید و در دینتان بیندیشید.