بین احسان و نیکوکاری و نجات جامعه از فقر و فلاکت، رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ لذا در قرآن کریم می خوانیم: در راه خدا، انفاق کنید و [با ترک انفاق] خود را به دست خود، به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، از جمله مفاهیم ارزشمندی که در آموزههای دینی به خصوص قرآن کریم، مورد عنایت و توجه قرارگرفته و به آن سفارش شده، احسان و نیکوکاری است. احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصههای فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و… دارد. مومنان واقعی و انسانهای صاحب خرد و اندیشه در هر عصر و نسلی، سعی و تلاش نمودهاند خود را به صفت و ویژگی احسان و نیکوکاری، آراسته سازند. و این توصیه و سفارش سعدی است که میگوید:
ره نیک مردان آزاده گیر چو ایستادهای دست افتاده گیر
در این نوشته برآنیم تا با توجه به آیات قرآنی، نگاهی ولو اجمالی به نقش احسان و نیکوکاری در زندگی فردی و اجتماعی داشته باشیم. مطلب را با هم از نظر میگذرانیم؛
مفهوم احسان و نیکوکاری
احسان برگرفته از حسن است که در دو معنای نعمت بخشیدن به دیگری، و احسان در کار و عمل، کاربرد دارد. کسی که علم نیکویی را بیاموزد یا عمل نیکی را انجام دهد، از جمله نیکوکاران به حساب میآید و بر این اساس است سخن امیرمومنان (ع) که میفرماید: مردم به آنچه از کارهای شایسته و نیک میآموزند یا به آن عمل میکنند، نسبت داده میشوند.»
واژه احسان به معنای انجام دادن کار نیک، به طور عمده در آیاتی به کار رفته است که پس از بیان اموری، از عاملان آن را به عنوان محسن مورد ستایش قرارداده است؛ چنان که در سوره بقره می خوانیم: «و اذقلنا ادخلوا هذه القریه فکلوا منها حیث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطه نغفر لکم خطیکم و سنزید المحسنین؛ و [به خاطر بیاورید] زمانی را که گفتیم: «در این شهر [بیت المقدس] وارد شوید! و از نعمت های فراوان آن، هر چه می خواهید بخورید و از در [معبد بیت المقدس] با خضوع و خشوع وارد گردید و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.»
و در جای دیگر می فرماید: «الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین؛ آنان که در توانگری و تنگدستی، انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم در می گذرند. و خدا نیکوکاران را دوست دارد.» خداوند در این آیات، ضمن بیان مصادیق کارهای نیک، بندگان خود را به انجام آن، ترغیب و تشویق می نماید.
مصادیق نیکوکاری
آنچه از آیات قرآن کریم استفاده می شود، این است که احسان و نیکوکاری، مصادیق فراوانی دارد، به عنوان نمونه: ایمان به خدا، به پیامبر (ص)، قرآن کریم و معاد، تقوا و تحمل سختی ها و مشکلات، عفو و گذشت، محبت و دوستی اهل بیت (ع)، خیرخواهی و اصلاح، اجتناب از فساد، فحشا و گناهان کبیره، استغفار در سحرگاهان، پرداخت زکات، پرداخت کالاو هدیه مناسب برای زن مطلقه، انفاق و بخشش در راه خدا، تامین نیازمندان و محرومان، رفتار شایسته با پدر و مادر و… از مصادیق احسان و نیکوکاری است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است.
آثار نیکوکاری از دیدگاه قرآن
احسان و نیکوکاری و کمک به انسانهای ضعیف و ناتوان، آثار و پیامدهای ارزنده و مثبتی را در دنیا و آخرت به دنبال دارد که به طور خلاصه به چند مورد آن اشاره میشود
۱) دوستی و صمیمیت
احسان و نیکوکاری باعث ایجاد دوستی و صمیمت بین افراد جامعه میشود. هرگاه انسانهای نیکوکار با ایثار و فداکاری خود به یاری انسانهای مظلوم و مستضعف شتافته و با کمک های مادی و عاطفی خود، زندگی آنان را تا حدودی سر و سامان داده، از حالت بحرانی نجات دهند، آنان نیز نه تنها احسان و نیکوکاری افراد خیر را فراموش نمیکنند؛ بلکه در ادامه زندگی، سعی خواهند نمود تا به نوعی جبران نموده و احسان و نیکوکاری دیگران را به بهترین شکل، پاسخ دهند.
خدای سبحان درباره روشهای تاثیرگذار در امر تبلیغ میفرماید: «ولاتستوی الحسنه ولاالسیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانه ولی حمیم؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن! ناگاه [خواهی دید] همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است». اگر برخورد نیک و شایسته در امر تبلیغ دین، در برابر دشمنان و مخالفان، دوستی و صمیمت را به دنبال دارد، احسان و نیکوکاری در امور مادی و عاطفی به طور قطع، دوستی و صمیمیت بیشتر و عمیقتری را به همراه خواهد داشت و این یک امر بدیهی و واقعیت انکارناپذیر است که در زندگی روزمره مشاهده میشود.
۲) خیر و سعادت دنیوی
از جمله آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، اجر و پاداشی است که در دنیا، نصیب انسانهای خیر میشود. در واقع خدای سبحان به نوعی اعمال و رفتار خوب و شایسته نیکوکاران را در همین دنیا، مورد لطف و عنایت قرار داده و جبران مینماید به قول معروف:
تو نیکی می کن و در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز
خدای سبحان در مورد اجر و پاداش دنیوی احسان و نیکوکاری میفرماید: «فئاتهم الله ثواب الدنیا و حسن ثواب الاخره و الله یحب المحسنین؛ خداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.»
در آیه دیگری می فرماید: «وقیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه و لدار الاخره خیر و لنعم دارالمتقین؛ و هنگامی که به پرهیزگاران گفته میشد: پروردگار شما چه نازل کرده است؟ میگفتند: خیر [وسعادت] برای کسانی که نیکی کردند در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سرای پرهیزکاران.»
در کلامی که از حضرت موسی بن جعفر (ع) نقل شده است، میخوانیم: «در بنی اسرائیل مرد صالحی بود که زن نیکوکاری داشت. آن مرد شبی خواب دید که شخصی به او میگوید: خداوند فلان مقدار عمر برای تو مقدر کرده است که نصف آن در رفاه و آسایش هستی و نصف دیگر در مضیقه و تنگدستی، هر کدام از دو نصف را میخواهی، اول انتخاب کن! مرد جواب داد: من زن خوبی دارم که شریک زندگیام است، با او مشورت میکنم. بار دیگر نزد من بیا تا به تو خبر دهم کدام نصف را اول اختیار کردهام. صبح جریان خوابش را با همسرش در میان گذاشت و از او مشورت خواست. همسرش در جواب گفت: اول نصف رفاه و آسایش را برگزین، شاید خداوند بر ما رحم کند و در نصف دیگر نیز نعمتش را از ما قطع نکند. شب دوم فرا رسید بار دیگر آن شخص به خوابش آمد، آن مرد در جواب گفت: من نصف اول عمر در رفاه و آسایش را انتخاب کردم.بعد از آن رویا، دنیا از هر طرف به او رو آورد. چون نعمتهای الهی، نزد او فراوان و آشکار شد، همسرش به او گفت: خویشان و همسایگان خود را و همچنین افراد محتاج را کمک کن! آن مرد به توصیه همسرش عمل نمود. نصف تعیین شده از عمر او در کمال رفاه و آسایش گذشت سپس از نصف هم گذشت و همچنان وضع مالی او خوب بود. برای سومین بار، همان شخص در عالم رویا نزد او آمده گفت: نیکی و احسان تو باعث شد خداوند به تو پاداش مرحمت فرماید و تا آخر عمر در نعمت و رفاه به سر خواهی برد».
۳) تعدیل اقتصادی
بخش قابل ملاحظهای از جرم و جنایت، ناشی از فقر و تنگدستی است؛ چرا که فقر و تنگ دستی، به دین و ایمان انسان لطمه میزند، عقل را از کار انداخته، قوت و قدرت تشخیص درست را از او می گیرد و باعث کدورت و دشمنی می شود. امام علی (ع) خطاب به فرزندش میفرماید: «ای فرزندم! من از تهی دستی بر تو هراسانم. از فقر به خدا پناه ببر؛ چرا که فقر، دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان میکند و عامل دشمنی است.
احسان و نیکوکاری، اگر به صورت یک فرهنگ، جلوه نموده و در بین اقشار مختلف جامعه، توسعه و گسترش پیدا کند، به طور قطع، بخش عمدهای از مشکلات جامعه را که زایده فقر و محرومیت است، از بین برده و ریشه کن میسازد.
آنچه از آموزههای دینی استفاده میشود، این است که بین احسان و نیکوکاری و نجات جامعه از فقر و فلاکت، رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ لذا در قرآن کریم می خوانیم: «و انفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین ؛ و در راه خدا، انفاق کنید و [با ترک انفاق] خود را به دست خود، به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.»
انفاق به طور کلی سبب نجات از مفاسد کشنده اجتماعی میشود. اگر انفاق به فراموشی سپرده شود و ثروتها در دست گروهی معدود جمع گردد و در برابر آنان، اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشد، دیری نخواهد گذشت که انفجار عظیمی در جامعه به وجود آمده، اموال و دارایی ثروتمندان نیز در آتش آن خواهد سوخت. بنابراین، انفاق، قبل از آن که به حال محرومان، مفید باشد، به نفع ثروتمندان خواهد بود؛ زیرا تعدیل ثروت حافظ ثروت است.
پیامبر اکرم (ص) در جمله کوتاهی به این حقیقت اشاره نموده، می فرماید: «اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید.» و به تعبیر بعضی از مفسران، خودداری از انفاق فی سبیل الله، هم سبب مرگ روح انسانی به خاطر بخل خواهد شد و هم باعث مرگ جامعه به خاطر عجز و ناتوانی، مخصوصا در نظامی همچون نظام اسلام که بر نیکوکاری بنا شده است.
۴) آمرزش گناهان
همه انسانها به جز انبیا و اولیای الهی در زندگی خود دچار خطا و لغزش شده، گناهان کوچک و بزرگی را مرتکب میشوند. از جمله ابزاری که باعث میشود انسان آثار گناه و خطاهایش از بین برود و حتی آن را تبدیل به حسنات نماید، احسان و نیکوکاری در حق بندگان خدا و خدمت به مخلوقات الهی است. خدای سبحان در سوره هود میفرماید: «و اقم الصلوه طرفی النهار و زلفا من الیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذکرین؛ در دو طرف روز و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات و آثار آنها را از بین می برد. این تذکری است برای کسانی که اهل ذکر هستند».
در جای دیگری میفرماید: «لهم ما یشاءون عند ربهم ذلک جزاء المحسنین، لیکفر الله عنهم اسوا الذی عملوا و یجزیهم اجرهم باحسن الذی کانوا یعملون» ؛ آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است و این است جزای نیکوکاران تا خداوند بدترین اعمالی را که انجام دادهاند، [در سایه ایمان و صداقت آنها] بیامرزد و آنها را به بهترین اعمالی که انجام می دادند، پاداش دهد.
۵) آرامش روحی
یکی دیگر از آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، آرامش روحی است. این کلام الهی است که می فرماید :«الذین ینفقون امولهم بالیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم ولاهم یحزنون ؛ آنها که اموال خود را شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق میکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.»
در آیه دیگر میخوانیم: «من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ ءامنون؛ کسانی که کار نیکی انجام دهند، پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امان اند». از آیات یاد شده به خوبی میتوان نتیجه گرفت که احسان و نیکوکاری از جمله اعمالی است که آرامش روحی و روانی در دنیا و امنیت کامل در آخرت را به دنبال دارد. چه سعادتی بالاتر از آن است که انسان در دنیا اضطراب و دلهره را از خود دور سازد و از وحشت جانکاه قیامت نیز در امان باشد.
۶) محبوبیت نزد خداوند
احسان و نیکوکاری، باعث محبوبیت انسان نزد خدای سبحان میشود. جدای از تعابیر دیگری که درباره انسانهای نیکوکار در قرآن کریم وارد شده، جمله زیبای «الله یحب المحسنین» پنج بار در آیات قرآن کریم، تکرار شده است که بیانگر جایگاه و ارزش احسان و نیکوکاری در پیشگاه خداوند میباشد. موارد یاد شده، بخشی از آثار احسان و نیکوکاری است که در آیات قرآن کریم به آن اشاره شده است.
چگونگی احسان
پس از تبیین جایگاه و اهمیت احسان و نیکوکاری در آموزههای دینی و ذکر تعدادی از آثار آن، این سوال مطرح میگردد که انسان با چه هدف و نیتی به سمت کارهای خیر، حرکت کند تا از آثار آن، حظ و بهره کافی داشته باشد؟ آنچه از آموزههای دینی استفاده میشود، این است که برای بهرهمندی از آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، رعایت چند نکته لازم و ضروری است:
۱) رضای خداوند
اولین اصلی که در باب احسان و نیکوکاری باید رعایت شود، توجه به رضای خداوند است. جلب رضایت خداوند در هر کاری، فرع بر چند مساله از جمله ایمان و اعتقاد به خدا، پیامبر (ص) و ائمه (ع) و رعایت احکام و قوانین الهی است.
اگر انسان از لحاظ اعتقادی مشکل داشته باشد و یا در حوزه عمل و رعایت احکام و قوانین الهی و دینی مثل نماز، روزه و … کوتاهی نموده، راه گناه و معصیت را در پیش گیرد، و یا از راههای نامشروع و غیر قانونی سود و سرمایه جمعآوری نماید و درآمد داشته باشد، احسان و نیکوکاری چنین انسانهایی مورد قبول و پذیرش حق تعالی قرار نخواهد گرفت. خداوند با صراحت اعلام میدارد: «قل انفقوا طوعاً اوکرهاً لن یتقبل منکم انکم کنتم قوماً فاسقین، و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الاانهم کفروا بالله و برسوله و لایاتون الصلاه الاو هم کسالی و لاینفقون الاو هم کارهون ۲۱؛ بگو: چه با رغبت و چه با بی میلی انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ چرا که شما گروهی فاسق هستید. و هیچ چیز مانع پذیرش انفاقهای آنان نشد، جز این که به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با [حال] کسالت نماز به جا نمیآورند و جز با کراهت انفاق نمیکنند.»
اگر انسان توجه به رضای خداوند نداشته و از راه های غیر قانونی وارد شده و اقدام به احسان و انفاق نماید، جز زحمت، چیزی دیگری نصیب او نخواهد شد. امام صادق (ع) میفرماید: «اگر مردم از راهی که خداوند به آنان فرمان داده است، کسب درآمد کنند و آنها را در راهی که خداوند از آن بازشان داشته است، انفاق کنند، آن را از ایشان نمی پذیرد و اگر از راهی که آنها را از آن نهی کرده است، درآمد به دست آورند و آن درآمد را در راهی که خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند باز هم از آنان نمیپذیرد، مگر این که از راه درست [و حلال] به دست آورند و در راه درست [و حلال] انفاق کنند.»
۲) پاکیزگی در احسان
دومین اصلی که در باب احسان و نیکوکاری باید رعایت شود، این است که اشیا و اموال را که پاکیزه و دوستداشتنی است، انسان در راه خدا انفاق کند. این مطلب را خداوند در سوره آل عمران می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیء فان الله به علیم: هرگز به [حقیقت] نیکوکاری نمی رسید مگر اینکه از آنچه دوست میدارید، [در راه خدا ] انفاق کنید و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن باخبر است.»
امام صادق (ع) در پاسخ سوالی از آیه و برای انفاق به سراغ قسمتهایی که ناپاک است، نروید! میفرماید: «مردم زمانی که اسلام آوردند، درآمدهایی از ربا و اموال حرام دراختیار داشتند و افراد به سراغ این درآمدها در بین داراییهای خود میرفتند و آنها را صدقه میدادند، اما خداوند آنان را از این کار نهی فرمود. صدقه دادن جز از درآمد پاک و حلال درست نیست.»
در تفسیر مجمع البیان از علی (ع) نقل شده که حضرت فرمود: «این آیه درباره کسانی نازل گردید که به هنگام انفاق خرماهای خشک و کم گوشت و نامرغوب را با خرمای خوب مخلوط می کردند و بعد انفاق می نمودند. به آنها دستور داده شد که از این کار بپرهیزند.» این دو شان نزول هیچ گونه منافاتی با هم ندارند و ممکن است آیه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد که یکی ناظر به پاکی معنوی و دیگری ناظر به مرغوبیت مادی و ظاهری است. از آنجا که بعضی از مردم عادت دارند همیشه از اموال بیارزش و آنچه تقریباً از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نیست، احسان کنند و این گونه احسان علاوه بر اینکه سود چندانی به حال نیازمندان ندارد، یک نوع اهانت و تحقیر نسبت به آنها است و موجب تربیت معنوی و پرورش روح انسانی نیز نمیباشد، این جمله صریحا مردم را از این کار نهی میکند و آن را با دلیل لطیفی همراه میسازد و آن اینکه شما خودتان حاضر نیستید اینگونه اموال را بپذیرید، مگر از روی کراهت و ناچاری؛ پس چرا درباره برادران مسلمان و از آن بالاتر خدایی که در راه او انفاق میکنید و همه چیز شما از او است، راضی به این کار میشوید.
در حقیقت، آیه به این نکته لطیف اشاره میکند که انفاق در راه خدا، یک طرفش مومنان نیازمندند و طرف دیگرش خدا است و با این حال اگر اموال پست و بیارزش انتخاب شود، از یک سو تحقیری است نسبت به نیازمندان که ممکن است علی رغم تهیدستی مقام بلندی از نظر ایمان و انسانیت داشته باشند و روحشان آزرده شود و از سوی دیگر بیادبی نسبت به مقام پروردگار است.
۳) احسان بدون منت
سومین اصلی که در باب احسان و نیکوکاری باید درنظر گرفته شود، دوری از منت گذاری و پرهیز از آزار و اذیت است. احسان و نیکوکاری اگر با آزار و اذیت و منت گذاری همراه باشد، هیچ سودی به حال انسان نخواهد داشت.
خدای سبحان مومنان را مورد خطاب قرار داده، میفرماید: «یایها الذین ءامنوا لاتبطلوا صدقتکم بالمن و الاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لایومن بالله و الیوم الاخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلداً لایقدرون علی شیء مما کسبوا و الله لایهدی القوم الکفرین ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمیآورد. [ کار او ] همچون قطعه سنگی است که بر آن، ] قشر نازکی از[ خاک باشد ]و بذرهایی در آن افشانده شود [و رگبار باران به آن برسد ] و همه خاک ها و بذرها را بشوید و آن را صاف [وخالی از خاک و بذر] رها کند. آنها از کاری که انجام دادهاند، چیزی به دست نمیآورند و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمیکند».
از امام صادق (ع) روایت شده است که «هر کس به مومنی احسان کند، پس از آن او را با سخن ناهنجار خود برنجاند و یا بر او منت گذارد، صدقه خود را باطل کرده است.»
در حدیث دیگری آمده است: «رسول خدا(ص) از براء بن عازب پرسید که ای براء! وضع مالی مادرت چگونه است؟ برای مردی دست و دل باز بود و زن و فرزندش را ازنظر مالی خوب تامین میکرد. رسول خدا(ص) میخواست بداند رفتار او با مادرش چگونه است؟ برای عرضه داشت: وضع بسیار خوبی دارد. رسول خدا(ص) فرمود: خرج کردن برای اهل و اولاد و خادم، صدقه است، باید متوجه باشی که با منت نهادن و اذیت کردن آنان، اجر این صدقه را باطل نکنی»
از مجموع مطالبی که بیان شد، اهمیت و جایگاه احسان و نیکوکاری و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی و دنیا و آخرت انسانها روشن می شود؛ چرا که احسان و نیکوکاری باعث تعدیل ثروت در جامعه شده و نظام طبقاتی را از بین میبرد، دوستی و صمیمیت را بین افراد جامعه، ایجاد نموده و آمرزش گناهان انسان را سبب شده و در نتیجه سعادت و عاقبت به خیری انسانهای نیکوکار در دنیا و آخرت را تضمین مینماید و باعث محبوبیت او در پیشگاه خداوند میشود. آثار یاد شده در صورتی نصیب انسان خواهد شد که رسیدگی و کمک به انسانهای نیازمند برای رضای خداوند باشد و از ریا و خودنمایی و آزار و اذیت و منت گذاری جداً پرهیز شود.