خوشبختانه فضای حوزه، فضای با نشاط و بالنده است. این نظر خلاف نظر برخی است که نظرات دیگر دارند ولی نگاه ما باید به سمت حوزه تمدن ساز باشد. در این مسیر باید روی فقه های مضاف کار کنیم. از جمله کارهای پربرکت مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) آن است که وارد این حوزه شده است. باید حوزه فقه های مضاف را تقویت کنیم تا به سمت تمدن سازی حرکت کنیم. امروزه طلاب با شش چالش مواجه هستند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام ربانی از دانش آموختگان و اساتید مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) و مدیر گروه فقه اجتماعی این مرکز در گفت وگو با خبرگزاری حوزه، به ذکر مباحثی پیرامون زندگی نامه علمی و فعالیت های مرتبط به حوزه پرداخته است که در ذیل مشروح این گفتوگو آمده است:
بنده در سال ۱۳۷۰ و پس از اخذ مدرک سیکل وارد حوزه علمیه اصفهان شدم و در سال ۷۶ نیز وارد حوزه علمیه قم شدم. همزمان به تحصیل در مقطع سطح در رشته جامعه شناسی موسسه امام خمینی(ره) مشغول شدم. صبح ها به تحصیل حوزه می پرداختم و عصرها هم تحصیل جامعه شناسی را داشتم
در سال ۸۷ کارشناسی ارشد را اخذ کردم و در سال ۹۸ نیز دکتری اندیشه مسلمین را اخذ کردم. از سال ۸۰ نیز دروس خارج را آغاز کردیم و اول شخصیتی که در حوزه ایشان را درک کردیم و جزو توفیقات بنده بود، محضر مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی بود. سبک بیان علمی و عملی ایشان برای ما الگو بود.
در کنار دروس ایشان از درس مرحوم آیت الله العظمی تبریزی استفاده کردم. ۱۵ سال است که در حوزه درس اصول آیت الله شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی بهره می بریم.
بنده در یک خانواده روحانی متولد شدم و از سمت خانواده مادری و پدری در این فضا رشد کردم و با میل و رغبت به این فضا آدم. اگر دوباره به سن ۱۵ سالگی برگردم دوباره به این مسیر ادامه می دهم. مشوّق اصلی بنده برای حضور در حوزه، پدر و مادر بود و تشویق هایی که ما را می کردند و اینکه تبلیغ و فهم دین چقدر اهمیت دارد و سربازی امام زمان(عج) چه جایگاهی دارد برای ما الهام بخش بود.
در درس خارج در محضر آیت الله العظمی فاضل حضور یافتم. قسمتی از کفایه را نزد آیت الله فاضل بودیم و از محضر آیت الله العظمی تبریزی نیز بهره می بردم. وقتی صبح به صبح وارد درس می شدیم خداوند را شکر می کردیم که در نزد بهترین انسان های روزگار حضور داریم و از منش و رفتار و علم این بزرگان بهره می بریم.
انگیزه ورود به حوزه
اگر انگیزه کسی برای حوزه، معیشت باشد، قطعا مشکلات خاصی ایجاد می شود. خانواده ها باید از طلاب حمایت کنند و کسی نمی تواند برای معیشت وارد حوزه شود. اگر هدف کسی برای ورود به حوزه آن باشد که به تفقه در دین بپردازد یک هدف است و اگر کسی به دنبال معیشت است یک هدف دیگر. اگر کسی به دنبال استقبال عمومی باشد قطعا موفق نمی شود ولی انگیزه های درونی که نیازهای درونی و شخصی او را نیز پاسخ می دهد باشد موفق می شود. وقتی مردم منش و سخنرانی و رفتار و کردار او را ببینند مرجعیت فکری و اخلاقی طلبه شکل می گیرد. اگر انگیزه کسی آشنایی با مفاهیم دینی باشد قطعا باعث می شود که طلاب سختی های خود را نیز به جان بخرند و در مسیر قرار گیرند.
خود حوزه این اشخاص مهذّب و مربی و بزرگ را تربیت می کند، ولی گاهی اوقات برخی مشکلات در جامعه پررنگ می شود. وقتی این مشکلات پررنگ شد این امتیازات نیز نادیده گرفته می شود. یکی از مسایلی که در حوزه ما کمرنگ شده است، نقش طلاب و اساتید است. در گذشته اساتید تنها به تدریس مفاهیم نمی پرداختند، بلکه مربی طلاب بودند. طلاب در گذشته ۲۴ ساعته با شاگردان تعامل داشتند. این تعامل که گاهی شاگردان به خانه استاد می رفتندو اساتید نیز به خانه طلاب می روند باعث تربیت می شود. باید به سمتی برویم که هر استاد بتواند طلاب خود را تربیت کند و اگر چنین امری تقویت شود خیلی از مشکلات رفع می شود و اشکالات کوچک هم در حوزه پیش نمی آید.
گروه فقه اجتماعی
سال ۹۱ به فکر ایجاد یک گروه فقه اجتماعی افتادیم. این بحث چندان در حوزه علمیه رواج نداشت و زمانی که خدمت استاد فاضل رفتیم ایشان هم استقبال کردند و امکانات سخت افزاری در اختیار ما گذاشتند. در این زمینه نیازمند تولید ادبیات بودیم تا محتوای فقه اجتماعی برای ما مشخص شود. لذا با استفاده از فضلایی که مجتهد بودند و یک پله یا دو پله پایین تر از مرجعیت بودند مجموعه مصاحبه هایی با عنوان مجموعه مصاحبه های فقه اجتماعی ترتیب داده شد.
می توانیم بگوییم یکی از اولین کتاب ها و گام هایی که در حوزه علمیه قم در خصوص فقه اجتماعی برداشت شده است همین کتاب است که از تولیدات مرکز فقهی است. در زمینه تولید علم حتما باید متنی تولید می شد و بر اساس این متن محققان نیز باید این متن را تجزیه و تحلیل و نقد می کردند تا این علم رشد کند. سه سال بعد یعنی در سال ۹۶ کتابی با عنوان فقه و جامعه منتشر شد که در سال ۹۸ نیز تجدید چاپ شد.
تالیف سوم، کتاب درآمدی بر فقه اجتماعی است که این کتاب محصول یک کارگروهی است که سرفصل های آن تدوین شده است که در آینده نزدیک نیز از زیر چاپ خارج می شود.
این قسمت صرفا پژوهی است و حدود ۷ نفر به شکل مستقیم و غیر مستقیم در این بحث کار می کنند و روی آیات فقه اجتماعی و مباحث اصولی و قواعد فقهی این حوزه را کنکاش می کنند. به دنبال بررسی و تصویب طرح هایی هستیم که در دستور کار این گروه قرار گیرد.
هدف ما از تاسیس این گروه دو مساله بود. اول تولید محتوا و دوم تربیت فقیه اجتماعی است. باید به دنبال تربیت فقهایی باشیم که فهم اجتماعی داشته باشند و کارکردهای اجتماعی را در صدور احکام در نظر بگیرند و در برخی از موضوعات خودشان دارای تخصص داشته باشند. اگر بازتاب فتاوا در نظر گرفته نشود چه بسا کارکردهای منفی داشته باشد. فقیه اجتماعی ما باید به فتوا و مسایل آن توجه کند.
برگزاری ۱۷ نشست علمی در خصوص فقه اجتماعی و مباحث کلان و خرد اجتماعی از جمله ماهیت فقه اجتماعی و مباحثی چون رابطه هنر و عید نوروز از جمله این فعالیت ها است. باید نیازهای جامعه را در این زمینه رصد کنیم. این کار بسیار واجب بود.
حوزه های مرتبط با فقه اجتماعی دارای چند بعد است که شامل فقه فرهنگ و روابط اجتماعی، فقه و حکومت، فقه مدیریت شهری، معماری، محیط زیست، مقاومت، تفریح، شادی و گردشگری و… است.
اگر دنیا دارای دو تمدن مهم باشد شامل تمدن اسلام و غرب است. امروزه بیشتر از تمدن غربی و سکولاریسم سخن گفته می شود. مقام معظم رهبری نیز روی مساله تمدن نوین اسلامی تکیه دارند. ایشان در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیز تاکید می کنند که باید به سمت تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم.
اگر بخواهیم تمدن نوین اسلامی را در سطح جهان تبیین کنیم باید در حوزه فقه اجتماعی مدل ارایه بدهیم. زمانی می توانیم غرب را به چالش بکشیم که خودمان مدل داشته باشیم. مدل تفریح سالم و…بسیار مهم است. متاسفانه برای مدل هایی که از آنها منع می کنیم روش و مدل ارایه نشده است. تولید هر نظریه ممکن است بیش از نیم قرن طول بکشد. موسسات درون حوزوی و موسسات فقهی حوزوی و دانشگاهی باید روی این مدل های دینی کار کنند. بحث هنر و رسانه و شهرسازی و روابط اجتماعی و تفریح و شادی نیازمند طراحی مدل های توسعه یافته است. گاهی یک دانشجو و طلبه می تواند ده درصد کار را جلو ببرد، ولی محقق بعدی باید کار او را دنبال کند. در همه جا هم همین گونه است که باید نظریاتی بر اساس متون فقهی و فرهنگ بومی تولید کنیم و مدل خاص خود رابرسیم. مشکل ما مشکل اسم نیست بلکه باید نگاه دین به مسایل مرتبط به جامعه تبیین شود.
برای تمدن سازی باید روزی عرصه های جدید کار کنیم. فقه ما ظرفیت آن را دارد که در این عرصه کار کند. باید دروس خارج بیشتری در این زمینه برگزار شود. فقه معاصر در این زمینه تشکیل شده است.
استقبال طلاب از این مباحث بسیار زیاد است. گسترش محققان در دستور کار این گروه فقهی است. در زمینه فقه اجتماعی باید با کسانی کار کنیم که هم دروس فقهی کار کرده باشند و هم جامعه شناسی. متاسفانه برخی از پژوهشگران در حوزه فقهی قوی هستند، ولی جامعه شناسی کار نکرده اند، ولی طلاب دیگر بالعکس. مرکز فقهی و حوزه می توانند طلاب خود را با گذاشتن چند ترم و واحد درسی، پایان نامه های آن را به سمت پایان نامه تخصصی سوق دهند.
فضای حوزه با نشاط و بالنده
خوشبختانه فضای حوزه، فضای با نشاط و بالنده است. این نظر خلاف نظر برخی است که نظرات دیگر دارند ولی نگاه ما باید به سمت حوزه تمدن ساز باشد. در این مسیر باید روی فقه های مضاف کار کنیم. از جمله کارهای پربرکت مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) آن است که وارد این حوزه شده است. باید حوزه فقه های مضاف را تقویت کنیم تا به سمت تمدن سازی حرکت کنیم.امروزه طلاب با شش چالش مواجه هستند. نخست اینکه برخی طلاب بی انگیزه هستند. در این زمینه باید انگیزه های طلاب را تقویت کنیم. حال یا گاهی طلاب آگاهی با شرایط حوزه ندارند یا اینکه فکر و نظر آنها پیش از ورود به حوزه با امروز متفاوت شده است که باید در وهله نخست روی انگیزه های طلاب کار کنیم.
نکته دوم، عدم تطبیق برخی از دروس با نیازهای جامعه است. طلبه می گوید وقتی وارد جامعه می شوم مردم از من شبهات اعتقادی و اخلاقی و فرهنگی می پرسند ولی پاسخ به شبهات جزو متون درسی ما نیست مگر اینکه طلبه خودش کار کند.
مشکل سوم مساله عدم مدیریت در حوزه فضای است که اگر به درستی این فضا مدیریت نشود طلاب بی انگیزه می شوند. البته نه تنها طلاب بلکه از مهمترین چالش های امروز جوانان ما همین فضای مجازی است متاسفانه جامعه و مسئولان ما به درستی روی مساله فضای مجازی ملی تمرکز ندارند. کشور مادارای جوانان خوش فکری است که می توانند این فضا را کنترل کنند. متاسفانه برخی نگاه ها در این زمینه اقتصادی است تا فرهنگی. نوجوان و کودک ما با یک انسان هشتاد ساله به یک شکل از اینترنت استفاده می کنند.
چالش چهارم مساله اقتصادی طلاب است و پنجم، مساله عدم ارتباط قوی طلاب و اساتید است. وقتی اساتید مربی نیستند بسیاری از طلاب دچار چالش های درسی و … می شوند.
چالش ششم عدم آگاهی از مهارت های زندگی است.
الزامات طلبه موفق
طلبه ای موفق است که اول خوب درس بخواند و نسبت به مسایل روز اجتماعی خود بی تفاوت نباشد. مساله سوم آن است که طلبه موفق طلبه ای است که با تاریخ ایران و انقلاب اسلامی آشنا است. طلبه دهه چهارم بادهه اول فرق می کند پس باید تاریخ پیش و پس از انقلاب اسلامی را مطالعه کند تا بداند چه دستاوردی به دستان با برکت امام خمینی(ره) محقق شده است.
الزامات دیگر نیز حرکت در مسیر تمدن نوین اسلامی است.
طلاب در نهادینه کردن هنجاری دینی بسیار موثر هستند. جامعه پذیری و اجتماعی شدن از مهمترین مباحث جامعه شناسی است و اولین جایی که ما را جامعه پذیر می کند، خانواده است. اگر مبلغان ما به ارتقای جایگاه خانواده اهمیت دهند و یک خانواده باصفا داشته باشیم جامعه باصفایی هم خواهیم داشت.
نکته دیگر این است که طلاب باید در تولید محتوای دینی رسانه و فیلم هم موثر و نقش آفرین باشد. گاهی برخی از سکانس های فیلم هیچ فکری پشت سر آن نیست و گاهی نیز فکرهای اشتباه و معاند است.
جامعه شناسان ارتباطی بیان می کنند که تاثیر تصویر از هر نوع تبلیغ دیگری موثر است. نباید از تبلیغ چهره به چهره غافل شویم زیرا در تبلیغ چهره به چهره گستره تبلیغی کم ولی تاثیر و عمق آن بسیار است ولی در فضای مجازی گسترده تبلیغ بالا ولی عمق آن بسیار کم است.
امروزه نیازمند الگو هستیم. جوانان ما امروزه نیازمند الگوی خوب هستند. امروزه شهید حججی و شهدای مدافع حرم که در همین فضای مجازی و حقیقی رشد کردند ولی به درجات عالی رسیدند. نباید بگوییم که نمی شود بلکه باید این الگوها و سیره شهدا را نزد جوانان مان ارتقا دهیم.
حوزه علمیه باید پیش از آنکه طلاب به درس خارج وارد شود وارد کارگاه شوند تا روش شناسی و استنباط را فرابگیرند.
مکتب فقهی امام خمینی(ره) پاسخگوی نیازهای جامعه ما است. بیاییم مقایسه کنیم که مکتب فقهی قم و نجف چه نکات ضعف و قوتی دارند. یکی از مکاتبی که می تواند ما را به تمدن نوین اسلامی برساند مکتب امام خمینی است و یکی از امتیازات درس آیت الله فاضل لنکرانی آن است که مبانی این مکتب را بیان می کند و چه نیکو است که این مباحث در حوزه توسعه یابد.
آیا طلبه اینستاگرامی مهذّب است؟
اینستاگرام آسیب های زیادی دارد ولی خود آن هم یک ابزار است. اگر یک طلبه بتواند این فضا را مدیریت کند در راستای تهذیب گام برداشته است. اگر بتواند از آن به ابزاری برای نشر معارف اهل بیت(ع) مبدل کند قطعا موفق بوده است. طلبه مهذب در این روزگار با ابزار جدیدی روبرو است ولی نمی تواند از قواعد فقهی پیروی نکند. باید حتما روی این بحث تمرکز داشته باشد.