خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

مفهوم شفا در آیین زرتشت

بی‌تردید «سلامت مینوی» نقش بزرگی در شفای بیماران در دنیای پزشکی دارد. دستگاه ایمنی و کارکرد سایر اجزای بدن به‌گونه‌ای تحت‌تاثیر عوامل غیرمادی، روحیات و حالت‌های ذهنی و روانی فرد دچار تغییر و دگرگونی می‌شوند. چگونگی این تاثیرگذاری تا حدودی با بررسی فیزیولوژی دستگاه عصبی و غدد درون‌ریز قابل‌درک است اما هنوز بخش‌هایی از آن با دانش محدود آدمی آشکار نشده است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در دین بهی (آیین زرتشتی) که یکتاپرستی بر ۳ پایه «پندار نیک، گفتارنیک و کردارنیک» استوار شده، بر اندیشه و آرامش‌خاطر در تندرستی و زندگی انسان تاکید زیادی شده است و در جای جای گات‌ها (کتاب آسمانی زرتشتیان) و اوستا (مجموعه نیایش‌های سپندینه) بر اهمیت آرامش اندیشه و عوامل مینوی که قابل‌تعبیر به همان سلامت مینوی است، سفارش شده است.

از نوشتارهای کهن چنین برمی‌آید که زرتشت بر طب گیاهی تسلط داشته و روزها و ماه‌هایی که بین شهرها در حرکت بوده‌، به جمع‌آوری گیاهان دارویی می‌پرداخته‌ و از آن برای درمان مردم استفاده می‌کرده‌اند. همچنین داستان مشهوری است که زرتشت در بلخ و در دربار کی‌گشتاسب (پادشاه کیانی) با شفا دادن اسب دوست داشتنی پادشاه، اجازه حضور نزد کی‌گشتاسب و فراخوانی وی به دین بهی را یافت. شاید این پیامبر ایرانی برای شفای این اسب علاوه بر راه‌های مادی از امکانات مینوی هم استفاده کرده باشد.

در بخشی از بند ده یسنای ۴۸ از گات‌ها چنین آمده: «کی این نوشیدنی پلید مستی‌آور برخواهد افتاد؟ چیزی که مردم‌فریبان زشت‌کردار با آن دیگران را می‌فریبند و هوش و خرد آنها را می‌زدایند.» توجه به سلامت ذهنی و مینوی و لزوم دوری از نوشیدنی عصاره گیاه «هوم» که پیش از اشوزرتشت بیش از حد استفاده می‌شد، به وضوح در این جمله‌ها دیده می‌شود.

همچنین اغلب زرتشتیان بر این باور هستند که خواندن «ورهرام یشت» (یکی از بخش‌های مهم اوستا) باعث تسریع و تسهیل شفای بیماری‌های سخت می‌شود. مشخص است که زمزمه مداوم این یشت با مفهوم ژرفی که مبنی بر پشتیبانی همه?جانبه ایزد ورهرام از آدم دارد، آرامش‌خاطر یا به تعبیری سلامت مینوی را به بیمار بازمی‌گرداند و زمینه تسهیل شفا را فراهم می‌آورد. در اردیبهشت یشت (بخشی از اوستا)، از واژه «بیشه‌زه» به معنای «آسیب‌زدا» استفاده شده که در زبان پهلوی (زبان رایج دوران ساسانیان) به «بیشه زک» تبدیل شده و به‌نظر می‌رسد همانا ریشه کلمه پارسی «پزشک» باشد.

طبق این بخش از اوستا، پزشکان ۵ گروه بودند: داتو بیشه‌زه (دندان‌پزشک)، کرتو بیشه‌زه یا جراح (kretu beysha-za) مانند همان کسی که رستم را به روش رستم‌زاد (سزارین) از شکم رودابه ‌زاد، اشوبیشه‌زه یا پزشکی که از راه پاکی و گسترش بهداشت به تندرستی افراد کمک می‌کرده، اوروه بیشه‌زه یا پزشک متخصص گیاهان دارویی که در واقع حکم دارودرمانگر را داشته و در نهایت مانتره بیشه‌زه که به نظر می‌رسد با «اهو بیش» که در گات‌ها به آن اشاره شده، یکی باشد.

«اهو بیش» به معنای درمانگر زندگی است. به نظر می‌رسد ضمن اینکه همه پزشکان به اهمیت آرامش‌خاطر و سلامت مینوی اهمیت می‌داده‌اند، اهوبیش که یکی از دسته‌های مغان به شمار می‌آمده است، با استفاده از ابزارهای گوناگون از جمله کلام سپندینه و واژه‌های روحانی آرامش ذهن و روان را به بیمار باز می‌گردانده و درمان و شفای وی را تسهیل و تسریع می‌‌کرده است. در دوره ساسانیان، اوستای تندرستی به نیایش‌ها و دعاها افزوده شده که از عناصر گوناگون مینوی برای بازگشت تندرستی یا حفظ آن یاری می‌گیرد.

زرتشتیان امروز علاوه بر آنچه یاد شد، از زیارتگاه‌های خود هم برای شفای بیماران یاری می‌خواهند. مشهورترین جای سپندینه زرتشتیان جهان در نزدیکی یزد واقع است و «پیر سبز» یا چک‌چک نام دارد. شاید ریشه این کاری که امروز انجام می‌شود، چیز کامل‌تری بوده است.

شاید در گذشته با کمک گرفتن از اهوبیش‌هایی که در این جاهای سپندینه به نیایش می‌پرداخته‌اند، به سلامت مینوی بیماران کمک بیشتری می‌شده و در واقع از اندرزها یا کلام سپندینه برای تاثیرگذاری عوامل مینوی و غیرمادی در کنار سایر درمان‌ها در بازگشت تندرستی استفاده می‌شده است.

همچنین زرتشتیان به «چشم زخم» اعتقاد دارند. با توجه به پیشرفت علوم و توان اندازه‌گیری میزان‌های انرژی کم‌قدرت، چنین به نظر می‌رسد که عوامل غیرمادی و مینوی منفی که از برخی منابع بداندیش برقرار می‌‌شود، قابل‌تعبیر به همان «چشم‌زخم» باشد. به عبارت دیگر، به‌نظر می‌رسد انرژی‌ها و نیروهای بدن هر فرد در حالت سلامت به‌صورت میادین منظم انرژی در اعضای مشخصی قرار دارند. شاید برخی عوامل غیرمادی می‌توانند این نظم را بر هم بزنند و سلامت بدن را دچار اختلال کنند و برعکس عواملی مانند واژه‌های سپنینه یا سایر عوامل آرامش‌زای اندیشه می‌توانند این نظم را بازگردانند.

منبع ویستا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.