استاد دانشگاه تهران گفت: صداوسیما در حال حاضر رقبای قوی دارد که هرکدام میتوانند با استفاده از جلوههای کاذب، سبک زندگی فرهنگ خود را ترویج کنند که کاملاً مغایر و مقابل سبک زندگی اسلامی است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، «ندا ملکی» در گفتوگو با خبرنگار مهر، با اشاره به راهکارهای ترویج هرچه بیشتر سبک زندگی اسلامی در سطح برنامههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، گفت: اساساً یکی از اهداف رسانه ملی نشر و ترویج مؤلفههای تمدن نوین اسلامی است در نتیجه سازمان تلاش میکند در راستای نیل به این هدف مهم گامهای بلندی را بردارد چراکه سبک زندگی، بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدنسازی را تشکیل میدهد؛ بنابراین به منظور اجرای این مساله در وهله اول باید اتاق فکر در سطح همه برنامههای صدا و سیما وجود داشته باشد که قطعاً هست؛ اما باید تمرکز بر مؤلفه سبک زندگی داشته باشد؛ از سوی دیگر باید بررسی کرد که اگر چنین اتاق فکرهایی فعالیت مستمر دارند آیا خروجی آن منجر به دستیابی مخاطب به ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی شده است یا خیر؟
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر رقبای قوی دارد که هرکدام میتوانند با استفاده از جلوههای کاذب، سبک زندگی فرهنگ خود را ترویج کنند که کاملاً مغایر و مقابل سبک زندگی اسلامی است. برای مثال بخشی از پایگاههای فکری در خارج از کشور به صراحتاً ادعا میکند که معاند با نظام اسلامی ما و در تقابل با اسلام است و میخواهد سبک زندگی بر خلاف سبک زندگی اسلامی ترویج کند.
وی افزود: از سوی دیگر در حال حاضر پلتفرمهایی در سطح رسانه رشد کرده است که خود مسألهای جدید هستند چراکه برخی سختگیریها و چارچوبهای رسانه ملی را ندارد، برای مثال در روال پخش و برنامهسازی در رسانه ملی کارشناسان خانم و آقا حاضر در برنامه در قالب چهارچوبهای خاصی با یکدیگر گفتوگو میکنند اما خارج از این قالب و در پلتفرمهای یاد شده این گفتوگوها رنگ دیگری یافته و خودمانی میشود؛ البته آنچه که اشاره داشتم به معنای سختگیری در روابط نیست و منظور من نیز این مساله نیست، مقصود ارائه گفتوگوی خشک و غیر قابل انعطاف هم نیست بلکه منظور ورود به حریم شخصی افراد است که لزومی ندارد در این برنامهها آن هم با لحن و گفتاری خودمانی مورد توجه قرار گیرد.
این پژوهشگر تصریح کرد: آنچه که رسانه ملی در حاضر نیاز دارد برنامهریزی به منظور تجهیز خود به سلاحی است که در برابر این حجم از فعالیتهای رقبای خود به مثابه یک شاخص جلوه کند؛ همان طور که پیشتر اشاره کردم بخشی از ماجرا به اتاق فکر باز میگردد اما بخش دیگر به حضور و استفاده از نیروهای نخبه در عرصه رسانه است که باید در رشتههای مختلف از آنها مشورت گرفته شود و همسو با این رویکرد در ساختار، شکل و فرم ارائه پیام در برنامههای مختلف ابتکار عمل به خرج دهد.
ملکی با بیان اینکه سبک زندگی چیزی نیست که صرفاً با حرف زدن تبدیل به یک فرهنگ شود، گفت: سبک زندگی اسلامی در نوع پوشش، چیدمان منزل، تعامل با خانواده از والدین گرفته تا همسر و فرزند و … متبلور است، در واقع تمامی ساحات زندگی. بنابراین روح حاکم در برنامههای رسانه ملی نیز باید چنین باشد چراکه وقتی در درازمدت مخاطب رسانه با برنامههای فاخر در قالبهای متنوع از جمله برنامههای ترکیبی، گفتوگومحور، نمایش، مستند و… مواجه شود به تدریج سبک زندگی اسلامی به ساحات مختلف زندگی اش وارد میشود آن هم از گذرگاه پیامهای مخاطب محور از برنامههای رسانه ملی.
وی ادامه داد: معتقدم رسانه ملی با توجه به رقبای سرسخت داخلی و خارجی و از سوی دیگر فضای مجازی رهاشدهای که در دسترس همه افراد در همه گروههای سنی است باید طرحی نو در اندازد و بر اساس آن طرح در ساختارهای متنوع و جهت دار متناسب با علم روز اقدام به ترویج سبک زندگی اسلامی کند؛ واقعیت آن است که سبک زندگی اسلامی سالهای سال است که به واسطه حضور فضای مجازی رها شده، به شدت تغییر کرده است. دل ما برای سبک زندگی اسلامی تنگ میشود و با حسرت به گذشته نگاه میکنیم اما این فقط یک حسرت است که از آن میگذریم و به فکر اصلاح و بازگشت به آن اصول نیستیم، این بازگشت در گرو آن است که رسانه ملی به لحاظ نگرشی، محتوایی و ظاهری خود را قویتر و کارآمدتر کند تا بتواند در برابر رقبای خود قد علم کند؛ البته تحقق این مهم سخت است اما میتوان از همان ابزار فضای مجازی به عنوان بازویی قدرتمند بهره جست همچنین میتوان استفاده از پلتفرمهای جدید را نیز در دستور کار قرار داد.