یکی از اصول مشترک در بین شبهجنبشهای معنوی، باور به عصر جدید است.
ردنا (ادیان نیوز) – شبه جنبش معنوی تأکید میکنند که در آستانۀ ورود به یک عصر جدید و دورهی تازه از تکامل انسانی هستیم؛ دورهای که با تکامل معنوی شکل میگیرد.
در این دوره انسانها با آگاهی برتر یا خدای درون در ارتباط قرار میگیرند و توان خلق یک دنیای جدید را پیدا میکنند که در آن همهی آرزوها و خواستههایشان تحقق پیدا میکند.
عصر جدید با گسترش یک آگاهی معنوی شکل میگیرد. مروجان شبهجنبشهای معنوی معتقدند که گسترش این آگاهی اکنون آغاز شده است و «چیز حیرتآوری دارد اتفاق میافتد.
ما قابلیتمان را به خدایانمان نسبت میدادیم و حالا این قابلیت را به اصل خودش یعنی خودمان. ما داریم چیزی میشویم که عادت داشتیم خدایان بخوانیم.»[۱] خودآگاهی نسبت به خدای درون کلید ورود به عصر جدید است.
با فراگیر شدن یوگا و مدیتیشن این آگاهی معنوی هرچه سریعتر گسترش خواهد یافت و دنیایی سرشار از صلح، ثروت و سلامتی و شادی فرا خواهد رسید.
مردم با آگاهی از نیروی بیپایان درونی به قانون جذب و تجسم خلاق ایمان میآورند و هرکس میتواند زندگی دلخواه خود را خلق کند و در نتیجه دنیا تغییر خواهد کرد.
برمبنای تناسخ هم میتوان عصر جدید را توجیه کرد. مردم میمیرند و متولد میشوند تا نتیجهی اعمال و نیاتشان را ببینند و پاک شوند. این چرخه در نهایت به جایی میرسد که خطاکاران مجازات میشوند و تولد بعدی آنها در حالت پاکی و بیخطا خواهد بود.
در این صورت تولدشان برای دریافت پاداش و در وضعیت بسیار خوبی اتفاق میافتد. در این شرایط دیگر نباید رنجی در دنیا وجود داشته باشد و همه باید در صلح و آرامش و شادی زندگی کنند و این همان عصر جدید است که شبهجنبشهای معنوی وعدهی آمدنش را میدهند.
شرط ورود به عصر جدید این است که همۀ کسانی که قرار است مجازات شوند، زودتر مجازاتشان را دریافت کنند و برای زیستن در عصر جدید پاکسازی و آماده شوند.
با این وصف برای سرعت بخشیدن به روند وقوع عصر جدید باید فرایند مجازات شدن و پاکسازی کسانی که مستحق مجازاتند، سرعت پیدا کنند.
یک سؤال مهم: چه کسانی مستحق مجازات هستند؟
پاسخ مشخص است، کسانی که در فقر و بیچارگی و بیماری و موقعیتهای بد اجتماعی متولد شدهاند؛ یعنی مردمی که زیر خط فقر هستند، مردمی که در کشورهای جهان سوم زندگی میکنند؛ یعنی گرسنههای آفریقا.
اینها باید هرچه زودتر رنج بکشند و از دنیا بروند تا موانع تحقق عصر جدید و فرارسیدن دنیایی و دورانی سرشار از صلح و ثروت و شادی فراهم شود.
این ایدئولوژی توجیهکنندهی بسیاری از ستمها و مفاسد است که کانونهای فاسد سرمایهداری و حاکمان در نظام لیبرال _ سرمایهداری در دنیای امروز انجام میدهند.
با این پندارها و توجیهها، نظام سرمایهداری از یکسو شعار صلح و آرامش و شادی جهانی را میدهد و سازمانهایی نظیر سازمان ملل، یونسکو و یونیسف را تشکیل میدهند .
سرمایهداران بزرگ از شبهجنبشهای معنوی حمایت مالی میکنند و یا در آنها مشارکت میجویند و از سوی دیگر مشغول برافروختن آتش جنگ و تشکیل جمعیتهای بزرگ آوارههای جنگی، قاچاق انواع مواد مخدر و محرک، دارو و زنان و دختران و کودکان است.
آنها بیپروا کودکانی را که در خانوادههای محروم و با موقعیت بد اجتماعی متولد شدهاند، میکشند، چون میپندارند برای دریافت مجازات به این دنیا آمدهاند و لطف بزرگ در حق آنها این است که مجازاتشان را سرعت بدهند و عمرشان را کوتاه کنند.
اینکه شما میبینید کسی مثل اروین لازلو یا باربارا مارکس هابرد از متن نهادهای جنگافروزی مثل باشگاه رم و کاخ سفید بیرون میآیند و رهبر معنوی جهان میشوند، هم از اینروست.
اینکه خانوادههای اشرافی نظیر راکفلر از پروژههای معنوی و شبهجنبشهای معنوی حمایت میکند یا سفارت اسرائیل در کشورهای مختلف حامی برخی از نشستها و همایشهای دینی و معنوی با شعار صلح میشود، همه براساس این اصول مشترکی است که در شبه جنبشهای معنوی ترویج یافته و میرود تا نگرش معنوی جهانی را تغییر دهد.[۲]
پینوشت:
[۱]. ابداع زندگی میراث باربارا مارکس هابرد و آینده تو، والش، میم، ۱۳۹۱، ص ۸۳.
[۲]. آسیبشناسی شبهجنبشهای معنوی، مظاهری سیف، نشر صهبای یقین، ص ۸۱.