سپهبد علیمحمد خادمی، فردی بهائیزاده است که در وابستگیاش به مسلک و تشکیلات بهائیت هیچ تردیدی نیست. پدر خادمی، فردی گیوه دوز به نام لطفالله، از بهائیان مهاجر به شیراز و سپس اصفهان بود
ردنا (ادیان نیوز) – سپهبد علیمحمد خادمی، فردی بهائیزاده است که در وابستگیاش به مسلک و تشکیلات بهائیت هیچ تردیدی نیست. پدر خادمی، فردی گیوه دوز به نام لطفالله، از بهائیان مهاجر به شیراز و سپس اصفهان بود و خادمی دختر موید کرمانشاهی (از سران و ثروتمندان بهائی کرمانشاه) را در جعالهای نکاح داشت. (۱)
علیمحمد خادمی در سال ۱۲۹۲ ش، در شهرستان جهرم از توابع استان فارس بدنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تهران آمد و با گذراندن دوره دانشکده افسری به عنوان یک صاحب منصب قزاق در خدمت ارتش رضاخان قرار گرفت. وی از سوی ارتش برای آموزش فن هوانوردی در سال ۱۳۱۶ش، به انگلستان رفت. او اولین ایرانی بود که به دریافت گواهینامه بین المللی خلبانی نائل آمد و نیز نخستین فردی بود که در سال ۱۳۲۷ش، گواهینامه دیگری براساس مقررات ایکائو دریافت کرد. (۲)
مدیریت هما
خادمی در سال ۱۳۴۱ش، زمانی که شرکت ایران تور به شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) تغییر نام داد و برنامهای وسیع برای گسترش این شرکت تدوین شد، به ریاست آن منصوب گردید و تا پایان عمر این مقام را به عهده داشت. (۳)
سپهبد علیمحمد خادمی، آجودان محمدرضا پهلوی و ماسون روتارین سرشناس بود. وی مؤسس شعبات کلوپ روتاری در برخی از شهرهای ایران میباشد.پ
به نوشتهی پژوهشگران:
«تشکیلات جهانی روتاری اهمیت ویژهای برای نوجوانان و جوانان قائل است و جذب نوجوانان را در گروههایی به نام اینتراکت رو تاراکت سازماندهی میکند و ضمن انجام فعالیتهای مختلف نظیر تشکیل پیکنیکهای دسته جمعی، انعقاد شب نشینی و مجالس رقص و آواز و پارتیهای گوناگون، جوانان و نوجوانان را به سمت خود کشیده به تربیت آنان میگمارد.» (۴)
یکی از مسئولیتهای عمده خادمی، ریاست مرکز مشاوره بین المللی روتاری در ایران بود. او از اعضای موسس کلوپ روتاری به حساب میآمد و در شمار معدود افرادی قرار داشت که از سوی چارلز کولاک فرستاده اداره اطلاعات آمریکا (سیا) برای مذاکره و کمک در کار تأسیس کلوپ روتاری در ایران، رسماً دعوت شده بود. (۵)
در گزارش ساواک، مورخ ۴۷/۱۲/۱۹، از سپهبد خادمی به عنوان افرادی یاد شده که بین مردم شهرت به بهائیت دارد. (۲۲۰) دکتر احسان نراقی، از عناصر مرتبط با رژیم پهلوی و مطلع از اوضاع آن روزگار، نیز ضمن اشاره به بهائی گری خادمی، از اختلاس او سخن میگوید:
«تیمسار خادمی، مدیر عامل شرکت هواپیمایی ملی ایران، مدیری بسیار توانا بود، لیکن در هر نوع ماجرای رشوهخواری، خصوصاً خرید هواپیما، دست داشت. ضمناً او یکی از بهائیهای پروپا قرص بود؛ یعنی به آیینی تعلق داشت که اسلام آن را محکوم نموده است. گمان برده میشود که کمکهای مالی هنگفتی نیز به این فرقه میکرد.» (۶)
به شهادت اسناد منتشره از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، رئیس پایگاه سازمان سیا در ایران، سپهبد علیمحمد خادمی را در زمرهی رابطین خوب دسته بندی کرده و گزارش متعدد و مفصلی دربارهی نقش و میزان اهمیت وی در هرم حاکمیت رژیم پهلوی، به دفتر سازمان سیا ارسال داشته است. یکی از مأموران مستقر در لانه جاسوسی در گزارشی که به عنوان راهنمای عملی برای همکاری با جانشین خود تهیه کرده بود، به این نکته اشاره کرده و مینویسد:
«… ما با خادمی از روزهای طرح (ROCK OIL) و هنگامی که (JKLANCE) قسمت اعظم هواپیمایی ایران را مالک بود، آشنا هستیم و با او رابطه و مناسبات داشتیم… او بسیار خودخواه است و دوست دارد درباره خودش صحبت کند.» (۷)
این گزارشها نشان میدهد که امور هواپیمایی ایران، زیر نظر تشکیلاتی پنهان به نام مافیای هواپیمایی ایران اداره میشد و کلیه امور مربوط به آن از قبیل خرید هواپیما و لوازم یدکی، تجهیزات ناوبری و فرودگاهی و حتی مسائل جانبی صنعت هواپیمایی از قبیل ایجاد و تجهیز هتلها، متلها، قمارخانهها، عشرتکدهها و دیگر امور مربوط به صنعت توریسم در سطح کلان با صلاحدید، تأیید و تصویب این تشکیلات انجام میگرفت.
مجلهی شهاب، روزنامه سیاسی صبح تهران، که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران انتشار مییافت، در یکی از شمارههای خود، به افشای اطلاعات جالبی در مورد تبار و پیشینه خادمی دست زد. این نشریه نوشت:
«خادمی، تمام پستهای نمایندگی هواپیمایی ملی را در خارج [از ایران]، از جمله: نیویورک، ژنو، زوریخ، وین، فرانکفورت و سایر نقاط را به گروه بهائیها اختصاص داده و هر کس بهائی بود به نان و نوائی رسیده بود. از سوی دیگر، کارکنان شریف و مسلمان و وطن پرست و سالم این شرکت همیشه در فشار و مضیقه بودند. اکثر آنها را که دارای شرایط پستهای خارجی بودند. یا اخراج میکرد یا بایستی درجا بزنند. خادمی از اعتبارات هواپیمای ملی ایران میلیاردها تومان به نفع خود و به نفع فرقهی بهائی و به نفع اربابان خود برداشت کرد. قاچاق مشروب، پارچه، سیگار، هروئین، کوکائین، ورق قمار، عتیقه، از جمله کارهایی بود که عمال خادمی، با اطلاع خود او انجام میدادند. خادمی میلیونها تومان عتیقهی قاچاق را برای برادر ناتنی خود عطاءالله به آمریکا فرستاد. وی عطاءالله و هوشنگ و فردوس، برادران و خواهر ناتنی خود را به آمریکا فرستاده بود… گفته میشود که از اعتبارات هواپیمایی ملی ایران بسیاری از نوکران رژیم استفاده میکردند و حقوق ماهانه میگرفتند که اسامی و صورت آنها هم اکنون موجود است. خادمی در این اواخر زخم معده داشت که هر ماه با هزینهی هواپیمایی ملی برای چکاو به آمریکا میرفت.»
نشریه یاد شده میافزاید:
«اگر یک حسابرسی دقیق در هواپیمایی ملی ایران به عمل آید و قطعاً کارکنان مسلمان و شریف این شرکت، با حساب رسان همکاری کنند، آن وقت مشخص خواهد شد که او چه مبلغی از بیت المال را غارت کرده است…» (۸)
خادمی از افراد بسیار متعصب فرقه بهائیت به حساب میآمد. وی از هیچ کوششی برای تبلیغ آن کوتاهی نمیکرد و حتی خانه و کاشانه خود را در خدمت تبلیغات گذاشته بود. خانه خادمی در محل امامزاده قاسم شمیران قرار داشت. یکی از مبلغین بهائی به نام سرهنگ فردوس، جوانان و افرادی را که به دام میکشید به خانه خادمی میبرد.
خادمی امکانات مالی هواپیمایی ملی را به سود بهائیان به کار میگرفت. او با پول و بودجهی هواپیمایی ملی ایران، سرمایه گذاری وسیعی در امر خانه سازی و کشاورزی در آمریکا و پرورش گوسفند مرینوس کرده بود و سود حاصله از این فعالیتهای اقتصادی را تماماً در اختیار مشرق الاذکار اعظم مرکز جهانی بهائیت در شهر عکا میگذاشت. (۹)
سپهبد خادمی در ۱۸ آبان ۱۳۵۷ ش خودکشی میکند. البته مرگ وی مشکوک میباشد. پس از مرگ وی، نشریهی محفل روحانی بهائیان طهران رسماً از وی در شمار متوفیان بهائی یاد میکند. (۱۰)
نفوذ بهائیان در ارتش بسیار گسترده بود. پژوهشگران لیست بلندی از عناصر بهائی ارتش را ارائه دادهاند. به طور مثال، احمد اللهیاری (عضو کانون روزنامه نگاران رژیم پهلوی) علاوه بر موارد اشاره شده، سرهنگ شاهقلی، منوچهر تائیدی، سرهنگ فردوس، سپهبد حسین رستگار نامدار، سرهنگ مهتدی، سرلشکر مقربی، سرتیپ هدایتالله سهراب، سرتیپ علی اکبر درخشانی و سپهبد ابوالحسن سعادتمند را در زمرهی امرای بهائی ارتش میشمارد و به شرح حال آنها میپردازد. (۱۱) شاید بتوان همین حضور گستردهی عناصر بهائی در ارتش را سبب دوری ارتشیان از ملت مسلمان ایران دانست، به طوری که انجام کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق بیانگر این مطلب میباشد.
پینوشتها:
۱- مجله شهاب، روزنامه سیاسی صبح تهران، ش۴، ۱۳۵۷/۱۱/۱۱، ص ۷.
۲- دفتر پژوهشهای کیهان، معماران تباهی، ج۳، ص ۱۰۰.
۳- همان.
۴- حسین میر، تشکیلات فراماسونری در ایران، ص ۱۰۶.
۵- دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، معماران تباهی، ج۳ف ص ۱۰۸.
۶- امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، ج۱، صص ۵۴۱-۵۴۰.
۷- احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، صص ۸۹-۸۸.
۸- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا (رابطین خوب)، ج۱۷، صص ۷۲-۷۳.
۹- مجله شهاب، روزنامه سیاسی صبح تهران، ش ۴، ۱۳۵۷/۱۱/۱۱، ص ۷.
۱۰- دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، معماران تباهی، ج۳، ص ۱۰۹.
۱۱- نشریه محفل روحانی بهائیان طهران، ش۱۴، س۱۱، آذرماه ۱۳۵۷، ص ۱۶.
۱۲- احمداللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج۳۱، صص ۱۷۲-۱۶۴.
نویسنده: مریم صادقی
منبع مقاله:
صادقی، مریم، (۱۳۹۲) واکاوی در لُجنه: نقش بهاییان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ اول